به گزارش مجله خبری نگار، «من میخواهم با فرزندم دوست شوم»؛ این جملهای است که بیشتر ما از زبان والدین شنیدهایم و اگر خودمان پدر یا مادر باشیم، همیشه در تلاش بودیم تا بتوانیم مانند یک دوست برای فرزندمان باشیم. واقعیت این است که هرگز هیچ پدر و مادری نمیتوانند جای دوست را بگیرند و این یک نسخه اشتباه است که بهخصوص در شبکههای اجتماعی تجویز میشود و والدین را ترغیب به گرفتن جای دوست برای فرزندانشان میکند. البته که والدین میتوانند ارتباط دوستانهای با فرزند خود داشته باشند و این بسیار خوب است، اما اینکه بخواهند جای دوست را بگیرند تا دقیقا مانند دوست برای فرزندشان باشند، اتفاقی آسیبزاست و شدنی هم نیست. اما یک پدر و مادر چطور میتوانند ارتباط دوستانهای با فرزند نوجوانشان برقرار کنند؟
برای برقراری یک ارتباط سالم و صمیمانه با فرزند نوجوان خود بایستی قبل از هر چیز با ویژگیهای طبیعی وی در این دوره بیشتر آشنا شویم که در ادامه به چند مورد از آنها اشاره خواهد شد.
نپذیرفتن حرف والدین| نوجوانان دوستان خود را باهوشتر از والدین میدانند به گونهای که ممکن است صحبتهای دوستان خود را عین حقیقت تلقی کنند در حالی که همان گفتهها را از طرف والدین نمیپذیرند، ولی در صورت رفتار صحیح والدین این حالت در دوران اواخر بلوغ (حدود ۱۸ تا ۲۱ سالگی) برطرف میشود.
میل به تنها بودن و کمحرفی| در مکالمات کمحرف شده و پاسخ به پرسشهای والدین را کوتاه و مختصر میدهند و دیگر رازهایشان را با والدین در میان نمیگذارند. همچنین میل به تنها بودن و داشتن حریمخصوصی یکی دیگر از ویژگیهای این دوره است که لازم است برای ارضای این نیاز آنها چنین شرایطی را به وجود بیاوریم. برای مثال اتاق یا مکان خاصی را به وی اختصاص دهیم. فراموش نکنید که در این دوران، نوجوان دوست دارد مانند یک بزرگسال با وی رفتار شود بنابراین برای ارتباط مناسبتر با وی باید تصور کنید که شما و فرزندتان دو همکار بسیار صمیمی در یک اداره هستید و در عین حال مدیر آن اداره شمایید.
عصبی و سرکششدن| مجموع تمایل به استقلال، ظرفیت هوش بالا، قبول نداشتن منش و افکار والدین، تغییرات فیزیکی، مغایرت واقعیتها با ایدهآلهای نوجوان و ... باعث حساسیت و زودرنجی عصبانیت و سرکشی او میشود.
تاثیرپذیری از دوستان| افزایش تاثیرپذیری از دوستان یکی دیگر از ویژگیهای این دوره است. نوجوانان بهشدت تحت تاثیر گروه همسال خود هستند، به همین دلیل به سرعت مدل لباس، مو، حتی رفتار خاصی بین آنها همهگیر میشود. به یاد داشته باشید که به زور و ایجاد محدودیت نمیتوان مانع این تغییرات شد.
انجام ندادن کارهایی که علاقه ندارند| نوجوانان از انجام کارهایی که مورد علاقهشان نیست سر باز میزنند و به جای آن گردش و تفریح، گوشدادن به موسیقی، دیدن فیلم، ارتباط با دوستان را ساعتها در برنامه خود میگذارند. همچنین نوجوانان احساس میکنند روی گنج نشستهاند و مفهوم اسراف و صرفهجویی برایشان بیمعناست. آشنا کردن آنها با وضعیت اقتصادی خانواده و مشورت با آنها و مسئولیتدادن به آنها در ارتباط با صرف بعضی از هزینهها میتواند کمککننده باشد.
۱ -عیب جویی و سرزنش نکنید.
۲- مسخره نکنید.
۳- مقایسه نکنید.
۴- چیزی که خود ندارید از فرزند خود نخواهید.
۵- با فرزندتان بگو مگو نکنید.
۶ –عزتنفس و اعتماد به نفس فرزندتان را پرورش دهید (احترام گذاشتن، دوست داشتن و عشق ورزیدن بی قید و شرط، توقع بهجا و صحیح، توجه به تفاوتها میتواند به شکلگیری صحیح عزتنفس و اعتماد به نفس فرزندتان کمک کند).
۷- به رفتارهای مثبت او بیشتر از خصایص منفیاش توجه نشان دهید.
۸ - نظم و انضباط داشته و در آن قاطع و با ثبات باشید.
۹- الگوی خوبی باشید.
۱۰- خواستهها و انتظاراتتان را واضح و دقیق برایش توضیح دهید.
۱۱ - در تصمیم گیریهای کاری و خانوادگی از وی نظرخواهی کنید.
۱۲- در هنگام بحث و گفتگو فقط نظرتان را اعلام کنید، بدون آنکه قصد متقاعد کردن او را داشته باشید.
۱۳- انعطافپذیر و انتقادپذیر باشید.
۱۴- در برابر فرزندان به یکدیگر احترام گذاشته و برای همسر خود بیشتر از فرزندان اهمیت قائل شوند. تحقیقات نشان میدهد والدینی که برای یکدیگر ارزش و اهمیت و اولویت بیشتری نسبت به فرزندان قائل هستند از فرزندان به مراتب موفقتر و از نظر روانی سالمتری نسبت به والدینی که فرزندان را به جای همسر در اولویت قرار میدهند، برخوردار هستند.
در پایان فراموش نکنیم والدین هرگز نمیتوانند در جایگاه دوست قرار گیرند و باید شرایط مناسب را برای انتخاب دوست مناسب برای فرزند خویش فراهم کنند، اما میتوانند دوستانه و صمیمی با فرزندان خود رفتار کنند تا اعتماد و احترام متقابل را حفظ کنند.
منبع: خراسان