به گزارش مجله خبری نگار/خراسان-هادی محمدی: ده روز از انتخاب مسعود پزشکیان به عنوان رئیس دولت چهاردهم گذشته و این روزها جذابترین خبر سیاست داخلی ایران موضوع تشکیل کابینه است و در این میان گمانه زنیهایی که هنوز هیچ کدام رسمیت و قطعیت نداشته همچنان در حال بررسی هستند. با این حال درباره کلیت کابینه و خط مشی آن میتوان گزارههایی را مطرح کرد. پزشکیان اگرچه همواره در جناح اصلاح طلب آسمان سیاست ایران بوده و در انتخاباتهای مجلس نیز حمایت آنها را بر عهده داشته، اما شخصیتی یک بعدی نداشته و چه در رقابتهای انتخاباتی و چه در این ۱۰ روز نشان داده که نمیخواهد در یک پوسته مشخص به نام اصلاحات کار خود را پیش ببرد. او خواهان انسجام ملی در کشور است و ریشه مشکلات را در کشور همین اختلافات میداند.
حالا در بزنگاه اول خود باید ثابت کند نگاه جناحی و حزبی نداشته و میتواند در راس هیئت دولتی بنشیند که علاوه بر حضور اصلاح طلبان به عنوان مهمترین حامی وی در انتخابات، عناصری متخصص و کارآمد از دیگر گروهها و جناحها را نیز ببیند. همان طور که اطرافیانش هم چنین فضایی را بهتر و موثرتر میدانند. محمد جواد ظریف رئیس شورای راهبری انتقال کابینه چهاردهم در بحث تشکیل کابینه بر اجماع ملی و استفاده از همه ظرفیتها تاکید دارد. علی اصغر شفیعیان روزنامه نگار و همراه قدیم پزشکیان نیز تشکیل دولت وحدت ملی با حضور سلایق مختلف را رد نمیکند، حتی عباس عبدی هم که حمایت زیادی از پزشکیان در انتخابات داشت در یادداشتی استفاده از نیروهای جناح مقابل را که به تندروی و نزدیکی به تندروها مشهور نیستند به صلاح پزشکیان میداند. پیشتر عصر ایران نیز نوشته بود:پزشکیان برای تشکیل دولت قوی و موفقیت در ۴ سال آینده، در ابتدا نیازمند تشکیل دولت ائتلافی و با اختیار است.
منظور از دولت ائتلافی این است که دولت تنها از چهرهها و نیروهای جناح پیروز در انتخابات تشکیل نشود، بلکه دیگر مراکز قدرت در حکومت نیز در دولت جدید، نماینده و سهم داشته باشند. دلیل این نیاز نیز به سادگی قابل بیان است. همه قدرت در دستان رئیس جمهوری نیست به ویژه اگر رئیس جمهوری از جناح اصولگرا نباشد؛ به ویژه اگر رئیس جمهوری از جناح اصلاح طلب باشد... پزشکیان برای موفقیت نیازمند داشتن دولت با اختیار است و این موضوع تنها با حضور نمایندگان همه بخشهای قدرتمند در دولت او محقق میشود. در این میان محمد فاضلی پژوهشگر و جامعه شناس که در رقابتهای انتخاباتی به عنوان مشاور فرهنگی، پزشکیان را همراهی کرد، مینویسد مردم ایران سه دهه است منازعه میان جناحهای سیاسی را شاهد هستند و حاصل همه آن ها، بدتر شدن وضعیت مردم بوده است. عدم توافق فرادستان سیاسی نه فقط در ایران، بلکه در سایر کشورهای در حال توسعه نیز فاجعه سیاسی و توسعهای به بار آورده و یکی از راههای پیشگیری از این منازعه و کاهش احتمال آن، شکل دادن به کابینهای ائتلافی است.
وی در توضیح دیدگاه خود درباره کابینه ائتلافی مینویسد: ائتلاف کردن و تشکیل کابینه ائتلافی به معنای سهمیه دادن به جناحهای قدرت سیاسی و کنار هم گذاشتن وزرا و همکاران رئیسجمهور در بخشهای مختلف دولت بر اساس سهمیه تعیینشده برای هر جناح یا کنار هم قرار دادن یک مشت آدم با افکار متعارض و متناقض، اما متعلق به جناحهای مختلف و تقسیم قدرت برای ساکت کردن آنها نیست. ائتلاف در این سطح میتواند اولا تلفیقی بین عدالتخواهی و حمایت اجتماعی کارآمد و کاهش مداخله دولت در بازارها باشد، ثانیا ائتلافسازی بر محور ضرورت توافقسازی سیاسی و همزمان تحقق تغییرات اجتماعی و سیاسی ملموسِ معنادارِ مستمر، ثالثا ائتلافسازی بر محور تغییرطلبی و درعینحال تدریجیگرایی در مطالبه تغییرات، رابعا ائتلافسازی بر محور اعمال سیاست صنعتی و کاهش مداخلههای ناکارآمد دولت در بازارها، خامسا ائتلافسازی بر محور ضرورت توسعه اقتصادی و همزمان ضرورت حفظ محیطزیست و سادسا ائتلافسازی بر محور حفظ توأمان قدرت ملی و در همان حال همزیستی مسالمتآمیز و غیرتحریمی با جهان.
به نظر میرسد آن چه فاضلی میگوید قابلیت اجرا نیز داشته باشد، مناظرههای انتخاباتی نشان داد در بین نامزدها، سه نامزد – پزشکیان، پورمحمدی، قالیباف – وجود دارند که بر سر بسیاری از مسائل عمده و حیاتی کشور با هم توافق نظر دارند. آنها بر سر مسئلهها تفاوت چندانی نداشتند و تنها کموبیش هرکدام ادعا میکرد فرد بهتری برای درمان کردن آن مسئلههاست.
رویکردهای مشابهی به سیاست خارجی را میشد در سه نامزد مذکور پیدا کرد، زیرا همه قائل به ضرورت رفع تحریمها، مذاکره و استفاده از ترکیب دیپلماسی و قدرت سخت برای حل کردن مسئله تحریمها بودند. علاوه بر اینها باید یادآوری کرد که امروز پزشکیان و قالیباف در رأس قوای اجرایی و مقننه هستند، از سویی قالیباف با حضور تعداد نه چندان کمی از تندروها در مجلس برای اجرای وعده هایش و ادامه ریاستش بر مجلس نیاز به همراهی دولت و به ویژه حامیان دولت در مجلس دارد و پزشکیان نیز برای همراه کردن اکثریت مجلس در تصویب لوایح و گرفتن رای اعتماد به مجلس قالیباف نیاز دارد. این نیاز دو طرفه باید در جهت صلاح کشور و تامین منافع ملی و دور کردن تندروها از ارکان حاکمیتی و تصمیم گیری به کار گرفته شود و در این میان تشکیل یک دولت وحدت ملی یا اجماع ملی یا ائتلافی یا هر اسمی که روی آن گذاشته شود، میتواند بسیار موثر باشد. حتی استفاده از تفکر و جایگاهی که پورمحمدی در انتخابات برای خود ساخته نیز میتواند به کمک پزشکیان و کشور بیاید.
رئیسجمهوری منتخب ایران در پیامی به جهان که برای رسانههای بینالمللی فرستاد و در برخی از رسانههای داخلی هم منتشر شد برنامه و مأموریت خود را در سه محور توصیف کرد: اصلاحات، تقویت وحدت ملی و تعامل سازنده با جهان. وی نوشت: «من با برنامهای که بر «اصلاحات»، «تقویت وحدت ملی» و «تعامل سازنده با جهان» تاکید داشت، وارد کارزار انتخابات شدم و در نهایت موفق شدم اعتماد هموطنانم را، حتی زنان و مردان جوانی که از وضعیت کلی کشور ناراضی بودند، در پای صندوقهای رأی جلب نمایم. این اعتماد برای من بسیار ارزشمند است و مصمم هستم با ایجاد اجماع، هم در داخل کشور و هم در سطح بینالمللی، وعدههایی را که در دوران تبلیغات انتخاباتی به مردم کشورم دادهام، محقق سازم.»
علی اصغر شفیعیان، چهره رسانهای نزدیک به دکتر مسعود پزشکیان، نیز در توئیتی نوشت: «دولت وحدت ملی» مدنظر است، نه دولت اصلاحطلب یا اعتدالی. چند ملاک لازم: صداقت، پاکدستی، شجاعت، عقلانیت. این اظهارات همگان را بیش از پیش نسبت به تشکیل چنین دولتی بعد از سالها تشکیل دولتهای جناحی امیدوار کرده است حتی پیشتر ظریف در زمان انتخابات با بیان این که ما آمدهایم تا یک دولت با وحدت ملی تشکیل دهیم، گفته بود: از اصولگرا، اصلاحطلب، همه در دولت پزشکیان هستند. تنها ملاک و میزان برای پزشکیان صداقت، پاکدستی و عقلانیت است. وی تاکید کرده بود: این درد مشترک هرگز جداجدا درمان نمیشود، این درد باید با هماهنگی اصلاحطلب، اصولگرا، مستقل درمان شود.
به نظر میرسد در چنین فضایی حتی میشود از ظرفیت میانه رو و مستقل محسنی اژهای به عنوان رئیس دستگاه قضایی نیز استفاده کرد تا شاهد مخالف خوانیها و دعواهای گذشته میان دولت و قوه قضاییه هم نباشیم. در واقع با درک این موضوع مهم که تنها با همدلی و «وحدت ملی» میتوانیم تهدیدها و مشکلاتمان را برطرف کنیم، میتوان از پایگاه رأی طرف مقابل موسوم به «جبهه انقلاب» نیز افرادی که با فکر اعتدالی دغدغه عزت و امنیت ایران را دارند، استفاده کرد. در دنیای پرآشوبی به سر میبریم و چالشهای کشور نیز بیشمار است؛ تنها با همدلی و «وحدت ملی» میتوانیم تهدیدها و مشکلاتمان را برطرف کنیم. در این میان همراهی گروههای حامی پزشکیان نیز میتواند به این مسیر مفید برای کشور کمک کند. باید مراقب رفتار خردمندانه مردم در انتخابات اخیر بود. مردم ایران پس از سه انتخابات با آمار مشارکت کاهشی، بار دیگر پای صندوقها آمدند که اگرچه برای جمهوری اسلامی آمار خوبی نیست، اما امیدوارکننده است از این جهت که اگر حاکمیت دست از دعواها در سطوح بالا بردارد و حداقل برخی از مشکلات مردم را حل و فصل کند، این مردم با حکومت قهر نبوده و حاضرند در تعیین سرنوشت سیاسی خود مشارکت کنند، اما این تعامل، رابطهای دو سویه است و در حقیقت ابتکار عمل برای اجماع سازی در داخل بر عهده پزشکیان، همکاران و طرفداران اوست. او در کسوت رئیس جمهوری باید زمینه و بستر لازم برای همکاری ملی را فراهم کند و پیشگام هم افزایی و اجماع سازی باشد.
چینش کابینه شاید اولین گام رئیس جمهور برای ارزیابی دقیقتر حرکت او در مسیر عمل به وعدهها باشد. قاعدتا کسی انتظار ندارد به نام تعامل، کابینه تبدیل به شرکت سهامی شود، اما این انتظار هم وجود دارد که همکاران او همچون خودش معتقد به گفتگو و کار کارشناسی باشند. اگرچه اسامی بیرون آمده از کمیتههای تخصصی انتخاب وزرا نشان میدهد هم متخصصان غیرحزبی وجود دارند و هم برخی وابستگان به رقبای انتخاباتی پزشکیان و این نکته خوبی است، اما رئیس جمهور منتخب اگر بتواند در نهایت در قامت یک رئیس جمهور اجماع ساز ظاهر شود، برکاتش هم به دولت، مردم و نظام خواهد رسید.