به گزارش مجله خبری نگار، از گریه بچه بیدار شدیم. من و همسرم هر تلاشی کردیم که متوجه مشکل کودکمان شویم، کار به جایی نبردیم. در نهایت تصمیم گرفتیم به یکی از اورژانسهای معروف تهران برویم. وقتی وارد اورژانس شدیم، با تعداد انبوهی از خانوادهها مواجه شدیم که برای معاینه، دریافت نسخه یا دستور بستری زمان زیادی را در انتظار نشسته بودند.
یکی از این افراد که بچهای در بغل داشت، توجهام را جلب کرد. نزدیکاش رفتم و بعد از احوالپرسی کوتاهی که داشتم، متوجه شدم از جنوب کشور آمدهاند.
ساعتها بود که در انتظار بستری شدن کودک بیمارشان بودند. از او تشکر کردم و بعد از آرزوی سلامتی، دوباره نظاره گر تعداد بالای مراجعان شهرستانی شدم.
بالاخره بعد از دو ساعت انتظار و درد کشیدن کودک، با این جمله پذیرش بیمارستان مواجه شدیم: «به بیمارستانهای دیگر سر بزنید. تخت خالی نداریم». در نهایت بعد از گشتن چند بیمارستان، توانستیم در یکی از بیمارستانها، یک تخت خالی برای کودک پیدا کنیم.
چندی پیش بود که نایاب شدن تخت در تعدادی از بیمارستانهای تهران از جمله بیمارستان حضرت علی اصغر (َع) خبرساز شد. در این بیمارستانها، تعداد قابل توجهی از بیماران مسافرند و از سایر شهرستانها به تهران آمدهاند.
از طرفی در مواردی پر بودن تختهای بیمارستانی در کلان شهرهایی مثل تهران، کار را برای ساکنان آن منطقه نیز دشوار میکند. مردمی که ساکن هستند، خودشان در دریافت خدمات درمانی مورد نیازشان به مشکل میخورند.
سفرهای درمانی علتهای مختلفی میتواند داشته باشد از جمله کمبود پزشک، به خصوص پزشک متخصص و کمبود مراکز درمانی؛ در نتیجه مردم این مناطق در صورت نیاز به خدمات پزشکی، مجبور به سفر به مراکز استانها یا به کلانشهرهایی مثل تهران یا شیراز میشوند.
اینکه سفرهای درمانی به کلان شهرهایی مثل تهران در مواردی مردم ساکن کلانشهرها را نیز با مشکل روبرو میکند، به معنای مقصر بودن مسافرانی نیست که برای دریافت خدمات درمانی کیلومترها راه را پیمودهاند.
بلکه بر اساس «اصل ۲۹ قانون اساسی» از وزارت بهداشت انتظار میرود، زمینه مناسب در مناطق مختلف کشور فراهم شود تا امثال این اتفاقات نیفتد. البته یکی از اقدامات مهمی که در این دولت اتفاق افتاد، تکمیل بیمارستانهای نیمه ساختهای بود که از دورههای قبل ناتمام مانده بود.
اما با وجود ساخت بیمارستانها و مراکز درمانی در مناطق مختلف کشور، هنوز مشکل سفرهای درمانی حل نشده باقی مانده است. شاید بتوان گفت یکی از علتهای اصلی این مشکل کمبود پزشک در این مناطق است.
در همین راستا و برای جبران کمبود پزشک بود که در اواخر سال ۱۴۰۰ ماده واحده "افزایش ظرفیت پزشکی در مقطع عمومی" توسط رئیس جمهور ابلاغ شد. ولی بعد از گذشت حدود دو سال از تصویب این موضوع در شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت بهداشت هر بار با مطرح کردن بهانهای جدید، درصدد تعلیق این قانون است.
برای مثال یکی از بهانههای مطرح شده توسط وزارت بهداشت، کمبود بیمار است. این ادعای وزارت بهداشت با این حجم انبوه بیمارانی در بیمارستانهای مختلف به ویژه در شهرستانها دیده میشوند، همخوانی ندارد. باید از وزارت بهداشت پرسید تا کی با بهانه تراشیهای مختلف میخواهد جان بیماران را به بازی بگیرد.