به گزارش مجله خبری نگار،فیلمهای کمدی سیاه مخاطبان خاص خود را دارند. فیلمهایی که به تاریکترین جنبههای زندگی انسانی و آسیبهای اجتماعی با دیده طنز نگاه میکنند. فیلمهایی که هم شما را به خنده وا میدارند و هم اشک و وحشت مخاطب را از ذات پلید انسانی در میآورند. در این لیست به تعدادی از جالبترین فیلمهای کمدی سیاه اشاره میکنیم.
انتشار: ۱۹۸۸
فیلم Heatherd یکی از فیلمهای پُرآشوب و جذاب درباره یک دبیرستان است، به لطف شوخیهای تاریکش درباره خودکشی و خشونت. وینونا رایدر در این فیلم نقش ورونیکا ساویر، نوجوانی در دبیرستان وستربرگ را بازی میکند، مدرسهای که گروه محبوبی از دختران به نام Heathers زندگی را برای هر کسی که عضو آنها نیست، جهنم میکنند. وقتی ورونیکا با جیدی (کریستین اسلیتر) آشنا میشود و به شوخی آرزو میکند یکی از این گروه بمیرد و به طور ناخواسته او را مسموم میکند و مرگ او را به عنوان خودکشی صحنهسازی میکند و نقشهای برای کشتن دیگر دانشآموزان محبوب به همان شیوه طرحریزی میکند!
انتشار: ۱۹۹۹
ناتاشا لیون در نقش مگان، یک چیرلیدر دبیرستانی است که تلاش کرده هویت خود به عنوان یک همجنسگرا را مخفی نگه دارد. باد کورت و مینک استول، تصمیم میگیرند او را به یک اردوگاه درمانی بفرستند تا او را استریت کنند، که فقط هویت واقعی مگان به عنوان یک همجنسگرا را تأیید میکند. این فیلم هویت جنسی را به سوژهای برای کمدی سیاه تبدیل میکند.
انتشار: ۱۹۹۶
برادران کوئن، به یک ژانر خاص معروف نیستند، اما استادانه در ترکیب جنایات پیچیده با کمدی کار کردهاند، از “بزرگ کردن آریزونا” و “بارتون فینک”. از میان همه فیلمهای خندهدارشان، فارگوی ۱۹۹۶، که برای آن برنده اسکار بهترین فیلمنامه شد، همچنان به خاطر ترکیب قتلهای بیرحمانه و خونین با لکمدی معروف است. این فیلم درباره یک کارآگاه (فرانسیس مکدورمند که برای بازی در نقش مارژ گاندرسون، رئیس پلیس باردار، اسکار برد) است که یک آدمربایی با هدف اخاذی را که به مرگ سه نفر انجامیده، بررسی میکند. این موضوع به لطف لهجه محلی و گفتگوها و بیکفایتی مجرمان، به شکلی خندهدار به تصویر کشیده میشود.
انتشار: ۲۰۱۷
در “مرگ استالین” که به کارگردانی یانوچی ساخته شده، او به روسیه در اواسط قرن بیستم نگاهی میاندازد تا دوران حکومت ژوزف استالین را به عنوان یک کمدی به تصویر بکشد. این فیلم داستانهایی که در ماههای پس از مرگ استالین رخ داد را نشان میدهد و بر سرکشی قدرت میان اعضای کابینهاش متمرکز است که باعث نزاع داخلی، اتحادهای نامطمئن و در نهایت اعدام برخی از اعضا شد. در این فیلم، نزاعها و قتلها به صورت طنزآمیز نمایش داده میشوند، فیلم سعی دارد بگوید که سیاست و تلاش برای قدرت چقدر میتواند مضحک باشد.
انتشار: ۱۹۹۹
فیلم “انتخابات” یکی از فیلمهای خوب در ژانر کمدی سیاه است. در این فیلم دانشآموزی به نام تریسی فلیک، یک برای رئیس شورای دانشآموزی دبیرستان خود کاندید شده. متیو برودریک در نقش جیم مکآلیستر، معلم دبیرستانی است که از تریسی متنفر است و هر کاری که میتواند انجام میدهد تا انتخابات را به هم بزند و او پیروز نشود.
انتشار: ۱۹۷۱
فیلم سینمایی A New Leaf فیلم دیگری است که از مرگ به عنوان سوژهای برای کمدی استفاده میکند، که برای بسیاری ناراحتکننده هم هست، اما به لطف بازی خشن و جالب والتر ماتائو، خندهدار است. هنری گراهام، یک مجرد سابقاً ثروتمند است که ثروت خانوادگیاش به پایان رسیده و نیاز به پول دارد تا سبک زندگیاش را حفظ کند. گراهام در جامعه بالا به دنبال یک وارث ثروتمند برای ازدواج میگردد و در نهایت گیاهشناس ضعیف و خجالتی، هنریتا لوول را مییابد. در حالی که هنری برای پول هنریتا با او ازدواج میکند و قصد دارد او را بکشد و ثروتش را به ارث ببرد، در نهایت معلوم میشود که او نقطه ضعفی برای هنریتا دارد.
انتشار: ۲۰۰۰
فیلم روانی آمریکایی از فیلمهای معروف کمدی سیاه است. کریستین بیل نقش بیتمن را بازی میکند، یک بانکدار که به ظاهر و مقام وسواس دارد و یک زندگی دوگانه به عنوان یک قاتل زنجیرهای دارد. وسواسهای بیتمن (موسیقی، ورزش، لباسهای طراحیشده، رستورانهای شیک) همگی سطحی و بیمعنی هستند و شوخی فیلم اینجاست که او همه اینها را بسیار جدی میگیرد. فیلم به خاطر خشونت وحشیانهاش (اغلب علیه زنان) به شدت ناراحتکننده است و مادیگرایی و فرهنگ هیپیهای دهه ۸۰ را به هجو میکشد.
انتشار: ۲۰۱۷
در فیلم سینمایی Get Out دنیل کالویا در نقش کریس بازی میکند، یک مرد سیاهپوست که با زنی سفیدپوست به نام رز (آلیسون ویلیامز) دوست است و برای آخر هفته به خانه خانواده او دعوت شده است. پس از رسیدن، کریس وقتی که اعضای خانواده رز نظرات بدی درباره سیاهپوستان میدهند، مضطرب میشود.
انتشار: ۱۹۹۶
فیلم “Trainspotting” به کارگردانی دنی بویل درباره اثرات مواد مخدر است. این فیلم وقتی در سال ۱۹۹۶ منتشر شد، یک پدیده فرهنگی شد. فیلم بر گروهی از معتادان به هروئین که در ادینبرو، اسکاتلند زندگی میکنند، متمرکز است. مکگرگور نقش مارک رنتون را بازی میکند که به همراه دوستانش تلاش میکند خود را از مواد مخدر خلاص کند. اما در جریان تلاشهایشان برای ترک، خود را در موقعیتهای وحشیانه و نگرانکنندهای مییابند که نشاندهنده ناامیدی ناشی از اعتیاد است.
منبع:روزیاتو