به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: اگر فعالیت «کوروش کمپانی»، زیر زمینی و حتی مجازی بود، شاید امروز آن قدر متعجب نبودیم که حالا در عجبیم که چرا نهادهای مسئول، در برابر فعالیت کاملا مشکوک این «موبایل فروشی» اقدام موثری به کار نگرفتند.
از حدود ۱۰ ماه قبل، فروشگاهی در غرب تهران، با حجم گستردهای فعالیت تبلیغاتی در اینستاگرام که در مواردی در تبلیغات خود از هنرمندان و فوتبالیستها هم استفاده کرد، بیان میکرد که گوشی آیفون ۱۳ را که در بازار بین ۳۸ تا ۴۲ میلیون تومان قیمت داشت با پیش فروش و تحویل ۳۵ روزه به قیمت حدود ۲۰ تا ۲۶ میلیون تومان میفروشد. این تجارت مشکوک، البته تا مدتی و حتی با تاخیر چند هفتهای، به وعدههای خود هم عمل کرد، اما در این مدت، رسانهها و برخی فعالان بازار درباره این کسب و کار، هشدار داده بودند.
تجربه عینی نگارنده این گزارش، به طور مشخص درباره فعالیت کوروش کمپانی، از همان ماههای آغازین فعالیت این بود که افراد متعدد و کاملا معمولی را در این مدت دیدیم که صراحتا به عاقبت خطرناک این کسب و کار مشکوک، تصریح و افراد را از ورود به این چاله منع کردند.
تجربه و آن چه پیش از این اغلب ما درباره روش «شرکتهای پانزی» شنیده و دیدهایم که این شرکتها با یک سرمایه گسترده فعالیت خود را شکل میدهند و با دریافت پول از مردم، به وعدههای قبلی خود تا مقطعی از زمان عمل میکنند و این روش را تا آنجایی ادامه میدهند که با کمبود ورود سرمایه از سوی مردم مواجه شوند.
این که چگونه امکان دارد، یک فروشنده در بازار تهران، گوشی اپل را از نمایندگی فروش در امارات ارزانتر عرضه کند، خود موضوع واضح و سادهای است که به نظر میرسد در این بازار و نرخ ارز، اگر کوروش کمپانی «جادوگر» هم میبود، امکان برنده بودنش در این مدل کسب و کار در حد «صفر» بود.
اواسط امسال، اخباری را درباره فعالیت شرکتهایی از همین قبیل که در ابتدا، ظاهرالصلاح جلوه میکنند و پس از مدتی، به جیب مشتریان خود یورش میبرند، در غرب کشور شنیدیم. اما آن طور که از شواهد و قرائن بر میآید، برخی از مردم همچنان علاقهای برای توجه به هشدارها از خود نشان نمیدهند.
با این توضیحات مشخص شد که جامعه ما، نسبت به این گونه فعالیتهای تجاری و کسب و کارهای مشکوک و عواقب آن بی تجربه و نا آشنا نیست، در عین حال سه پرسش اساسی درباره «کوروش کمپانی» مطرح است:
۱ چرا دستگاههای مسئول، در شرایطی که بسیاری درباره فعالیت آن، هشدار داده بودند، اقدام موثر و پیشگیرانهای صورت ندادند؟ آیا روش این فروشگاه، که برگرفته از مدل «پانزی» بود، برای مسئولان، غریبه بود؟
۲ چهرهها و سلبریتیها کهای کاش تلاش کنند، بیش از خرابکاری، حافظ و مدافع منافع و مال مردم باشند، چرا در چنین مواردی از خود هزینه میکنند؟ چرا باعث تشویق و جلب توجه مردم به یک فعالیت اقتصادی مشکوک میشوند؟ آیا آنها امروز از خودشان نمیپرسند، تبلیغ آنها برای کوروش کمپانی، به چه تعداد از افراد جامعه، خسارت وارد کرده است؟
۳ علت ورود برخی از مردم به این بازیها چیست؟ چرا با وجود این که میتوانند احتمال کلاهبرداری در این مدل کسب و کارها را تشخیص دهند، باز هم به آن تن میدهند؟
البته، بخشی از مردم میتوانند حق داشته باشند که پاسخ دهند، وقتی یک فروشگاه در حضور دستگاههای مسئول و بخشهای متولی اصناف به صورت آشکار تبلیغ و مشتری جذب میکند و واکنشی نشان داده نمیشود، میتوان تا حدودی به آن اعتماد کرد. در عین حال، جامعه شناسان هم میتوانند این موضوع را رفتارشناسی و بررسی کنند، که علت گرایش مالباختگان و مشتریان به این کسب و کارها چیست؟