کد مطلب: ۳۹۲۲۹۵
۰۱ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۱:۲۷

تکنیک «ارزیابی مجدد عاطفی» برای تقویت حس خلاقیت

بر اساس یک مطالعه اخیر، حتی افرادی که تمایل دارند به شیوه‌ای عادی فکر کنند، مانند حسابداران یا کارگزاران بیمه، اگر بتوانند از منظری متفاوت با موقعیت‌های احساسی برخورد کنند، می‌توانند خلاق باشند.

به گزارش مجله خبری نگار/تکناک: این مطالعه آزمایش‌هایی انجام داد و نشان داد که افرادی که به شکل عادی فکر می‌کنند و کمتر روشن فکر و خلاق بودند، پس از تمرین «ارزیابی مجدد عاطفی» ایده‌های خلاقانه‌تری نسبت به افراد شبیه خود تولید کردند.

این تکنیک شامل مشاهده یک موقعیت از طریق یک لنز عاطفی جایگزین است، به عنوان مثال، تلاش برای دیدن رویدادی که معمولاً خشم را به عنوان عاملی خنثی یا امیدوارکننده القا می‌کند.

این مطالعه که در مجله رفتار سازمانی و فرآیند‌های تصمیم گیری انسانی منتشر شده است، نشان می‌دهد که خلاقیت چیزی است که می‌توان آن را آموزش داد.

لیلی ژو، نویسنده اصلی این مطالعه و استادیار دانشکده تجارت کارسون از دانشگاه ایالتی واشنگتن گفت: یکی از پیامد‌های این مطالعه این است که خلاقیت چیزی نیست که فقط برای افرادی که ما آن‌ها را «خلاق» می‌دانیم قابل دسترسی باشد. هر زمان که از دیدگاه همیشگی خود فاصله می‌گیریم و سعی می‌کنیم به چیزی فکر کنیم که با واکنش اولیه ما متفاوت است، یک عنصر خلاقانه در این تصمیم وجود دارد. اگر بتوانیم آن انعطاف پذیری را تمرین کنیم، ممکن است این مسئله در طول زمان به ما کمک کند که خلاق‌تر باشیم.

برای این مطالعه، زو و نویسندگان همکارش، کریس باومن و مایا یانگ از دانشگاه کالیفرنیا، یک نظرسنجی و دو آزمایش مشابه روی سه گروه مختلف از افراد انجام دادند. اولین نظرسنجی از ۲۷۹ دانشجوی کالج نشان داد که افرادی که تمایل به خلاقیت بیشتری داشتند و در پذیرفتن ایده‌های جدید، منعطف‌تر بودند، تمایل داشتند به طور منظم ارزیابی مجدد عاطفی را انجام دهند.

در آزمایشی روی ۳۳۵ نفر که از طریق یک پلتفرم همکاری اجتماعی انجام شد، شرکت‌کنندگان ابتدا برای ارزیابی میزان منعطف بودن در مورد ایده‌های جدید رتبه‌بندی شدند و سپس صحنه‌ای از فیلم را به نمایش گذاشتند که برای برانگیختن خشم طراحی شده بود. در حین تماشا، دستورالعمل‌های مختلفی به آن‌ها داده شد که با سرکوب احساسات، به چیز دیگری فکر کنند تا حواس خود را از فیلم پرت کنند، یا ارزیابی عاطفی را امتحان کنند یعنی از دریچه‌ای دیگر به فیلم نگاه کنند. به بخشی نیز هیچ دستورالعملی در مورد نحوه تنظیم احساساتشان داده نشد.

پس از تماشای فیلم، از شرکت کنندگان خواسته شد تا تصور کنند یک کافه تعطیل شده در پایین ساختمان محل زندگی شان وجود دارد و شرکت کنندگان باید تصمیم بگیرند که از آن فضا چه استفاده‌ای می‌توانند بکنند. سپس ایده هایشان توسط کارشناسانی که اصلا شرکت کنندگان را نمی‌شناختند، بررسی شد. یک سری از شرکت کنندگان ایده‌هایی مثل درست کردن فضایی برای استراحت یا مرکز مراقبت از کودکان ارائه دادند که به نوبه خود این ایده‌ها بسیار خلاقانه ارزیابی شدند.

این در حالی است که تعدادی از شرکت کنندگان برای آن فضای خالی درست کردن یک کافه جدید را پیشنهاد دادند که این موضوع از منظر کارشناسان خلاقانه نبود.

آزمایش بعدی، گروهی متفاوت متشکل از ۱۷۷ شرکت‌کننده را داشت که از آن‌ها خواسته شد به جای تماشای یک فیلم، درباره تجربه‌ای که آن‌ها را عصبانی کرده بود، چیزی بنویسند. سپس آن‌ها وظیفه داشتند یا دوباره در مورد آن موضوع از دیدگاه احساسی متفاوت بنویسند یا چیز دیگری را به عنوان عاملی برای حواس پرتی ذکر کنند.

در هر دو آزمایش، شرکت‌کنندگان با تفکر عادی که ارزیابی مجدد هیجانی را امتحان کردند، نسبت به سایر افراد با تفکر معمولی که از سرکوب، حواس‌پرتی یا هیچ استراتژی هیجانی استفاده نمی‌کردند، ایده‌های خلاقانه‌تری داشتند.

قابل ذکر است، برای شرکت کنندگانی که در ابتدا متفکران خلاق در نظر گرفته می‌شدند، به نظر نمی‌رسید که ارزیابی مجدد عاطفی تأثیر زیادی بر خلاقیت آن‌ها داشته باشد. نویسندگان می‌گویند که از آنجایی که افراد خلاق از قبل تمایل دارند به طور منظم ارزیابی مجدد عاطفی را انجام دهند، انجام بیشتر آن تأثیر چندانی روی آن‌ها ندارد. این مسئله مثل اضافه کردن بنزین بیشتر به خودرویی است که از قبل باکش پر است.

به گفته محققان این یافته‌ها پیامد‌هایی برای بهبود بهره‌وری کسب‌وکار نیز دارند، زیرا به نظر می‌رسد با تشویق بیشتر برای خلاقیت کارکنان، می‌توان از آن‌هایی که در مشاغل معمولی مانند حسابداری، بیمه یا تجزیه و تحلیل داده‌ها مشغول به کار هستند، بهره‌برداری بیشتری کرد.

زو پیشنهاد کرد که روسا می‌توانند آموزش‌هایی را برای پرورش مهارت‌های تفکر خلاق در کارکنان توسعه دهند. افراد همچنین می‌توانند به جای سرکوب احساسات منفی هنگام مواجهه با بحران یا چالش، ارزیابی مجدد عاطفی را تمرین کنند.

ژو گفت: داشتن احساسات منفی در محل کار اجتناب ناپذیر هستند. سوال این نیست که آیا ما احساسات منفی را می‌خواهیم یا نه؟ سوال این است که چگونه می‌توانیم بهتر با این احساسات به شیوه‌ای سازنده و سالم برخورد کنیم؟ بخشی از پیامد‌های این مطالعه این است که ما می‌توانیم از احساسات منفی در زندگی روزمره خود به عنوان فرصتی برای تمرین تفکر انعطاف پذیر استفاده کنیم.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر