به گزارش مجله خبری نگار/ایران: «مرکز تحلیلهای راهبردی بینامنطقهای» در مقالهای به قلم «یاسمین ایمن» با اشاره به اغتشاشات بعد از درگذشت «مهسا امینی»، فاش کرد که مهاجران ایرانی در امریکا، نقش مهمی در برجسته کردن اغتشاشات در ایران انجام دادند.
یاسمین ایمن معتقد است امریکاییهای ایرانی الاصل در این اعتراضات نقش داشتند و به برجسته کردن آن کمک کردند و در تظاهرات مشابهی در تعدادی از شهرهای بزرگ امریکا مانند واشنگتن، لسآنجلس و ... شرکت کردند. آنها همچنین در حالی که شمع در دست داشتند در نیویورک تجمع و تظاهرات کردند و خواستار اصلاحات در رژیم حاکم ایران، آزادی زنان و عدم اعمال محدودیت برای آنها و حذف حجاب اجباری در ایران شدند. از دیدگاه ایمن برجسته کردن اغتشاشات، به چند طریق انجام شد:
é گفتگو با رسانهها و مطبوعات امریکایی و ادعای نبود آزادی عقیده و بیان در ایران.
é متمرکز کردن اقدامات گروههای ایرانیتبار علیه نظام؛ ازجمله اشتراکگذاری تصاویر و تکهفیلمهای اغتشاشات در شبکههای مجازی و گفتگو با شرکتهای امریکایی بهمنظور فراهم کردن «ویپیان» برای اغتشاشگران.
é تنظیم طومار اینترنتی برای مجازات جمهوریاسلامی.
é تقلا برای متمرکز کردن افکار عمومی جهان علیه جمهوریاسلامی با حضور در اعتراضات خارجی یا تبلیغ در شبکههای مجازی.
é برجستهسازی ادعای نقض حقوق اقلیتها در ایران، بویژه اقلیت کرد.
é درخواست برای افزایش تحریمهای اقتصادی علیه ایران بهمنظور جلوگیری از افزایش قدرت نظام.
بهزعم نویسنده، تلاشهای مهاجران ایرانی در امریکا نتایج زیادی داشت که اگرچه همه این نتایج را نمیتوان تنها ناشی از آن تقلاها قلمداد کرد، اما ترکیب آن با عوامل دیگر، ازجمله پوشش اغتشاشات ایران توسط رسانههای بینالمللی معاند، عاملی انگیزشی بود. مهمترین این نتایج بهزعم وی به شرح زیر است:
é توجه دادن به واکنشهای رژیم امریکا نسبت به اغتشاشات و وادار کردن آن به موضعگیری منفی.
é جمعآوری کمکهای مالی برای حمایت از اغتشاشات در ایران.
é تشویق اعضای کنگره امریکا به حمایت از اغتشاشات ایران.
é اعمال فشار به رژیم امریکا برای تسهیل دسترسی اغتشاشگران در ایران به اینترنت.
نگارنده در ادامه خاطرنشان کرد این تلاشها اگرچه اثر زیادی ندارد؛ اما تداوم آن باعث تشویق دولت امریکا به اتخاذ واکنشی شدیدتر در مقابل «تخلفات مداوم ایران» میشود؛ بویژه اینکه اگر امریکا در این زمینه نقش آفرینی فعال حداقل در عرصه رسانه نداشته باشد، خود را با انتقادات داخلی و خارجی گسترده مواجه خواهد دید.
این مطلب در حالی نوشته شده که اندیشکده شورای آتلانتیک نیز اخیراً در یادداشتی نوشت که رژیم امریکا باید نیروهای امنیتی سطح پایین و نیروهای نظامی میانی نظیر لباسشخصیها و نیروهای مجری قانون را هدف اقدامات خود قرار داده، اطلاعات شخصی آنها را جمعآوری کرده و در فضای مجازی منتشر کند و از این طریق، دولت امریکا را به مداخله مستقیم در اتفاقات ایران فراخوانده بود. نویسنده این یادداشت با اشاره به حسابهای کاربری وزارت خارجه رژیم امریکا در فیسبوک، اینستاگرام و توئیتر، توصیه کرد که از دنبالکنندگان این حسابهای کاربری خواسته شود تا در یک فرایند جاسوسی، اسامی نیروهای امنیتی و مکان زندگی آنها را در اختیار وزارت خارجه امریکا قرار دهند. بهزعم نویسنده، این اسامی میتواند در مرکز رجیستری وزارت خارجه امریکا جمعآوری شده و اگر آنها به اقدامات خود ادامه دهند، برای طی فرایند رسمی تحریم، اسامیشان به وزارت خزانهداری ارسال شود.
طبق یادداشت «شورای آتلانتیک» مقابله با پالایش (سانسور) در اینترنت باید هدف کلیدی امریکا باشد و شرکتهای فناوری ازجمله «اپل» و «گوگل» باید اطمینان دهند که شبکههای مجازی شخصی در نرمافزارهای اپاستور در دسترس قرار دارند.
این نویسنده توصیه کرده که اسامی و اطلاعات نیروها باید از طریق مجاری برخط (آنلاین) امریکایی ازجمله «رادیو فردا» منتشر شوند. در پایان این یادداشت آمده اگر نیروهای امنیتی قادر نباشند که ناشناس باقی بمانند، در آن صورت در اقدامات خود محتاطتر خواهند بود و در اطاعت از دستور، بازنگری خواهند کرد.
مطالب بالا بخوبی نشان میدهند که مداخله ایالات متحده که این روزها برای تنفس مصنوعی به اغتشاشات به هر دری ضربهای میزند، در کشورها بویژه در ایران و در طول اتفاقات اخیر تا چه اندازه بوده است. بخصوص آنکه پیشتر نیز امریکا اعلام کرد که مسأله تحولات اخیر در ایران در جلسهای غیررسمی در شورای امنیت مورد بررسی قرار میگیرد.
گفتنی است در بیانیه مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه نیز پیرامون مداخلات رژیم امریکا در اغتشاشات اخیر کشور آمده بود که «عوامل امریکایی پس از حادثه ناگوار هواپیمای اوکراینی و نیز پس از واقعه متروپل آبادان، به عوامل رسانهای خود تأکید داشتند از هر چالش و مشکلی برای القای بحران ناکارآمدی و استنتاج عدم مشروعیت نظام در عرصه داخلی و بین المللی استفاده نمایند.
این خط ابلاغی عیناً، هم در نارسانههای امریکایی- انگلیسی- سعودی و نظایر آنها و هم در آشوبهای اخیر از دنباله روان آن بلندگوها به کرات تکرار شد... امریکاییها با استفاده از شبکه نفوذی خود که بعضاً از عناصر تأثیرگذار اجتماعی بودند؛ تلاش کردند با مطالبه سازی کاذب در حوزههای فرهنگی و اجتماعی، تأثیر تحریمها بر زندگی مردم و کمبودهای موجود را به ناکارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران منتسب نمایند.
اطلاعات پنهان موجود نشان از طراحی موازی توسط مافیای رسمی امریکایی دارد. از یکسو اعمال شدیدترین تحریمهای وحشیانه علیه ملت ایران و از سوی دیگر ابلاغ به رسانههای وابسته که برای کمبودها و مشکلات مردم اشک تمساح بریزند و هر مشکل و کاستی پدید آمده را به کارگزاران نظام نسبت دهند و البته، هر جا صحبت از تعدیل تحریمها کنند، آن را صرفاً در تقویت دسترسی به شبکههای اجتماعی امریکایی در فضای مجازی تعریف نمایند.»