کد مطلب: ۵۹۰۷۵۹
۲۰ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۰:۲۱

مقتول، محل اخفای جسدش را لو داد

«من داخل چاه گیر افتاده‌ام، لطفا بیا نجاتم بده.» این، جمله پسر گمشده‌ای بود که هر شب به خواب پدرش می‌رفت و از او درخواست کمک می‌کرد.

به گزارش مجله خبری نگار، حدود ۱۴‌ماه قبل مردی به اداره پلیس رفت و خبر از ناپدید شدن پسرش داد. وی گفت: ما اهل کشور افغانستان هستیم و پسر ۲۲ ساله‌ام برای کار به ایران آمده و در یک ساختمان نیمه‌کاره نگهبان بوده، اما مدتی است که ناپدید شده و خبری از او نیست. با اظهارات این مرد، تحقیقات برای یافتن پسر گمشده آغاز شد و مأموران دریافتند که او با یکی از همکارانش به نام مجید اختلاف داشته است. از طرفی موبایل جوان گمشده نزد مجید پیدا و او بازداشت شد.

مجید، اما گفت اطلاعی از سرنوشت جوان گمشده ندارد. هرچند که در ادامه تحقیقات مشخص شد مجید و عمویش از مدت‌ها قبل با جوان گمشده دچار اختلافات شدیدی شده بودند. اختلاف آن‌ها بر سر ۵۰ میلیون تومان پول بود. ظاهرا عمو و برادرزاده پول به قاچاقچیان انسان داده بودند تا جوان گمشده قاچاقی به ایران بیاید، اما او این پول را به همشهریانش پرداخت نکرده بود.

درحالی‌که عمو و برادرزاده بازداشت بودند، پدر پسر گمشده قدم در اداره پلیس پایتخت گذاشت و ماجرای عجیبی را تعریف کرد. او گفت که چند شبی است خواب پسرش را می‌بیند. او در خواب به چاهی اشاره می‌کند و می‌گوید در آنجا زندانی شده است. آنطور که پدر می‌گفت چاه شبیه به همان چاهی بود که در محل کار (ساختمان نیمه‌کاره) جوان گمشده وجود داشته است. در این شرایط مأموران راهی ساختمان مورد نظر در جنوب تهران شدند و پس از ورود به چاه عمیق، جمجمه، اسکلت انسان، لباس مقتول را کشف کردند و به این ترتیب مشخص شد وی به قتل رسیده است.

به گفته سرهنگ مرتضی نثاری، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران، عمو و برادرزاده در بازداشت به سر می‌برند و تحقیقات از آن‌ها برای کشف اسرار جنایت ادامه دارد.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر