به گزارش مجله خبری نگار،زمانی بود که سینماروها در به یاد آوردن نام آخرین فیلم ترسناک عالی و بی نقص با مشکل مواجه میشدند، اما این روزها، ما از مشکل کاملاً متضادی رنج میبریم. چنان فیلمهای ترسناک هوشمندانه و هنرمندانهای در سالهای اخیر ساخته شده است که دیدن تمام آنها کار غیرممکنی به نظر میرسد. از آنجایی که این ژانر مدت هاست ثبات کیفی نداشته است، چه چیزی بهتر از اینکه هالووین را با تماشای فیلمی سپری کرد که برای منجمد کردن خون ساخته شده است. همچنین مهم نیست که چه نوع فیلم ترسناکی را دوست داشته باشید، برای هر سلیقهای چیزی وجود دارد؛ از فیلمهای ماوراءالطبیعه تا فرانچایزهای شناخته شده، اسلشرهای پر از خونریزی یا فیلمهای ترسناک شلخته و کم کیفیت که برای تماشا در ماه اکتبر مناسب هستند.
از آنجا که سال ۲۰۲۲ شاهد بازگشت فیلم ترسناک بسیار مورد انتظار Hellraiser و آخرین قسمت از فرانچایز Halloween هستیم، زمانی بهتر از زمان کنونی برای طرفداران ژانر وحشت نیست. اگر به دنبال فیلمی برای زهره ترک کردنتان در فصل هالووین ۲۰۲۲ هستید و نمیدانید از کجا باید شروع کنید، در ادامه این مطلب میخواهیم شما را با ۱۰ مورد از جدیدترین فیلمهای ترسناک سال ۲۰۲۲ برای هالووین جاری آشنا کنیم.
در حوزه ژانر وحشت، استودیو A۲۴ در سالهای اخیر دائماً برنده بوده است. در طی سال گذشته، این استودیو فیلمهای ترسناک Saint Maud, Lamb, X, Pearl و Men را منتشر کرده است که همگی با نقدهای مثبتی مواجه شده اند. در واقع، A۲۴ آنقدر فیلمهای ترسناک باکیفیت و محبوب ساخته که بسیاری فیلم Bodies Bodies Bodies را فراموش کرده اند. این فیلم هجوآمیز از هالینا رجین در مورد گروهی از نوجوانان ثروتمند نسل زد است که در یک عمارت خانوادگی در حال خوشگذرانی هستند. هنگام انجام یک بازی گروهی، این نوجوانان رفته رفته دست به کارهای هولناکی میزنند که به تراژدی ختم میشود.
از آنجا که فیلم Bodies Bodies Bodies مکرراً مخاطب مورد نظر خود را دست میاندازد، به نظر میرسد که خودش را تضعیف میکند. اما سبک روایت فیلم از نسل زد بیشتر قابل درک، واقعی و خلاقانه است تا تحقیرآمیز. به لطف بازیهای بسیار قوی از بازیگران، به طور ویژه پیت داویدسون و ماریا باکالووآ، شخصیتهای فیلم را انسانهایی واقعی میبینیم که متفاوت از شخصیتهای کلیشهای و اگزجره هستند. اگر چه بسیاری فیلمهای ترسناک هجوآمیز را در ژانر وحشت دسته بندی نمیکنند، اما Bodies Bodies Bodies این باور را تغییر میدهد. این فیلم زمانی که پیچشی تاریک در داستان رخ میدهد بسیار بیرحم و خونین میشود که باعث میشود اطمینان داشته باشید با یک نبرد خونین واقعی در یک فیلم ترسناک مواجهید.
با توجه به اینکه فیلم اول این مجموعه چندان خوب نبود، کمتر کسی انتظار زیادی از Terrifier ۲ داشت، فیلمی که بعد از شش سال پس از انتشار فیلم اورجینال منتشر میشود. در کمال ناباوری همگان، اما Terrifier ۲ بسیار بهتر از آن چیزی است که انتظار میرفت. به جای پا گذاشتن جای پای فیلم اورجینال، Terrifier ۲ اسطوره شناسی شخصیت ترسناک اصلی فیلم را وسعت بخشیده و به ما امکان میدهد چیزی فراتر از یک دلقک منحرف از شخصیت آرتِ دلقک ببینیم. بعد نوبت به خونریزی داستان میرسد. وقتی به خونینترین فیلم تاریخ ژانر وحشت فکر میکنید احتمالاً به یاد Braindead, Cannibal Holocaust یا Ichi the Killer خواهید افتاد. اما باید بدانید که Terrifier ۲ نیز در رده همین فیلم هاست. هنگام تماشای سکانسهایی که در آنها آرت قربانیانش را تکه تکه میکند، غیرممکن است که حالتان به هم نخورد.
اگر چه دنبالههای بسیاری اشتباه مکرر بالا بردن میزان خونریزی و کشتار داستان را مرتکب میشوند، Terrifier ۲ رویکرد متفاوتی در این کار دارد. با طول قابل توجه ۱۳۸ دقیقه، این فیلم یکی از طولانیترین فیلمهای اسلشر تاریخ سینماست، اما به ندرت طولانی بودن داستان را حس میکنید، زیرا توازن خوبی بین توسعه داستان و سرگرم کردن مخاطب با سکانسهای خونریزی وجود دارد. بدون شک Terrifier ۲ یکی از بهترین دنبالههایی است که در ژانر وحشت دیده اید.
در فیلم Speak No Evil، خانوادهای دانمارکی به خانه روستایی یک زوج هلندی میروند که پیشتر در یک سفر دوران تعطیلات با هم آشنا شده اند. در این دیدار، خانواده دانمارکی متوجه میشوند که میزبان آنها در واقع کسانی نیستند که وانمود میکردند. چیزی که به طور ویژه در مورد فیلم Speak No Evil قابل توجه و حیرت انگیز است، برجسته سازی فاکتوری است که به ندرت در ژانر وحشت به آن توجه شده بود: مودب بودن. اگر چه خانواده دانمارکی میداند که یک جای کار خانواده میزبانشان میلنگد، اما برای این که بی ادبی نکرده باشند تصمیم میگیرند خودشان را کنترل کرده و برخی هشدارها و پرچمهای قرمز را نادیده بگیرند.
در شرایطی که میزبان آنها بیش از پیش تهاجمی و بدرفتار میشود، دانمارکیها در آستانه خرد شدن مطلق قرار میگیرند، اما حس میکنند که نمیتوانند آنجا را ترک کنند، زیرا بیش از حد درگیر این داستان شده و دیگر راه فراری نیست. همانند برخی از بهترین فیلمهای ترسناک، Speak No Evil زمانی در بهترین جایگاه کیفی اش قرار میگیرد که تلاشی برای ترسناک بودن نمیکند. از آنجایی که فیلم با هراس زیرپوستی ملایمی شروع میشود، بیشتر شبیه یک تریلر یا کمدی تاریک است، اما وقتی که فکر میکنید با حال و هوای فیلم کنار آمده اید، به شما یادآور میشود که داستان تا چه اندازه میتواند سادیستی باشد.
حتی اگر تماشای فیلم ترسناک برایتان یک تجربه عادی و همیشگی است نیز Speak No Evil از آن دسته فیلمهای ترسناکی نیست که تماشای آن راحت باشد. گفتگوهای عجیب و غریب شخصیتها باعث میشود احساس بدی بهتان دست بدهد. فساد و شرارت شخصیتهای منفی باعث میشود مو بر تنتان سیخ شود و اوج داستان نیز بدون شک برای ساعاتی خواب را از شما خواهد گرفت.
فیلم Hatching داستان یک ژیمناست ۱۲ ساله به نام تینجا را روایت میکند که از دست مادر سختگیرش به ستوه آمده است. وقتی این دختر نوجوان تخمی را در جنگل پیدا میکند، تصمیم میگیرد از این تخم مراقبت کند تا ثابت نماید که والد بهتری نسبت به مادرش است. با گذشت زمان، تینجا متوجه میشود که این تخم بسیار بزرگ شده و مشخص میگردد که تخم یک موجود معمولی نیست. وقتی جنین داخل تخم بیرون میآید تینجا به سرعت میفهمد که دیگر زندگی اش مانند گذشته نخواهد بود. اگر چه این فیم ترسناک فنلاندی میتوانست یک فیلم سرراست در مورد موجودی ترسناک باشد، اما تمرکز بر از خود بیگانگی تینجا و دور شدن از مادرش باعث میشود که مخاطب بیشتر به مشکلات او توجه داشته باشد تا چیزی که در داخل تخم است.
جلوههای ویژه چنان باورپذیر و باکیفیت است که تعجب نخواهید کرد وقتی بفهمید کانر او سالیوان، کارشناس جلوههای ویژه نامزد جایزه اسکار، آنها را خلق کرده است. اگر چه اغلب سکانسهای ترسناک فیلم با یک کمدی غیرلازم ترکیب شده، اما لحظات کمتر خشن داستان در این فیلم به شدت سرگرم کننده هستند. اگر فکر میکنید که بعد از پی بردن به هویت آن چیزی که در داخل تخم است جذابیت فیلم از دست میرود باید بگوییم که نگران این موضوع نباشید و همینقدر به شما بگوییم که بعد از افشاگری بزرگ داستان، خونریزیهای شدیدی رخ میدهد.
در فیلم Smile، دکتر رُز کاتر بعد از مشاهده خودکشی یک مریض به شدت دچار تروما میشود. در تلاش برای فراموش کردن این ماجرا، رُز متوجه میشود هر جا که میرود مردم به او پوزخند میزنند. خندیدن چیز ناخوشایندی به نظر نمیرسد، اما Smile با همین موضوع خوشایند به سرعت به زیر پوست شما نفوذ میکند. هرگز تصور نمیکنید که این اولین تجربه کارگردانی پارکر فین است، زیرا Smile فیلمبرداری بسیار بی نقص، تدوین بسیار روان و سرعت روایی کاملاً کارآمدی دارد. اگر فکر میکنید که تماشای افرادی در حال پوزخند زدن به مدت دو ساعت بعد از مدتی ترسناک بودنش را از دست میدهد، باید بدانید که تاثیر این ماجرا کاملاً برعکس است. اگر در ابتدا این موضوع را ترسناک نمیبینید، میتوانیم تضمین بدهیم که تا پیش از بالا رفتن تیتراژ پایانی، از این پوزخندها به شدت وحشت زده باشید.
Smile نه تنها به خاطر کاری که میکند بلکه به خاطر کارهایی که نمیکند نیز متفاوت است. به جای اتکا به افشاگریهای تکان دهنده، این فیلم بر تزریق دائم حسی ناخوشایند به مخاطب تمرکز میکند. اگر چه خشونتی محض در برخی از بخشهای داستان وحود دارد، اما این فضای ترسناک فیلم است که شما را روی صندلی تان نیم خیز نگه میدارد. Smile جامپ اسکرهای متعددی دارد، اما هر کدام را در بهترین و با بالاترین کیفیت ممکن اجرا میکند. حتی اگر از کسانی هستید که جامپ اسکرها برایتان عادی شده نیز Smile شجاعت و جرأت بالای شما را به چالش خواهد کشید.
در Deadstream، شان رودی یک اینفلونسر آنلاین با پایگاه طرفداری قوی و اسپانسرهای متعددی است که شمارششان دشوار به نظر میرسد. وقتی یکی از ویدیوهایشان خبرساز و بحث برانگیز میشود، شان از اعتبار میافتد. در تلاش برای بازگرداندن دنبال کنندگانش، شان تصمیم میگیرد در ترسناکترین خانه جن زده آمریکا یک استریم لایو اجرا کند. وقتی اوضاع در شب شروع به ترسناک شدن میکند، شان در مییابد که استفاده از ارواح شیطانی برای کلیک گرفتن ایده خوبی نبوده است. اگر چه فیلمهای ترسناک بسیاری به سقوط در رسانههای اجتماعی پرداخته اند، اما اکثر آنها خیلی مورد توجه قرار نگرفته اند.
خوشبختانه، Deadstream از این دسته فیلمها نیست و انتخابهای مناسبی دارد. سبک ویدیو پیدا شده چنان خوب به کار گرفته میشود که گاهی اوقات فکر میکنید دارید یک استریم زنده واقعی را تماشا میکنید. بازیگر نقش اصلی داستان، جوزف وینتر (که کارگردان مشترک فیلم نیز هست) چنان انرژی در شخصیت خود وارد کرده که ممکن است او را با شخصیت اش ویلیامز در فیلمهای Evil Dead اشتباه بگیرید. اگر فکر میکنید فیلم Deadstream نیز مانند دیگر فیلمها قصد دارم پیام «رسانههای اجتماعی بد و مضر هستند» را فریاد بزند نگران نباشید. همانند بهترین نقدهای اجتماعی سینمایی، Deadstream نیز به سرعت تم هایش را برجسته میسازد پیش از آنکه به سراغ جلوههای ترسناک برود.
در You Won’t Be Alone، جادوگری یک نوجوان ناشنوا به نام نیونا را میرباید و او را به یک انسان با قدرت تغییر چهره تبدیل میکند. بدنبال ورود به اجتماع برای اولین بار، نیونا شیفته بشریت میشود و برای درک بهتر کسانی که با آنها ملاقات میکند، شکل آنها را به خود میگیرد. بر اساس پوسترها یا تریلرها، به سادگی ممکن است به این تفکر اشتباه برسید که You Won’t Be Alone اسپین آفی از The VVitch است، اما بعد از تماشای تنها ۱۰ دقیقه از فیلم، مشخص میشود که با یک فیلم متفاوت و مستقل مواجهید. به جای اتکا به ترسهای سریع و مطلق، این فیلم روی تقلا و اشتیاق شخصیت اصلی داستان برای ارتباط برقرار کردن با انسانها تمرکز دارد.
از آنجایی که نیونا یک بچه جایگزین ناشنوا است، مایه شگفتی است که بازیگران زن متعددی توانسته اند سیر عاطفی او را بدون حتی یک کلمه به زبان آوردن به تصویر بکشند. به دلیل نداشتن ترسهای معمول، ممکن است به سرعت فراموش کنید که مشغول تماشای یک فیلم ترسناک هستید که باعث میشود خشونت و خونریزی داستان بسیار موثرتر و تکان دهندهتر باشد. اما این فیلم مناسب همه نیست. به دلیل سرعت روایت کند و ساختار پیچیده اش، در صورتی که توجه کاملی به صفحه نمایش نداشته باشید ممکن است سرنخ داستان از دستتان در برود. اگر به دنبال چیزی سنتیتر هستید بهتر است به سراغ فیلم دیگری بروید، اما اگر فیلمی ترسناک با بررسی شخصیت عمیق میخواهید، You Won’t Be Alone برای شما ساخته شده است.
طرفداران ژانر وحشت باید خوشحال باشند که راه اندازی مجدد Hellraiser بهترین اثر این فرانچایز از زمان انتشار نسخه اورجینال است. اگر چه نقصهایی نیز دارد، اما تازهترین فیلم در سری فیلمهای کلایف بارکر از تمام موانعی که میتوانست سر راه فیلمش باشد به خوبی عبور کرده است. باید برخی شخصیتهای خوب پرداخته نشده را فراموش کنید، زیرا هیچ کدام شبیه احمقهای مطلق عمل نمیکنند، آن چیزی که در فیلمهای ژانر اسلشر میبینیم. نسخه راه اندازی مجدد همان نقاط قوتی را دارد که در فیلم اورجینال شاهد بودیم، اما هرگز آنها را کپی برداری نمیکند و همه چیز را تازه نگه میدارد. از جلوههای ویژه برای سکانسهای شکنجه استفاده شده، اما این سکانسها چنان اندک است که هرگز توجه شما را از فضای کلی داستان دور نمیکند.
طراحی جدید برای سینوبایتها نیز بسیار خلاقانه و به شدت تکان دهنده و ترسناک است. البته مهمترین عنصر فیلم شخصیت اصلی منفی داستان، کشیش جهنمی یا همان شخصیت پین هد است. از آنجایی که داگ بردلی هشت بار این نقش را بازی کرده است، سخت است که کسی غیر از او را در نقش رهبر سینوبایتها تصور کرد. علیرغم دشواریهای بسیار، جیمی کلیتون به خوبی توانسته در این نقش فرو برود. اگر چه تا حدود یک ساعت پس از شروع داستان خبری از او نیست، اما هنگام ورود به داستان همه چیز بر مدار او پیش میرود که از حضور تعیین کننده و رهبر و صدای ترسناکش نشأت میگیرد. چند ماه پیش، کسی باور نمیکرد که کلیتون بتواند نقش پین هد را با ترسناکی مشابه بردلی بازی کند، اما بعد از تماشای بازی او در نسخه اخیر Hellraiser، طرفداران ژانر وحشت برای دیدن بازگشت او به این نقش بی قراری میکنند.
اگر فکر میکنید که Fresh تنها فیلم ترسناک مربوط به غذا در سال جاری بود بهتر است دوباره فکر کنید. در The Menu، سرآشپز اسلوویک (رالف فاینس) گروهی از غذادوستان را به جزیره دوردست خود دعوت میکند و آنها را با غذایی که هرگز فراموش نمیکنند حیرت زده میکند. از آنجایی که اسلوویک به عنوان یک سرآشپز نابغه و خلاق شناخته میشود، مهمانانش فکر میکنند فرصتی طلایی به آنها داده شده است، اما بعد از کشف فعالیتهای عجیب در جزیره، در مییابند که میزبانشان تمایلات و اهداف شیطانی دیگری دارد. برخلاف آنچه که در ظاهر داستان به نظر میرسد، فیلم The Menu هرگز به مسیری که انتظار دارید نمیرود.
به جای تعهد مطلق به ژانر وحشت، فیلم مارک میلود هرگز در یک دسته بندی سینمایی خاص جای نمیگیرد و همین موضوع باعث میشود مسیر داستان به شدت غیرقابل پیش بینی باشد. همانطور که میتوان انتظار داشت، رالف فاینس، نیکلاس هولت، جان لگویزامو و آنیا-تیلور جوی در بهترین فرم ممکن خود ظاهر شده اند. در سراسر فیلم، بازیگران توانایی خود را در تغییر حال و هوای داستان از کمدی به درام در کسری از ثانیه نشان میدهند. اگر چه The Menu به شدت بامزه و جذاب است، اما همزمان بسیار ترسناک نیز هست. در واقع، این کمدی به سود فیلم تمام میشود، زیرا در حالی که برخی لحظات داستان شما را از خنده روده بر میکنند، اما با ورود بخش ترسناک داستان به شدت وحشت زده خواهید شد. با تماشای The Menu نه تنها شوکه شدنتان تضمین شده است بلکه برای مدتی غذا خوردن را برایتان دشوار خواهد ساخت.
در فیلم Barbarian، تس وارد یک خانه اجارهای Airbnb میشود در حالی که خود را برای یک مصاحبه استخدام آماده میکند. با ورود به این اتاق، متوجه میشود که این خانه توسط شخص دیگری نیز اجاره شده و در حال حاضر مرد جوانی به نام کیت (بیل اسکارشگارد) در آن سکونت دارد. در شرایطی که جای دیگری برای رفتن ندارد، تس با بی میلی تصمیم میگیرد در همین اتاق بماند. اما با بیشتر ماندن در این خانه متوجه میشود که خطری هولناک او را تهدید میکند. بر اساس خلاصه داستان، Barbarian شبیه یک داستان قدیمی در ژانر وحشت است و اگر تریلر آن را تماشا کرده باشید، به این نتیجه خواهید رسید که داستان خوبی را شاهد خواهید بود.
بدون اینکه خیلی زود و بیش از اندازه افشاگری کند، روایت فیلم Barbarian هرگز انتخاب واضحی انجام نمیدهد. درست زمانی که فکر میکنید فهمیده اید چه اتفاقی در حال رخ دادن است، داستان یک گلوله برفی دیگر به سمت شما پرتاب کرده و بارها و بارها شما را گول میزند. اگر چه کارگردان، زک کرگر، تجربهای در ژانر وحشت ندارد، اما نورپردازی، لوکیشنها و میکاپ چنان تاثیرگذار است که فکر میکنید او تمام عمرش مشغول ساختن فیلمهای ترسناک بوده است. او همچنین در دور زدن انتظارات یک استاد به تمام معناست و دائماً با کلیشهها و اصول اساسی ژانر وحشت به شکلی خلاقانه بازی میکند. نه تنها Barbarian تاکنون بهترین فیلم ترسناک سال ۲۰۲۲ است بلکه یکی از تکان دهندهترین و ترسناکترین فیلمهای سال نیز هست.
منبع:روزیاتو