به گزارش مجله خبری نگار، هفته قبل، در همین ساعتها بود که خبر ناگوار ناپدید شدن بالگرد رئیسجمهور و هیئتهمراه در فضای مجازی پیچید.
آیت الله رئیسی شخصیتی فراتر از مسئول برای مردم بود، مردم اخبار را به گونهای دنبال میکردند که گویی منتظرند یکی از اقوام خود را پیدا کنند.
بعد از مدت مدیدی با همکاری هلالاحمر و نیروهای مسلح، بالگرد پیدا شد.
مردم متوجه شده بودند که علاوه بر داغِ رئیسجمهورشان، باید داغِ وزیر خارجه محبوبشان را نیز تحمل بکنند.
او تنها نقش وزیر خارجه ایران را ایفا نمیکرد، بلکه وزیر خارجه کشورمان در سازمان ملل، به وزیر خارجه فلسطین هم معروف بود.
او فردی نخبه در عرصه بینالمللی بود، در تمامی جلسات به گواه شاهدان همیشه حق و منفعت ایران را دنبال میکرد و خستگی واژهای بی معنا برای او بود.
به اذعان بسیاری از رسانهها و فعالان سیاسی او نخبهتر از وزرای خارجه بسیاری از کشورهای عربی بود.
مساله فلسطین تنها مربوط به عربها نبود لیکن آنها به مانند دفعات قبلی حامی یکدیگر نبودند.
در این بین وزیر خارجهای که به حمایت از فلسطین مظلوم معروف بود دیپلمات برجسته کشورمان بود.
او پر تلاش بود، مزد تلاشش را در همین دنیا گرفت.
انگار همین دیروز بود که خبر وعده صادق نیروهای مسلح ایران در فضای رسانهای کشور پیچید.
تلفن پشتِ تلفن و نامه پشتِ نامه، وزیر خارجه ایران قصد خستگی نداشت.
اما مهمترین عملکرد او که همگان را وادار به تشویق کرد، در سازمان ملل بود.
بعد از عملیات غرور آفرین سپاه پاسداران، سازمان ملل نشستی را تدارک دید و همگان منتظر بیانیه یا قطعنامه بودند، اما جلسه بعد مدتی تمام شد.
منتظر جلسه بعدی بودیم، اما اعلام شد جلسات مختوم شده و ادامه نخواهد داشت.
باور کردنی نبود، عملکرد وزارت خارجه ایران به حدی عالی بود که در سازمان ملل حتی کشوری هم جرات اعتراض نداشت.
در تکریم ملت از شهدای خدمت خانمی به میان آمد و گفت:ایشان در دانشگاه استاد ما بودند، روزی به ما گفتند که منتظر هدیهای از جانب من باشید.
منتظر بودیم و استاد کتابهایی به ما هدیه دادند و بعد از تحقیق متوجه شدیم کتابها از لحاظ قیمتی گران بودند.
پول برای او معنایی نداشت، چه در زندگی چه در شغلش فردی سخاوتمند بود.
سخاوتمندی او باعث شد که او وزیر خارجه ابدی ایران باشد.
باشد که شهدا نیم نگاهی به بنده حقیر داشته باشند