کد مطلب: ۵۸۵۹۱۸
۱۱ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۴:۰۷
سریال «بیست کووید» می‌کوشد تا با تاریخ نگاری دقیق از لحظات پیش از آغاز کرونا تا زمان خزریق واکسن با تمرکز بر کمک‌های داوطلبانه مردم به کادر درمان در شرایط دشوار پاندمی، به یک بعد انسانی و همدلی بپردازد، اما بدلیل ریتم کند، ضعف در فیلمنامه و شوخی‌های سطحی و دم دستی چندان در جذب مخاطب موفق عمل نکرده است.

به گزارش مجله خبری نگارفیلم‌ها برای بسیاری از مردم یک رسانه‌ی محبوب هستند. یک راه دلچسب برای فرار از واقعیات و غرق شدن در دنیایی داستانی. اما گاهی اوقات زندگی از داستان‌های سینمایی هم عجیب‌تر پیش می‌رود. گاهی به موازات داستان‌های سینمایی پیش می‌رود. مثل همین شرایطی که ویروس کووید-۱۹ برای جهان واقعی پیش آورد. ویروس کرونا بعضی از فیلم‌های مطرح و خوب درباره‌ی پاندمی‌ها را به واقعیت تبدیل کرد. امروز که دنیا از مرگ و میر‌های بسیار ناشی از کرونا عبور کرده است، دیدن این فیلم‌ها برای بشری که کرونا را تجربه کرده خالی از لطف نیست و می‌تواند سرگرم‌کننده و حتی آموزنده باشد. کرونا هنوز هم بعد از سه سال، برای بسیاری خاطره‌های تلخ و دردناک را یادآوری می‌کند. شاید تاکنون سریال‌های بسیاری با محوریت ویروس کرونا و روز‌های سخت کادر درمان روی آنتن رفته باشد، اما هنوز هم بسیاری از کارشناسان معتقدند که باید به سمت ساخت چنین سریال‌هایی رفت چراکه ناگفته‌ها از دوران سخت کرونا بسیار است و نمی‌توان کل آن را با یک مجموعه به نمایش گذاشت. پس از «مجموعه‌های "فرشتگان بی‌بال»، «موج اول» و «آزادی مشروط»، «ابر می‌بارد»، " محرمانه " و " همه گیری"، " بیست کووید" هفتمین سریالی است که با موضوع شیوع کرونا پخش می‌شود. در کنار این مجموعه‌های انگشت‌شمار در مابقی سریال‌ها، کرونا موضوعی صرفاً تزیینی بوده است که به‌صرف نمایشِ استفاده از المان‌های آن مانند ماسک و مواد ضدعفونی‌کننده توسط کاراکتر‌ها بسنده شده است؛ همانند آنچه در صحنه‌هایی از سریال‌های مناسبتی، چون «نون‌خ ۳» و «احضار» شاهد بودیم و البته در مواردی مانند قسمت‌های جامانده از «پایتخت ۶»، کرونا به بخشی از قصه هم نفوذ کرد.
سریال «بیست کووید» به کارگردانی هادی حاجتمند، نویسندگی حمید برزگر، تهیه کنندگی ابوالفضل حاجتمند می‌کوشد تا با تاریخ نگاری دقیق از لحظات پیش از آغاز کرونا تا زمان خزریق واکسن با تمرکز بر کمک‌های داوطلبانه مردم به کادر درمان در شرایط دشوار پاندمی، به یک بعد انسانی و همدلی بپردازد و تلخی و احساسات منفی این دوران را با بهره‌گیری از یک روایت شیرین و برشی از زندگی شخصیت اصلی خود یعنی محمدجواد، به یک تجربه تماشایی تبدیل کند، اما بدلیل ریتم کند، ضعف در فیلمنامه و شوخی‌های سطحی و دم دستی چندان در جذب مخاطب موفق عمل نکرده است. محور اصلی سریال «بیست کووید» جوانی به نام محمدجواد است. موتور محرک درام، ازدواج اوست. ماجرا از این قرار است که محمدجواد پس از خواستگاری‌های پرتعداد و نافرجامش، در یک نگاه عاشق دوست خواهرش می‌شود. دختری که فقط و فقط معیار‌های مادی را در نظر دارد. داستان از همین نقطه بزرگترین ضربه را می‌خورد، مشخص نیست چرا سریالی که ادعای توجه به خانواده اصیل ایرانی را دارد، دختر و پسری را در آستانه ازدواج باهم قرار می‌دهد که هیچ سنخیت و کفویتی با هم ندارند. یادمان بیاید زمانیکه که خواهر محمدجواد به او می‌گوید مژده و خانواده‌اش چندان مذهبی نیستند و محمدجواد ساده لوحانه اظهار می‌دارد بالاخره مسلمان که هستند! در جلسات مشاوره محمدجواد و مژده هم فقط مژده که از سرو وضع و ماشینش مشخص است از خانواده‌ای متمول است فقط بر معیار‌های مادی و فراهم بودن شرایط مساعد مالی سخن می‌گوید، گویی برای او بعنوان یک دختر نه اخلاق اهمیت دارد و نه رفتار فقط و فقط پول مهم است. این در شرایطی است که بدلیل وضعیت نامساعد اقتصادی جامعه بسیاری از بزرگان بر آسان گرفتن شرایط مالی برای ازدواج جوانان سخن می‌گویند.
از این حیث " بیست کووید" درست نقطه مقابل سیاست‌های جمعیتی و ازدواج آسان برای جوانان قدم برمی‌دارد. فیلمساز به موازات این پروسه خواستگاری محمدجواد می‌کوشد تا به ماجرای کرونا هم بپردازد. ایثار کادر درمان در دوران کرونا آنقدر دراماتیک است که حتی شنیدن روایت‌های آن‌ها مخاطب را تحت تاثیر قرار می‌دهد. سریال «بیست کووید»، اما از پس این ماموریت هم برنیامده؛ چون قصه آن از اساس ایراد دارد و نتوانسته حس همراهی مخاطب را برانگیزد. محمدجواد همه تلاشش را بر این می‌گذارد که کارگاه نجاری کوچکش را به یک کارخانه مبل سازی تبدیل کند. او که برای این کار به وام نیاز دارد، به قصد نزدیک شدن به برادر رئیس یک مؤسسه حمایت از تولیدکنندگان، به عنوان نیروی داوطلب وارد بیمارستان می‌شود تا به بیماران مبتلا به کرونا کمک کند و هم زمان هدف دیگرش را نیز پیش ببرد. " بیست کووید" در این بخش از داستان شبیه به سریال" آزادی مشروط" می‌شود. شخصیتی که برای رسیدن به اهداف شخصی در پروسه امدادرسانی می‌افتد و کم کم هدف شخصی خود را فراموش کرده و تحت تأثیر جو و محیط به یک نیروی خالص و جهادی تبدیل می‌گردد. یک فرمول تکراری که در هردوسریال بدلیل پرداخت کلیشه‌ای و سطحی مخاطب را دلزده می‌کند.
" ببست کووید" بخشی از کمدی خود را بویژه در قسمت بیمارستان بر اساس بلاهت دو شخصیت داستان یعنی محمدجواد و امید و کل کل‌ها و خرابکاری‌های آن‌ها گذاشته است، رفتار‌های بچه‌گانه‌ای که مخاطب را یاد رفتار‌های نوجوانان نابالغ می‌اندازد نه مردانی به این سن و سال. در پایان باید گفت" بیست کووید"از نظر ساختار و محتوا و شخصیت پردازی مملو از دیالوگ‌های دم دستی و بازی‌های مصنوعی و شخصیت‌های کلیشه‌ای است. داستان نیز کشش لازم را ندارد و همچنین استفاده از لهجه مشهدی هم نتوانسته بر جذابیت آن اضافه کند چرا که به درستی ادا نشده است. استفاده از مجری حاشیه‌دار تلویزیون یعنی فرزاد جمشیدی هم نمی‌تواند مخاطب را برای تماشای سریال ترغیب کند. شاید تنها نکته مثبت سریال استفاده جسورانه فیلمساز از هنرمندان بومی باشد. گفتنی است برای ساخت فیلم یا سریالی درباره کرونا مثلاً می‌توان به این موضوع نگاه کرد که کرونا، چقدر در فرهنگ و اجتماع و روابط متقابل مردم و سیاست‌های داخلی و خارجی مؤثر بوده، چه تعداد کثیری از هم‌وطنانِ ما و دیگر مردم جهان، قربانی آن شده‌اند و در این دو سال و چند ماه چه تأثیر بزرگی بر دنیا گذاشته است. این موضوع خرد و کمی نیست و چیزی نیست که بخواهیم به‌سادگی از کنار آن عبور کنیم و آن را به ریشخند بگیریم و سریال‌های ضعیفی، چون "آزادی مشروط" و " بیست کووید" بسازیم. نویسنده: نفیسه ترابنده

برچسب ها: سریال ایرانی
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر