به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: چه اقشار و مشاغلی در رده بندی رفاه جامعه در سالهای اخیر بیشتر یا کمتر رشد کرده اند؟ این سوالی است که گه گاه در گفتوگوهایمان در جامعه با آن مواجه شده و پیرامون آن گفتگو میکنیم. برای بررسی این موضوع، معیارهای مختلفی وجود دارد. به عنوان مثال، مقایسه کیفیت و کمیت هزینهها با کیفیت و کمیت هزینهها در ۲-۳ دهه گذشته یکی از این روش هاست. یک معیار دیگر به بررسی درصد افراد زیر خط فقر مطلق بر میگردد و ... با این حال، یکی از راههای بررسی سوالات فوق، بررسی نسبت درآمد به هزینه اقشار مختلف است.
هر چند این معیار، عیب قابل توجهی که دارد، عبارت است از دورشدن از بررسی رفاه نسبت به خط فقر مطلق و رفاه نسبت به کل جامعه، اما از آن جا که در این معیار، درآمد هر فرد نسبت به استاندارد هزینههای خود آن فرد/قشر سنجیده میشود، در واقع معیاری از توانمندی آنها برای پس انداز و در نتیجه انعطاف اقتصادی به شمار میرود. البته موضوع به اینجا نیز ختم نمیشود. طبق یک نظریه شاخص و متاخر اقتصادی در خصوص رفتار مصرفی، نظیر نظریه درآمد دایمی، خرجکرد هر شخص با درآمد دایمیاش مرتبط است و نه درآمد کنونیاش یا درآمدش در یک زمان مشخص.
در نتیجه باید گفت که بررسی نسبت درآمد به هزینه در حقیقت نشان میدهد که اقشار مختلف در قبال کسب درآمدهای کنونی، چه دیدگاهی درخصوص درآمدهای بلندمدت خود دارند. هر چه آینده یا همان بازه زمانی بلندمدت از دیدگاه آنها دارای ابهامات و ریسک بیشتری باشد، در نتیجه آنها از هم اکنون هزینههای خود را با آن سطح درآمد همسان سازی خواهند کرد و برعکس. با این اوصاف، گزارش اخیر اکوایران از سالنامه آماری سال ۱۴۰۱، به بررسی نسبت درآمد به هزینه اقشار و مشاغل مختلف پرداخته که دارای دادههای قابل توجهی در خصوص این شاخص و تغییرات آن در سالهای اخیر است. در این گزارش نگاهی به این دادهها خواهیم داشت.
طبق گزارش مذکور منظور از گروههای عمده شغلی، مشاغلی است که افراد شاغل در هفته مرجع در آنها کار کردهاند. با توجه به طبقهبندی بینالمللی مشاغل تمام مشاغل موجود در کشور به ۱۰ گروه تقسیم میشوند.
مطابق این سالنامه یک خانوار شهری ایرانی در سال ۱۴۰۱ به طور متوسط ماهانه ۱۳ میلیون و ۹۱۳ هزار و ۷۰۰ تومان درآمد داشته است. همچنین هزینه آن در این سال به طور متوسط ماهانه ۱۱ میلیون و ۴۲۸ هزار و ۸۰۰ تومان بوده است؛ بنابراین درآمد خانوار شهری در این سال ۲۲ درصد بیش از هزینه آن بوده است.
دادههای یادشده نشان میدهد که بیشترین نسبت درآمد به هزینه در سال ۱۴۰۱ متعلق به کارکنان ماهر کشاورزی، جنگلداری و ماهیگیری بوده است. این نسبت در این سال برابر با ۱۴۲ ثبت شده که یعنی درآمد شاغلان این گروه ۴۲ درصد بیشتر از هزینه آنها بوده است. رقم درآمد این دسته از مشاغل در این سال ماهانه برابر با ۱۴ میلیون و ۵۳ هزار و ۲۷۵ تومان و هزینهشان ماهانه برابر با ۹ میلیون و ۸۹۳ هزار و ۹۵۸ تومان بوده است.
از سوی دیگر کارمندان و کارگران ساده کمترین نسبت درآمد به هزینه را داشتهاند. نسبت درآمد به هزینه کارمندان ۱۱۷ درصد و برای کارگران ۱۱۸ درصد بوده است. ارقام نشان میدهد که درآمد کارگران ساده در هر ماه سال ۱۴۰۱ برابر با ۹ میلیون و ۷۵۷ هزار و ۴۰۰ تومان و هزینه آنها برابر با ۸ میلیون و ۲۹۴ هزار و ۱۰۰ تومان بوده است.
از سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱ نسبت درآمد به هزینه برای برخی گروههای شغلی رشد کرده است. صنعتگران و کارکنان مشاغل مربوط، کارگران ساده، متصدیان و مونتاژکاران ماشینآلات، کارکنان خدماتی و فروشندگان، کارکنان ماهر کشاورزی، ماهیگیری و جنگلداری و تکنیسینها و دستیاران، از جمله این گروهها بودهاند. از سوی دیگر از نسبت درآمد به هزینه برای برخی دیگر از گروههای شغلی در این سال کاسته شده است. گروه قانونگذاران، مقامات عالیرتبه و مدیران، گروه متخصصان علمی و فنی، گروه کارمندان امور دفتری و اداری و گروه غیرشاغلین گروههایی بودند که نسبت درآمد به هزینهشان در این یک سال کاهش یافته است.
بیشترین رشد صعودی نسبت درآمد به هزینه در این یک سال نسبت به مشاغل دیگر مربوط به گروه تکنیسینها و دستیاران بوده است. این نسبت در سال ۱۴۰۱ به ۱۲۰ درصد رسیده که نسبت به سال قبل ۸ درصد رشد مثبت داشته و این گروه بهترین وضعیت را در این خصوص در میان شاغلان کشور به نام خود زده است. این در حالی است که نسبت درآمد به هزینه برای مدیران و متخصصان کم شده است. این نسبت برای گروه مدیران، قانونگذاران و مدیران از ۱۴۰ درصد در سال ۱۴۰۰ به ۱۳۰ درصد در سال ۱۴۰۱ رسیده و بنابراین ۱۰ درصد کاهش یافته است.
قانونگذاران، مقامات عالیرتبه و مدیران کشور در سال ۱۴۰۱ ماهانه ۲۷ میلیون و ۱۶۴ هزار و ۹۰۰ تومان درآمد خالص و ۲۱ میلیون و ۷۰ هزار و ۴۰۰ تومان هزینه خالص داشتهاند و رکورددار هزینه و درآمد نسبت به مشاغل دیگر بودهاند. با مقایسه این ارقام با درآمد آنها در سال ۱۴۰۰ مشخص میشود که درآمد این گروه در این یک سال ۳۸ درصد و هزینهاش ۴۹ درصد رشد کرده است؛ بنابراین کاهش نسبت درآمد به هزینه از افزایش هزینههای خالص این گروه ناشی میشود.
مقایسه روند تغییرات نسبت درآمد به هزینه در ۱۰ سال اخیر نشان میدهد کارگران ساده، متصدیان و مونتاژکاران، صنعتگران، کارکنان ماهر کشاورزی، تکنیسینها و دستیاران در این سالها از منظر این شاخص وضعیت بهتری پیدا کردهاند. اما وضعیت برای گروههای مدیران، متخصصان، کارمندان و غیرشاغلان به این شکل نبوده و با افت و خیزهایی همراه بوده است. در این میان بررسی وضعیت گروه متخصصان نشان میدهد نسبت درآمد به هزینه این گروه به عدد ۱۱۸ درصد در سال ۱۴۰۲ رسیده که کمترین سطح آن در ۳ سال اخیر بوده است. درآمد این گروه در این سال ماهانه برابر با ۲۲ میلیون و ۳۷۶ هزار و ۴۰۰ تومان و هزینهاش برابر با ۱۸ میلیون و ۹۵۹ هزار و ۵۰۰ تومان گزارش شده است.