به گزارش مجله خبری نگار، افراد اغلب وقتی نمیدانند که چرا نسبت به کاری که میخواهند و یا باید انجام بدهند اقدامی نمیکنند، نسبت تنبلی را به خود میدهند. مانند زمانی که با خودتان میجنگید تا کاری را انجام دهید که میدانید به نفع شماست، اما وقتی که لحظه عمل رسید، تمایلی به انجامش ندارید. اما اینکه خود را تنبل خطاب کنید، نوعی مانع تراشی است؛ زیرا این توقع را ایجاد میکند که آن کار را انجام ندهید. گاهی نیز تنبلی اغلب نشانه چیز مهمتری مانند افسردگی یا اضطراب است. پس بهتر است براحتی خودتان را قضاوت نکنید. آیا شما نیز فکر میکنید برای فعال بودن بیش از حد تنبل هستید؟ زمانی که من گروههای کنترل وزن را مدیریت میکردم، افراد اغلب به من میگفتند که برای ورزش کردن تنبل هستند. اگر شما نیز ممکن است تنبل باشید، بیایید به معنای واقعی تنبلی دقت کنیم و امیدواریم این مقاله برای حل مسئله شما مناسب باشد.
اگر نگاه دقیق تری به این واژه بیندازید، مفهوم تنبلی میتواند بهتر مشخص شود. تنبلی حتی ممکن است اسطورهای باشد که فرهنگ و جامعه باعث تداوم بخشیدن به آن شده است. در رابطه با موضوع حمایت از سلامت روان نیز به معنای درک این امر است که کلماتی مانند «تنبل» میتوانند بسیار تأثیرگذار باشند؛ لذا افراد بهتر است جایگاه صحیح آنها را در فرهنگ لغات خود در نظر بگیرند. درک ریشه تنبلی و حتی پذیرش آن میتواند منجر به مراقبت از خود و سلامت روانی بهتر شود.
من همیشه آدم منظمی بوده ام. از همان سالهای اول تحصیلاتم در دانشگاه در حال پیشرفت تحصیلی بوده ام. با این حال در بخشهای خاصی از زندگیم اعتراف میکنم که تنبل هستم. مثلا من در مورد شستن لباسها هیچ وقت حوصله به خرج ندادم؛ بنابراین فردی را استخدام میکنم که در این زمینهها به من کمک کند. به همین دلیل گاهی اوقات فکر میکنم از اینکه این تنبلی در من وجود دارد، آزار دهنده است. در فرهنگ ما تنبل یک اصطلاح بسیار نادرست است. چرا تنبلی اینقدر زننده است؟ آیا اصلاً این یک ویژگی است یا نشانه چیز دیگری مانند اضطراب، افسردگی یا بیماری روانی است؟
از دیدگاه متخصصان، تنبلی نشان دهنده این است که سلامت و تندرستی یک فرد بهتر است بررسی شود. ممکن است در شناخت ارزش هایتان دچار مشکل باشید. من اخیراً با اصول ارزشها آشنا شدم وای کاش زودتر آنها را یاد میگرفتم. اضول ارزشی به این موضوع اشاره دارد که آیا اهدفتان با ارزشهای شما همسو است یا خیر. فرض کنید در محل کارتان، کاری به شما محول شده که به نظر بی فکر یا بی فایده ست. اگر این موقعیت را به ارزش هایتان پیوند ندهید و فکر کنید که انجام این کار ارزشی ندارد شما احتمالاً با رئیس خود دچار مشکل خواهید شد. بسیاری از افراد این توانایی را دارند که افکار خود را با ارزش هایشان پیوند دهند تا بتوانند روی پروژههایی که از طرف مافوق به آنها محول میشود، کار کنند.
با این حال، افرادی که تنبل هستند کاری که ارزش کمی دارد، انجام آن را تقریبا غیرممکن میدانند. اگر فردی هستید که به ارزشهایتان اهمیت میدهید، مهم است که در این مورد با رئیس خود صحبت کنید. اطمینان حاصل کنید که این پروژه یا کار چه اهمیتی دارد. تا زمانی که بتوانید خود را واقعاً با ارزش کلی یک کار هماهنگ کنید و در نهایت بتوانید آن را به پایان برسانید. در غیر این صورت، شروع کردن را رد خواهید کرد و به تعویق انداختن ادامه میدهید و برچسب تنبل را بدست خواهید آورد.
شما به شبکههای اجتماعی معتاد هستید. بدون هیچ قضاوتی! من ساعتها زمان را از دست داده ام تا بی خیال و فارغ از غوغای جهان، اینستاگرام را مرور کنم. اعتیاد به شبکههای اجتماعی یک موضوع مستند است. در نظر داشته باشید که دانستن این امر بصورت مثبت یا منفی به سلامت روان شما کمک میکند. روی کاهش زمان صرف شده در رسانههای اجتماعی تمرکز کنید. در سالهای آینده، اثرات طولانی مدت دیدن اپلیکیشنهایی مانند اینستاگرام بر سلامت روان، افراد بسیاری را مضطرب خواهد کرد.
یک نکته کمک کننده: من دوست دارم برنامههای رسانههای اجتماعی خود را در تعطیلات آخر هفته و بعد از ساعات کاری حذف کنم. ممکن است نصب مجدد آنها به زمان بیشتری نیاز داشته باشد، اما به من کمک میکند تا از جستجوی دوباره و بی اهمیت خودداری کنم. آنها بیش از حد اعتیاد آور هستند.
همچنین اکانتهایی را که باعث میشوند نسبت به خودتان احساس بدی داشته باشید، قطع و آنفالو کنید. ممکن است با سوء مصرف مواد دست و پنجه نرم کنید. تنبلی میتواند از علائم مشکل سوء مصرف مواد نیز باشد. حتی درمان نکردن نیز ممکن است به دلیل تنبلی باشد. البته رفتارهایی مانند دیر آمدن، از دست دادن قرار ملاقات و ازین قبیل را نیز در پی دارد. شما تنبل هستید، زیرا کارهای زیادی برای انجام دادن در نظر دارید. وقتی کارهای زیادی را در نظر میگیرید که همزمان انجام دهید، گویا از هر نظر غرق کار میشوید. اگر اهدافتان اولویت بندی نشود شما را دچار اضطراب میکند و در عمل نمیتوانید به هیچکدام از اهدافتان رسیدگی کنید. من متوجه شده ام که بسیاری از مراجعان من، به این تجربه، غرق شدن یا چیزی شبیه به تنبلی میگویند. در واقع چیزی را پنهان میکنند و از پاسخگویی اجتناب میکنند و از این روش برای گفتن من غرق کارهایم شده ام استفاده میکنند.
خوشبختانه روانشناسان راه دقیقتری به شما نشان میدهند تا متوجه شوید چرا همیشه کارهایی را که دوست دارید را انجام نمیدهید. تحقیقات نشان میدهد که تصمیمهایی که میگیرید با میزان انگیزه تان برای رسیدن به هدفتان ارتباط زیادی دارد. از آنجا که افراد دائماً در تمام طول روز محاسبه میکنند که آیا اقداماتی که انجام میدهند «ارزش تلاش کردن» را دارند یا نه، لذا بخش بزرگی از مغز ما به پیش بینی در مورد پاداش ارتباط دارد. اگر شما هم مانند بسیاری از افراد دیگر هستید که احتمالاً برایتان سخت است که از رختخواب بلند شوید و در یک کلاس درس صبحگاهی در ساعت ۷ صبح شرکت کنید، اما اگر میدانستید که اگر اینکار را انجام بدهید قطعاً یک میلیون دلار دریافت میکنید، هیچ احساس مشقتی برای شرکت در کلاسها نداشتید.
در اینجا مراحلی بیان میشود که نشان داده شده است چطور احتمال انجام کاری به نفع هدف مورد نظر افزایش یابد:
*اولین کاری که برای افزایش انگیزه خود باید انجام دهید این است که انتظار پیروزی در این چالش را از خود داشته باشید. آنچه به خود میگویید مهم است. اگر میدانید که بلند شدن از رختخواب در اول صبح سخت است، به احتمال زیاد انتظار دارید که هر روز صبح به همین منوال پیش برود. انسانها تمایل دارند بر اساس آنچه انتظار دارند عمل کنند، نه آنچه که میخواهند؛ لذا بعید است که تمام تلاش لازم را برای تغییر رفتار انجام دهید.
*روی مزایای کاری که قرار است انجام دهید تمرکز کنید. چیزی که به شما انگیزه میدهد، پاداش است. مزایای هر هدفی که برای رسیدن به آن تلاش میکنید، پاداشهایی است که در نتیجه رفتار خود انتظار دارید بدست آید. مثلا اگر زبان جدید یاد بگیرم، احساس بهتری پیدا میکنم و عالی به نظر میرسم.
*موانع را از قبل پیش بینی کنید. زیرا تقریباً همیشه موانع وجود دارد. مثلا اگر برای آزمون ورودی دانشگاه قرار است مطالعه کنید، زمانهای از دست رفته مانند هنگامی که مهمان میآید را در نظر بگیرید تا در زمان دیگری جبران شود. مانند اینکه روز بعد یک ساعت زودتر از رختخواب بلند میشوید.
*تحقیقات علمی نشان داده است که شبیه سازیهای بصری میتوانند انگیزه را افزایش دهند و در کمک به افراد برای دستیابی به اهداف مؤثر هستند، اما تنها زمانی بطور واقعی مؤثر است که افراد کل فرآیند را تجسم کنند نه فقط نتیجه را. در واقع سختیهای اهداف را نیز در نظر بگیرند. مثلا در اولین قدم شروع کنید، سپس خود را ببینید که با مانعی برخورد کردید، سرانجام راه حل خود را برای دور زدن مانع اجرا میکنید و در نهایت به نتیجه میرسید.
تنبلی بخشی از زندگی میباشد و به طور مطلق خوب یا بد نیست. گاهی اوقات عمدا زمان محدودی را به تنبلی بگذرانید. بیایید تلاش کنیم تا خود و یکدیگر را از قضاوت شدید این تجربه انسانی رها کنیم. زیرا وقتی برچسب منفی تنبل را کنار میگذارید، میتوانید منبع بی میلی خود را بررسی کنید. برچسب زدن به خود به عنوان تنبل نادرست است، احساسات شما را جریحه دار میکند و هیچ کمکی به فعالتر شدن شما نمیکند.
منبع: مکث