کد مطلب: ۶۲۹۱۸۵
۰۳ خرداد ۱۴۰۳ - ۲۳:۰۱

آدرس این خانه را فقط «رئیس جمهور» می‌دانست!

کمتر رئیس جمهوری را سراغ دارم که نام و آدرس خانه به خانه محرومان را بداند؛ خانه‌هایی که هر کدام به واسطه سیدمحرومان بنای مهر و دل بستگی بیشتر به انقلاب در آنها دوباره شکل گرفته است. راستش سیدجان با رفتنت ته دل خیلی‌ها خالی شد...

به گزارش مجله خبری نگار، کمتر رئیس جمهوری را سراغ دارم که نام و آدرس خانه به خانه محرومان را بداند؛ خانه‌هایی که هر کدام به واسطه سیدمحرومان بنای مهر و دل بستگی بیشتر به انقلاب در آنها دوباره شکل گرفته است. راستش سیدجان با رفتنت ته دل خیلی‌ها خالی شد از سینای مبتلا به اس‌ام‌ای که خودت در میانشان حضور پیدا کردی و وعده تولید دارو در این کشور را دادی تا آن کودک بی‌سرپرستی که در بهشت امام رضا (ع) چشم انتظار دیدن خادم الرضایی بود که روزنه‌امیدی به آینده در دل او باز شود. اما انگار با رفتنت قلک‌های‌امیدشان شکست؛ اندوخته‌اش هم آن بذرهای‌امیدی بود که روزی قرار است جای من و ما را بگیرد.

آدرس این خانه را فقط «رئیس جمهور» می‌دانست!

سید محرومان تو با آمدنت جان دوباره به محرومان بخشیدی، دستی به سر و روی محرومان کمیته امداد کشیدی و یار و یاور آنها در روز‌های سخت انقلاب بودی، یادم هست از زمان شروع به کار دولت مردمی‌ات، کلنگ‌امید ۵۰ هزار خانه را برای پیرمرد و پیرزنانی بر زمین زدی که آنها هم یار انقلاب در روز‌های جوانی بودند و حالا که گرد پیری بر سر و رویشان نشسته، دست آنها را گرفته و درمانشان را رایگان کردی، آری سیدجان دعای آن پیرمرد و پیر زن روستایی پشت و پناهت بود که عاقبت به خیر شدی.

آدرس این خانه را فقط «رئیس جمهور» می‌دانست!

خادم الرضای این مملکت، گویا حواست به تمام کسانی بود که امام رضا (ع) سفارششان را می‌کرد، آنجا دعا و اینجا اجابت، آن معلولی که مشهدالرضا دعا کرده بود، دعایش به گوش سید رسیده بود، می‌خواست خانه‌ای مناسب داشته باشد و ویلچری برای راحتی جان و اندک پول تو جیبی که بتواند کمک خرج زندگی‌اش باشد؛ و تو دعای آن حاجت یافته رضا (ع) را مستجاب کردی، حالا صاحب خانه شده و ویلچری برای رفتن دارد، تازه شغل او هم مناسب شده و دیگر ته جیب او پول بیشتری می‌توانی پیدا کنی.

آدرس این خانه را فقط «رئیس جمهور» می‌دانست!

راستش آقا سید به یاد دارم شیرخواره‌هایی را که چشمشان به گوشه در شیرخوارگاه بود و انتظار حضور در یک خانواده را می‌کشیدند، جایی برای سرآغاز یک زندگی، خانه‌ای که بتواند آینده آن کودک شیرخوارگاهی را روشن رقم بزند و به برکت تلاش شما سید انقلابی و همکارانتان، دیگر هیچ کودکی در شیرخوارگاه‌ها نیست، همه صاحب خانواده شدند و انشالله سکانداران این مملکت جوان.

آدرس این خانه را فقط «رئیس جمهور» می‌دانست!

حالا که آن پرواز ابدی خاطره دومین شهید جمهور را برای همیشه در ذهن ما تداعی می‌کند می‌توانم بگوییم دعای آن مادر باردار خرابه‌های جنوب شهر بدرقه راهتان، سفرتان به سلامت است می‌دانم، دعای آن مادری که به برکت همین طرح‌های جدید دولت انقلابی‌تان توانست سفره‌اش را رنگین‌تر از سال‌های قبل کند، طرحی که مادران و کودکان را حمایت و تغذیه آنها را کمی رنگی‌تر از روز‌های سخت کرد.‌ای شهید جمهور؛ دعای آن زوج نابارور هم پشت و پناهتان خواهد بود، زنان و مردانی که سال‌ها پشت درب این بیمارستان و آن بیمارستان و شاید هم به خاطر نداشتن هزینه درمان نتوانستند آغوش خود را به روی یک فرزندی تازه متولد شده باز کنند، اما حالا طرح حمایت دولت برای بیمه رایگان درمان و تقویت مراکز درمانی، در دور افتاده‌ترین شهر‌های کشور، آنها را هم به آرزوی دیرینه خود رسانده است.

آری آقا سید اینها تن‌ها بخشی از آن کارنامه کوتاه شماست؛ سفر به سلامت یاور محرومان و چه نیکوست بگوییم آنچه «شهید خدمت» برای محرومان به یادگار گذاشته است بدرقه راهش خواهد بود.

آدرس این خانه را فقط «رئیس جمهور» می‌دانست!

برچسب ها: رئیس جمهور جامعه
ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر