به گزارش مجله خبری نگار، پیش از این که فیلم «غریب» تولید شود، طی سالهای گذشته اخبار مختلفی مبنی بر ساخت فیلم و سریال درباره زندگی شهید محمد بروجردی منتشر شده بود، اما هیچکدام از این پروژهها به مرحله ساخت نرسیدند و درنهایت سال ۱۴۰۱، محمدحسین لطیفی برای به تصویر کشیدن برشی از زندگی این شهید و دوران فرماندهی او، به سینمای دفاع مقدس بازگشت و «غریب» را جلوی دوربین برد. این فیلم در چهلویکمین جشنواره فجر رونمایی شد و جایزه بهترین فیلم از نگاه ملی، بهترین نقش اول زن و سه جایزه در رشتههای فنی را از آن خود کرد. لطیفی پیش از «غریب»، از سال ۹۹ نیز مشغول ساخت جدیدترین سریال تلویزیونیاش «سنجرخان» بود. این پروژه تاریخی به دلیل محدودیت بودجه، تولید سخت و پیچیدهای داشته و کار محمدحسین لطیفی را با چالشهایی مواجه کرده است. در حاشیه رویداد «روایت شهر» که با هدف معرفی فرهنگ و تاریخ مشهد در این شهر برگزار شد، با محمدحسین لطیفی، این کارگردان خوشسابقه، درباره بازگشتش به سینمای دفاع مقدس و سریال «سنجرخان» صحبت کردیم.
چرا پس از فیلم ماندگار «روز سوم»، اثر جدیدی در ژانر دفاع مقدس نساختید؟
طی این سالها، چندبار حتی برای ساخت سریال دفاع مقدسی دورخیز کردم، به دفعات میدیدم که امکان ساخت هست، ولی امکان ساخت کار «خوب» نیست؛ بنابراین حاضر نبودم ریسک کنم، اما با حضور حامد عنقا و مجموعه اوج احساس کردم مثلثی ایجاد میشود که میتوان به کار مقبول و قابل احترام امیدوار بود. با شهیدی که قرار بود درباره او کار کنم نیز قرابت زیادی داشتم، میتوانستم او را حس کنم و وارد این قصه شوم.
قصد داشتید بیشتر کدام وجه شخصیت شهید بروجردی را نمایش دهید؟
من باید خودم میفهمیدم که قرار است درباره چه کسی فیلم بسازم و به شخصیت او نزدیکتر هستم. همه شهدا والا هستند، اما جلوههای شخصیتی شهدا با هم متفاوت است. در بخش فرماندهی یا شجاعتشان میتوانستم به آنها نزدیک شوم، اما در بخش جهانبینی و روایت دلشان خیر.
باز هم فیلمی درباره یک شهید خواهید ساخت؟
خیر، تا جایی که بتوانم فیلم بیوگرافیک نمیسازم.
چرا؟
فیلم «غریب» هم ریسک بزرگی بود، چون ورثه فقط برای مال نیستند، برای اسم هم هستند؛ فرزند، همسر و برادر شهید یا دوستان شهید، اینها همه از آن شهید سهم دارند و وارث او هستند. به همین دلیل خیلی شجاعت میخواهد که شما پروژهای را بسازی و خدای نکرده آخر قصه بگویند این، آن آدم نبود. من خدا را شاکر هستم که الحمدلله در فیلم «غریب» و درباره شهید بروجردی این اتفاق نیفتاد و همه نزدیکان ایشان برای ما دعای خیر کردند.
شهید خاصی مدنظرتان هست که آرزو داشته باشید درباره او اثری بسازید؟
امام موسی صدر.
حالا که «غریب» در جشنواره و سینماها اکران شده و بازخوردها را دیدید، از تجربه تولید این فیلم و فروش آن راضی هستید؟
من همه اینها را پیشبینی میکردم، میتوانستم فروش حدودی فیلم را بگویم و میزان مخاطبش را مشخص کنم، اما آنچه حال من را خوش کرد، ۲۴ ساعت اکرانش در سینمای آنلاین بود که رکورد زد و طی ۲۴ ساعت، یک و نیم میلیون مخاطب داشت. معنی این عدد برای من یک و نیم میلیون نفر نیست، این عدد برای من ضرب در پنج است، چون هر یک بلیتی که فرد در سینمای آنلاین پلتفرم میخرد، ۵ یا ۶ نفر در خانه دارند فیلم را تماشا میکنند، پس مخاطب من ظرف یک شب به پنج میلیون نفر رسید، این برای من باارزش بود.
فیلم ظرفیت داشت که بیشتر دیده شود، اما به نظرتان چرا به اندازه کافی فروش نداشت؟
سه پارامتر وجود دارد، اولا بعد از وقایعی که سال گذشته پشت سر گذاشتیم، کشور ملتهبی داشتیم؛ دوم همزمانی اکران فیلمی که تا حدودی میشود گفت حماسی است با عید نوروز و این هم میتوانست تاثیرگذار باشد، سوم حال دل مردم بیشتر به سمت فیلم کمدی گرایش داشت و یک فیلم کمدی توانست موفقتر عمل کند. شاید اگر من آن فیلم کمدی را میساختم و این فیلم را دوست عزیز دیگری، باز هم میتوانستم همین پیشبینی را بکنم. من کارگردان طلبکاری نیستم و خیلی ممنونم از مردم، همان تعدادی که به سینماها آمدند و آن عدهای که تعدادشان در یک شب، به یک و نیم میلیون خرید بلیت رسید. این نشان میدهد که مردم فیلم خوب را دوست دارند.
هرچند که این شرایط برای محدود کردن فروش فیلم وجود داشت، اما محتوای فیلم کاملا متناسب با مسائل امروز جامعه بود.
چرا بعد از این همه سال، شهید حمایت نمیکرد که این فیلم ساخته شود؟
۱۶ سال تلاش کردند که این فیلم را بسازند. شهید میدانست که زمانش الان است و خودش راه را باز کرد، من این را حس میکردم.
گفته بودید فیلمنامه «غریب» قبلا نوشته شده و هیچ چیز بر اساس اتفاقات سال گذشته به فیلم اضافه نشده است.
بله، هیچ چیز.
چه شد که بعد از مرحوم ضیاءالدین دری، کارگردانی سریال «سنجرخان» را برعهده گرفتید؟
من قرار بود سریال «امیرنظام گروسی» را بسازم، این شخصیت جزو مفاخر کردستان است. در مراوده بودیم که آقای ضیاءالدین دری به رحمت ایزدی رفتند و ایشان قرار بود سنجرخان را بسازند. در مراسم ایشان، آقای ضرغامی که آن زمان مدیر تلویزیون نبودند، از من درخواست کردند این کار زمین نماند و دوستان میخواهند که من این سریال را بسازم. من روی ایشان را زمین ننداختم و رفتم، بعدها فکر کردم کهای کاش نمیرفتم!
به دلیل وجود محدودیتها و مشکلات مالی که پیش آمد؟
بله، چون کار در امور استانهای تلویزیون بود و انگار امر بر دوستان مستولی شده بود که لطیفی از بد حادثه اینجاست! خیر، من همان زمان پیشنهادهای زیادی داشتم چه در سینما، چه در سیمافیلم و به راحتی میتوانستم پروژهای مثل خواجه نصیرم را جلو ببرم. در همان زمان، نام نمیبرم، اما یک پروژه رده یک تلویزیون را به من پیشنهاد کردند، ولی من، چون قول داده بودم، «سنجرخان» را ادامه دادم. کملطفیهای دوستان هر روز بیشتر و بیشتر شد، لطفی که اضافه نشد، محدودیتها و سختیها هم بسیار شد، اما یک چیز را میدانم، ممکن است فصلی از سریالی را من ادامه نداده باشم، مثلا «قلب یخی» را من ادامه ندادم، اما فصل تمام شده، «ساخت ایران» را ادامه ندادم، چون فصل تمام شد، اما من کاری را نیمهتمام نمیگذارم و «سنجرخان» یک سریال بود که با پوست و گوشت و استخوانم آن را ساختم.
آن دغدغه لازم برای کار درباره این شخصیت راهم پیدا کردید؟
بله پیدا کردم. ممکن است خانواده آقای دری امروز از من کمی دلخور باشند، اما واقعیت این است که باید بپذیریم دیدگاه آقای دری با دیدگاه لطیفی در فیلمسازی متفاوت است؛ بنابراین من به فیلمنامه ایشان علاقهمند نبودم، فیلمنامه را به طور کامل نوشتیم و فیلمنامه دیگری را کار کردیم، اما در حین کار کردن به شخصیت «سنجرخان»، به غیرت ایشان، به حمیتش (آزادگی) و به مظلومیتش، بسیار علاقهمند شدم و احساس کردم حق مسلم مردم کردستان هم هست که من این میدان را خالی نکنم. این کار با فقر تمام ساخته شد تا امروز و امروز امیدوارم که بالاخره تمام شود.
آقای مهدی نقویان رئیس سیما فیلم گفتند «سنجرخان» امسال پخش میشود، این مجموعه آماده پخش است؟
آقای نقویان اعلام کردند، اما تا امروز که ۳۱ مرداد است، هنوز قسطی پرداخت نشده!
پس کمبود بودجه و مشکلات مالی هنوز ادامه دارد.
بله، هنوز ادامه کار یعنی مراحل پس از تولید موسیقی و... باقی مانده. شاید فردا پرداخت شود، اما من اعلام کردم از روزی که این رقم بسیار کم پرداخت شود، زمانی که پول به حساب تهیهکننده بیاید، من دو ماه بعد کار را تحویل میدهم.
شما هم در دوران طلایی تلویزیون فعال بودید و سریالهای ماندگار و پرمخاطب ساختید، هم در دوران فعلی در تلویزیون کار کردید. به نظرتان چرا از آن دوران به وضعیت کنونی و ریزش مخاطب رسیدیم؟
مدیران فرهنگی، یک چیز را در سینما و تلویزیون فراموش کردند، فکر میکنند که اگر هواپیمای خوب داشته باشند، میتوانند بجنگند! اما خلبان خوب میخواهند و خلبانهایشان را از دست دادهاند. یک روزی هم فکر میکردند با چهار تا بازیگر میتوانند که بازیگرهایشان را هم از دست دادهاند، مشکل از اینجا آغاز میشود. بعضی مواقع پول خیلی مهم است، به شرط اینکه دست کسی بیفتد که بداند چگونه خرج کند، بعضی جاها هم پول زیاد، هیچ کاری برای شما نمیکند.
چرا بعد از «ساخت ایران»، سریال نمایش خانگی جدیدی نساختید؟
احساس میکنم شهر خیلی شلوغ است. بگذار از التهاب بیفتد، چون شلوغ شده معلوم نیست چه خبر است. دوستان هم فهمیدهاند که تازگیها خیلی از کارها زمین خورده، روزهای اول خیلی خوب بود، اما الان از هر پنج کار، دو سریال یا یکی میگیرد. وضعیت یواشیواش آرام میشود، وقتی آرام شد، میشود آمد حرف زد. احساس میکنم که موقعش میرسد.
خبر منتشر شد که شما به جای آقای شهریار بحرانی، فیلم «نامیرا» را میسازید، پروژه جدیدتان این فیلم است؟
خیر، آقای بحرانی خودشان پذیرفتند که کار را تولید کنند.