به گزارش مجله خبری نگار، دکتر سید امیرپاشا طباییان در پاسخ به پرسشی درباره بررسی علل کاهش متقاضیان برخی رشتهها مانند جراحی قلب و جراحی اطفال از بعد آموزشی گفت: در بحث آموزش پزشکی، تمام بخشهای وزارت بهداشت در تلاش هستند که باکیفیتترین آموزش پزشکی ارائه شود. در خصوص موضوع افزایش ظرفیتها هم وزارت بهداشت اعلام کرد ابتدا باید زیرساختهای لازم ایجاد شوند.
وی افزود: اگر در کلاسی که ظرفیت صد نفره دارد، ۱۵۰ دانشجو را داشته باشیم، قطعا آموزش تضعیف میشود. اما اگر تجهیزات لازم مانند دانشکده، بیمارستانهای آموزشی، آزمایشگاه مجهز و یونیتهای دندانپزشکی فراهم باشد، افزایش ظرفیت، اتفاق مبارکی است چرا که هرچه پزشک بیشتری داشته باشیم، خدمت رسانی به مردم سادهتر میشود.
مشاور معاون آموزشی وزارت بهداشت با تاکید بر این که کیفیت آموزش پزشکی از خطوط قرمز معاونت آموزشی است و بر روی کیفیت آموزش نظارتهای جدی وجود دارد، گفت: گروههای مختلفی در رشتههای پزشکی عمومی، دستیاری، پرستاری و دیگر رشتههای علوم پزشکی وضعیت هر رشته را از نظر تعداد استادان بررسی میکنند. تمام رشتههایی که در وزارت بهداشت وجود دارند، گروه بورد دارند و این گروهها متشکل از اعضای هیئت علمی باسابقه و پیشکسوتان این رشته هستند. آنها در کنار وزارت بهداشت، هر ساله رشتهها را از نظر قابلیت جذب دانشجو و یا ادامه تربیت دانشجو ارزیابی میکنند. گاهی اوقات گروههای بورد اعلام میکنند که رشتهای از نظر استاد، تعداد بیمار و آموزش ضعیف است و امسال توانایی پذیرش دانشجو را ندارد. این نظارتها مرتبا برای آموزش پزشکی وجود دارد و اعتباربخشیهای لازم صورت میگیرد.
طباییان در ادامه با اشاره به اخبار منتشر شده درباره کاهش متقاضیان برخی رشتهها گفت: در رشتههای تخصصی پایه مانند بیهوشی، طب اورژانس، داخلی، جراحی و زنان با کمبود متقاضی روبرو هستیم و رشتههای فوق تخصصی مانند جراحی قلب، جراحی قفسه سینه و جراحی اطفال نیز خواهان چندانی ندارند. این که در رسانهها گفته میشود رشته قلب متقاضی ندارد به این معنی است که رشته جراحی قلب با کمبود متقاضی روبرو است.
وی ادامه داد: کاهش متقاضی رشتههای تخصصی مانند بیهوشی و اطفال نیز به دلیل نظام پرداخت است. این رشتهها از نظر تعداد کشیک، دوره دستیاری، دوره آموزش و میزان فشار روانی، "دشوار" هستند. به طور مثال، متخصص طب اورژانس همواره در اورژانس مشغول به خدمت است و سختترین قسمت بیمارستان، اورژانس است. این پزشک تمام زندگی خود را باید در اورژانس بگذارند، اجازه تاسیس مطب ندارد و کار خصوصی به جز در بیمارستانها نمیتواند انجام دهد. اگر نظام پرداخت، که بخش کوچکی از آن به وزارت بهداشت مربوط میشود، اصلاح شود، دلیلی ندارد این رشتهها متقاضی نداشته باشند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران ادامه داد: از جنبه آموزشی نیز تلاشهای بسیاری انجام شده است، به طور مثال در گذشته، دانشجویان فقط میتوانستند ۵ رشته انتخاب کنند، اما ما امسال امکان انتخاب ۱۰۰ رشته محل را عملی کردیم. علاوه بر آن، بومی سازی و بومی گزینی را به عنوان یک راه حل برای بهره مندی مناطق محروم از متخصصان انتخاب نموده و سعی کردیم سهمیهای برای افراد بومی ایجاد کنیم.
وی خاطرنشان کرد: ما با تمامی اعضای سه گروه رشتههای فوق تخصص جراحی قلب، جراحی قفسه سینه و جراحی اطفال که متقاضی کمی دارند، جلساتی برگزار کردیم. عمدهترین مشکلی که همه گروهها اعلام کردند، مربوط به نظام پرداخت است. کسی که مدرک فوق تخصص جراحی قلب دارد، چهار سال در رشته جراحی عمومی تحصیل کرده است، سپس باید دوره دستیاری بسیار دشوار جراحی فوق تخصصی قلب را سپری کند. زمانی که این پزشک فارغ التحصیل میشود، درآمد چندانی ندارد و ارزش کارش دیده نمیشود. این در حالی است که اگر متخصص جراحی باقی میماند، درآمد بیشتری کسب میکرد.