کد مطلب: ۶۴۱۳۷۵
۲۶ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۵:۳۷

چرا نباید وزیر بهداشت صرفا پزشک باشد؟

وزیر اسبق بهداشت گفت: «شخص بنده و بسیاری از وزرای دیگر با وجود آنکه به عنوان پزشک، متخصص و یا فوق‌تخصص، توانمند بودیم؛ اما گزینه مناسبی برای اداره وزارت بهداشت نبودیم».

به گزارش مجله خبری نگار، وزیر اسبق بهداشت گفت: «شخص بنده و بسیاری از وزرای دیگر با وجود آنکه به عنوان پزشک، متخصص و یا فوق‌تخصص، توانمند بودیم؛ اما گزینه مناسبی برای اداره وزارت بهداشت نبودیم».

وزیران بهداشت، طرح پزشک خانواده را زمین زدند

در این روز‌ها که بحث‌های انتخاباتی به تیتر یک رسانه‌های مختلف تبدیل شده است، شاید کم‌تر کسی به انتخاب وزیران دولت بعدی بپردازد. اما چند روز پیش دکتر مرندی، وزیر اسبق بهداشت، در یک مصاحبه مطبوعاتی از عملکرد وزیران بهداشت در چهل سال اخیر به تندی انتقاد کرد. این در حالی است که مرندی حداقل ۹ سال به عنوان وزیر بهداشت و چندین سال در مسئولیت‌های مختلف این وزارت‌خانه مشغول فعالیت بوده است. وی در حال حاضر رئیس فرهنگستان علوم پزشکی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است. 

مرندی در بخشی از سخنانش به موضوع پزشک خانواده پرداخته و آن را یکی از موفق‌ترین ساختار‌های بهداشتی درمانی جهان معرفی می‌کند. وی اجرای این طرح را به دوره مسئولیت خود در وزارت بهداشت نسبت داده و معتقد است: «تحقیقات آقای دکتر حقدوست نشان می‌دهد سال‌های نخست راه‌اندازی شبکه بهداشتی درمانی و همچنین ادغام بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، یعنی در دوره وزارت بنده، اوج سال‌های پیشرفت دانش پزشکی در کشور بوده است.» گفتنی است ایشان در دو دوره عهده‌دار وزارت بهداشت بوده است؛ دوره اول عضو کابینه‌ی میرحسین موسوی (سال‌های ۶۳ تا ۶۸) و بار دیگر در دولت دوم آیت‌الله رفسنجانی (سال‌های ۷۲ تا ۷۶).

رئیس فرهنگستان علوم پزشکی در ادامه سرنوشت طرح پزشک خانواده را این‌گونه روایت می‌کند: «این برنامه در سال‌های نخست اجرا از پیشرفت بسیار خوبی برخوردار بود، اما از اواسط دهه ۷۰ به دلیل مخالفت برخی از سیاسیون به کندی پیش رفت؛ وگرنه اکنون باید برنامه پزشکی خانواده ایران در اوج شکوفایی در سطح نظام‌های سلامت دنیا می‌بود.»

ما پزشکان مقصر هستیم

وی دلایل مختلفی را برای این عقب ماندگی عنوان کرده و عمده‌ی انتقادات را به وزیران بهداشت وارد می‌کند. وی معتقد است: «بسیاری از وزرای بهداشت دو سه دهه اخیر از این طرح حمایت نکردند و بخش قابل توجهی از بودجه‌های نظام سلامت را به بخش درمان اختصاص دادند».

مرندی در توضیح این ادعای خود، پارا فراتر گذاشته و به صورت مستقیم به برخی از وزرای بهداشت اشاره می‌کند: «سه وزیری که پس از من وزیر بهداشت شدند جزو مخالفان ادغام بهداشت و درمان با آموزش پزشکی بودند و بار‌ها مجلس را به حذف شبکه ادغام تشویق کردند که مجلس موافقت نکرد. حتی وزیری که پس از من برای وزارت بهداشت انتخاب شده بود دغدغه این را داشت که بهداشت از درمان پیشی گرفته است و باید صبر کند که درمان به آن برسد.»

نکته مهم این‌که پس از دوره اول وزارت دکتر مرندی، آقایان فاضل و ملک زاده وزیر بهداشت بوده‌اند. پس از دوره دوم وزارت ایشان نیز آقایان فرهادی، پزشکیان و باقری لنکرانی مسئولیت وزارت بهداشت را برعهده گرفته‌اند. 

مرندی در پاسخ به این سوال که چرا برخی از مسئولان، طرح پزشک خانواده را شکست‌خورده می‌دانند، گفت: «با صراحت می‌گویم گفته آنها کاملا غلط است و تاسف می‌خورم برخی این‌قدر ناآگاه هستند و بدون شناخت از تاریخچه و عملکرد جایگاه والای بین‌المللی این برنامه اظهار نظر کرده‌اند.» وی این ناآگاهی را به کل وزارت بهداشت نیز تسری داد و مدعی شد: «متاسفانه این ناآگاهی بر کل بدنه وزارت بهداشت حاکم است، به‌طوری که اکنون در این وزارتخانه بسیاری از مشکلات سلامت مردم شناخته شده نیست.»

این وزیر اسبق بهداشت به سراغ ریشه‌ی این مشکل نیز رفته و آن را اینگونه توصیف می‌کند: «بالاخره وزیر، معاون و رئیس دانشگاه علوم پزشکی شدن به یک‌سری ویژگی‌های خاص نیاز دارد و اینکه فقط افراد در یک حوزه پزشکی دانش و تخصص داشته‌باشند کافی نیست؛ چون مشکلات سلامت ۸۶میلیون نفر جمعیت کشور فقط در همان تخصص خانم‌ها و آقایان خلاصه نمی‌شود.»

وی راهکار را در این دانست که باید وزیر و معاونان او بتوانند به تمامی ابعاد سلامت مردم بیاندیشند. به اعتقاد دکتر مرندی این نکته در سال‌های اخیر رعایت نشده است.

رئیس فرهنگستان علوم پزشکی که حالا دهه ۸۰ زندگی خود را می‌گذراند، یکی از نقص‌های وزیران بهداشت را در اولویت ندادن به بهداشت خلاصه می‌کند. این در حالی است که بار‌ها رهبر انقلاب در این باره به دولت‌های مختلف توصیه‌هایی داشته‌اند. دکتر مرندی معتقد است: «اولویت وزرای بهداشت واردات تجهیزات پزشکی گران‌قیمت برای خدمت به اقشار متمکن‌تر است، به این مهم که سلامت بیش از ۸۰میلیون نفر جمعیت کشور در گرو آن است، توجهی نداشته‌اند.» وی علت این نگرش را نیز به پزشکان مربوط می‌داند. چرا که پزشکان از دوره دانشجویی تا پایان تحصیلات و حتی پس از آن فقط با درمان سر و کار دارند و کم‌تر به سراغ پیشگیری می‌روند. 

مرندی در پایان سخنان خود در این بخش، نکته‌ی عجیبی را مطرح کرد: «بنده و دوستان دیگر ممکن است در تخصص خودمان فرد توانمندی باشیم، اما به عنوان وزیر بهداشت تسلطی بر کار نداشته باشیم. در گذشته هم از انتخاب شخص بنده و بسیاری از وزرای دیگر با وجود آنکه به عنوان پزشک، متخصص و یا فوق تخصص توانمندی بودیم، اما گزینه مناسبی برای اداره این وزارتخانه نبودیم.»

وزیران بهداشتی که پزشک نیستند

نگاهی به وضعیت کشور‌های پیشرو نیز نشان می‌دهد که این دغدغه‌ی دکتر مرندی، بی‌دلیل نیست. چرا که از میان ۵ وزیر بهداشت اخیر در کشور‌های انگلیس، استرالیا، کره جنوبی و سنگاپور، هیچ‌کدام پزشک نبوده‌اند. بعلاوه در کانادا تنها یکی از پنج وزیر بهداشت قبلی و در آلمان ۲ وزیر بهداشت از پنج وزیر اخیر، تحصیلات پزشکی داشته‌اند. بررسی‌های بیش‌تر نشان می‌دهد که در هر سه موردی که گفته شد، افرادی به مقام وزارت رسیده‌اند که علاوه بر پزشکی در زمینه‌های اقتصاد یا مدیریت، تحصیلات تکمیلی خود را ادامه داده‌اند. علاوه بر این در کشور‌هایی که یک غیرپزشک مسئولیت نظام سلامت را برعهده دارد، تحصیلات افراد بطور عمده در حوزه مدیریت، اقتصاد و حقوق قرار می‌گیرد.

از سوی دیگر نگاهی به تحصیلات وزرای بهداشت بعد از انقلاب نیز نشان می‌دهد که از میان ۱۶ فردی که به کرسی وزارت بهداشت رسیده‌اند، ۱۵ نفر پزشک و یک نفر دکترای داروسازی بوده‌اند. در این میان بنظر می‌رسد برای ایجاد اصلاحات لازم در نظام سلامت بایستی از افرادی استفاده کرد که علاوه بر آشنایی با حوزه بهداشت و درمان، نگاه جدی‌تری به مسائل مدیریتی و اقتصادی داشته باشند.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر