به گزارش مجله خبری نگار، ماجرای پدری که در تماس با پلیس ۱۱۰ اعتراف به کشتن فرزند ۱۷ سالهاش کرده، مورد توجه قرار گرفته و در شبکههایاجتماعی پربازدید شده است. این پسر، رفتار و آرایش زنانه داشته که در مواردی فراتر از آن رفته و نگران کننده بوده و حتی برادر کوچکتر را هم به چنین رفتارهایی ترغیب کرده است. از طرفی تحمل این کارها برای خانوادهاش مقدور نبوده است. آنها هم با انکار موضوع، تغییر شهر، فشار آوردن روی فرزند، کمکنگرفتن از مشاور و ... بدترین و غیرمنطقیترین راهحل را انتخاب کردند.
در ادامه، بخشی از اعترافات این پدر را خواهیم خواند و از منظر روانشناسی به آن نگاهی خواهیم انداخت تا امیدوار باشیم که دیگر شاهد چنین اتفاقهای تلخی نباشیم.
این پدر گفته: «۱۹ سال قبل ازدواج کردم و ۲ سال از ازدواجمان گذشته بود که اولین فرزندمان پارسا متولد شد؛ ما دلمان فرزند دختر میخواست، اما پسردار شدیم. وقتی ۱۴ سالش شد، با صحنه حیرتانگیزی مواجه شدم؛ یک شب وقتی خوابیده بود و پای شلوارش بالا رفته بود؛ متوجه شدم وی تمام موهای پایش را زده است؛ دیدن این صحنه برایم خیلی تعجبآور بود. یک پسر موهای پایش را بزند! چند ماهی بعد از این اتفاق، به واسطه شغلم به اصفهان اسبابکشی کردیم.
تنها ۲۱ روز از رفتنمان به اصفهان گذشته بود که پارسا رفت و پیدایش نشد. دو روز بعد از گمشدنش، ساعت ۲ بامداد وی را درحالی که آرایش غلیظی کرده و حتی موهای سرش را هم رنگ و دکلره کرده بود، پیدایش کردیم. از این ظاهر پارسا بسیار متعجب شدیم. چندین و چندین بار از خانه فرار میکرد و من بعد از کلی آوارگی و خون دل خوردن و... وی را در حالت بسیار زننده پیدا میکردم. وی را نزد پزشک خاصی بردم تا درمان شود که او هم قول درمان نه با دارو، بلکه با رواندرمانی داد... رفتارهایش روز به روز بدتر میشد و تحمل آن از حد توان ما خارج بود... بنابراین او را به یکی از مناطق اطراف تبریز برده و وی را به قتل رساندم و با پلیس تماس گرفتم و ماجرا را برایشان گفتم».
قبل از هر چیز، باید اشاره کنم که هویتجنسی به این معناست که یک فرد در مورد جنس و هویتش چه احساسی را در درون خودش دارد و چگونه این احساس را توصیف میکند. سبک لباس پوشیدن، ظاهر و رفتار افراد همه میتوانند راهی برای بروز این احساسات درونی و جنسیتی آنها باشد. از آنجا که موضوع جنسیت و هویتجنسی افراد میتواند متفاوت باشد، افرادی هستند که هویتجنسی و احساس درونیشان با فیزیک بدنی آنها مطابقت ندارد و به اصطلاح به آنها ترنس میگویند. این افراد مردانی هستند که دوست دارند زن باشند یا زنانی هستند که دوست دارند، مرد باشند. البته در این مصداق نمیتوان گفت با یک ترنس مواجه هستیم. ضمن این که اختلالات جنسی هم انواع مختلفی داردکه در این مطلب قصد پرداخت به آنها را نداریم.
پدر این خانواده در ابتدای صحبت خود بیان کرده که بعد از دو سال فرزند پسر ما به دنیا آمد در حالی که ما دختر میخواستیم. صرف نظر از میزان تاثیر عوامل ژنتیکی در بروز این اختلال، بهنظر میرسد که علاقه آنها به دختر و رفتارهای آنها تحتتاثیر این ذهنیت به نحوی بوده است که احتمالا این پسر متوجه آن شده و احساس کرده که اگر دختر بود، شاید خانوادهاش خوشحالتر بودند. شاید همین دیدگاه باعث تشدید رفتارهای دخترانه به منظور جلب توجه بیشتر شده و به این ترتیب سعی در جلب علاقه از طریق رفتارهای زنانه کرده است. البته یادآوری میکنم که همه این موارد بهعنوان احتمالات مطرح میشود و اظهارنظر قطعی در این موارد نیاز به بررسیهای تخصصی بیشتری دارد.
همچنین این مرد گفته است که فرزندش را نزد پزشک خاصی برده و قرار بوده رواندرمانی داشته باشد، اما آن را پیگیری نکردند؛ بنابراین صرف نظر از این که فرایند تشخیص و درمان به چه صورت و کیفیتی بوده است، بهتر بود خیلی زودتر این اقدام درمانی انجام میشد تا کار به این اتفاق هولناک نکشد.
آگاهی نداشتن این خانواده از مشکل فرزندشان و سهلانگاری آنها در این موضوع باعث شده که بهجای مراجعه زودهنگام به روانشناس و روانپزشک از راهکارهای نادرستی نظیر تنبیه، سرزنش و طرد کردن استفاده کنند که این رفتارها نتیجه معکوس داشته و امکان صحبت کردن درباره این احساس درونی برای این پسر فراهم نشود. تصمیم فرار چند باره از خانه نشان میدهد که پدر و مادر رابطه خوبی با وی نداشتهاند. به طور کلی، از آنجا که این افراد همچون سایرین حق زندگیکردن و داشتن روابطعاطفی مناسب را دارند، ضروری است خانوادههایی که متوجه این اختلال هویتی در فرزندان خود میشوند، بهجای فشار آوردن و طرد کردن آنها سعی کنند روابط صمیمانهای را برقرار کنند تا بتوانند درمان و نتیجه مطلوبی را برای خود و فرزندشان رقم بزنند. بهترین و منطقیترین اقدام در این گونه موارد مراجعه زودهنگام به متخصص روانشناسی است.
استفاده برخی پسرها از لوازمآرایشی معمولا در دوره نوجوانی یا اوایل جوانی اتفاق میافتد که میتواند دلایل متعددی داشته باشد. اگر فردی در این سنین در این دام بیفتد، جنسیت او به همانگونه شکل میگیرد و هویت جنسیاش دچار اختلال میشود. یکی از علتهای اصلی پیدایش این پدیده، تغییر معیارهای زیبایی است. معیارهایی که یک زمانی برای جنس زن زیبایی محسوب میشد امروزه پسران آن معیارهای زیبایی را برای خودشان انتخاب میکنند که علت این اتفاق هم اشتباه در یادگیری از روی مدها و الگوهای نامناسبی است که به افراد داده میشود. ماهواره، رسانهها، شبکههای اجتماعی و ... هم با فرهنگسازی غلط یا احساس نیاز کاذب، فرد را به سمت چنین رفتارهای اشتباهی سوق میدهند.
منبع: خراسان