به گزارش مجله خبری نگار،بازیکنان زیادی در دنیای فوتبال، گلهای خاطره انگیزی را با شوتهای کات دار به ثمر رسانده اند که برخی از آنها مانند ضربههای روبرتو کارلوس بازیکن سالهای نه چندان دور برزیل یا دیوید بکهام بازیکن مشهور پیشین انگلستان برای همیشه در خاطرهها ثبت شده اند.
زمانی که دیوید بکهام یک ضربه آزاد را به سمت دروازه یونان زد تا انگلیس را به مرحله یک چهارم نهایی جام جهانی ۲۰۰۱ برساند، از اثر مگنوس استفاده میکرد.
از منظر علم فیزیک، توپی که به صورت مستقیم شوت میشود با عبور هوا از کنارههای آن به طور متقارن در همه جهات حرکت میکند. اصطکاک با سطح توپ باعث میشود که جریان هوا در ابتدا خطوط توپ را دنبال کرده قبل از اینکه یک موج متلاطم در آن ایجاد کند به پشت آن رسیده و توپ مستقیم به جلو خواهد رفت.
فعل و انفعالات این فرایند با هوای اطراف توپ بسیار پیچیده است، اما آنها بخش مهمی از کشش کلی آیرودینامیکی روی توپ را تشکیل میدهند. این تعامل زمانی تغییر میکند که توپ در ابتدا از مرکز ضربهای دریافت کرده و در حین حرکت انرژی را به چرخش در محور خود میفرستد.
در این شرایط هوایی که از طرفین توپ در حال چرخش به سمت جهت حرکت میگذرد، سرعت نسبی بالاتری نسبت به هوای طرف مقابل دارد. این حرکت توپ را به طرفین، در جهت چرخش منحرف میکند، که نیروی واکنشی را در جهت مخالف ایجاد میکند.
شرایط پیش آمده در این صورت، بدان معناست که توپی که شوت در سمت راست مرکز آن زده شود در خلاف جهت عقربههای ساعت چرخیده و به سمت چپ منحرف میشود. این انحراف به نام هاینریش گوستاو مگنوس، فیزیکدان آلمانی قرن نوزدهم، اثر مگنوس نامیده میشود.
باید در نظر داشت اگرچه چرخش توپ در حین حرکت به دلیل اصطکاک با هوا کم میشود، اما این امر بسیار کمتر از کشش آیرودینامیکی است که باعث از دست دادن سرعت توپ به سمت جلو میشود؛ بنابراین اثر مگنوس حتی با کاهش سرعت توپ نسبتاً ثابت میماند. این موضوع باعث میشود که انحنا به سمت انتهای مسیر توپ به طور قابل توجهی افزایش یابد و این اثر با توپهای بسیار سبک حتی واضحتر و شدیدتر شده و در تنیس روی میز شدیدترین حالت را با انحرافات بسیار چشمگیر که توسط بازیکنان با تجربه به دست میآید ارائه میدهد.