به گزارش مجله خبری نگار/ایران: عصر یکشنبه ۱۷ مهرماه مأموران کلانتری ۱۶۴ قائم در تماس با بازپرس محمد وهابی از مرگ زن جوانی در بیمارستان مسیح دانشوری خبر دادند. با اعلام این خبر به دستور بازپرس جنایی تحقیقات آغاز و در بررسیها مشخص شد، زن ۳۵ سالهای به نام محبوبه ۱۲ مهرماه برای عمل زیبایی بینی به یک کلینیک پزشکی رفته، اما حین عمل جراحی دچار ایست قلبی شده است. بلافاصله عملیات احیا آغاز شد و قلب زن جوان دقایقی بعد شروع به تپش کرد، اما این حادثه باعث آسیب شدید مغزی به او شده و محبوبه به بیمارستانی در همان نزدیکی منتقل شد.
کادر درمان پس از بررسی وضعیت زن جوان اعلام کردند وی به دلیل کمبود اکسیژن دچار مرگ مغزی شده است. با اعلام این موضوع، تیم اهدای عضو بیمارستان مسیح دانشوری با انجام معاینات دقیق، مرگ مغزی وی را تأیید کردند. وقتی خانواده محبوبه از حادثهای که برای وی رخ داده بود باخبر شدند، رضایت کتبی خود را مبنی بر اهدای اعضای بدن زن جوان اعلام کردند و با رضایت آنها ساعت دو بعدازظهر یکشنبه، کبد، کلیهها، پانکراس و قرنیههای محبوبه اهدا شد. خانواده محبوبه گفتند دخترشان بسیار مهربان و باگذشت بود و با اهدای اعضای بدنش به بیماران نیازمند و نجات چند نفر از مرگ، بیتردید روحش در آرامش بیشتری خواهد بود.
همسر محبوبه نیز در این رابطه گفت: من و محبوبه یک دختر ۴ ساله داریم که به مادرش خیلی وابسته بود، از زمانی که این اتفاق افتاده است، حال دخترم هم خیلی بد است. ۱۲ مهرماه ساعت ۸ صبح همراه همسرم و خواهرش به کلینیک رفتیم. همسرم خودش در فضای مجازی این کلینیک را پیدا کرده بود و ساعت ۱۰ صبح وقت عمل جراحی بینی داشت. وقتی همسرم به اتاق عمل رفت بعد از مدتی متوجه رفتارهای مشکوک پرسنل شدم. هر چه از آنها میپرسیدم جواب نمیدادند و نمیگفتند که همسرم دچار ایست قلبی شده است. در نهایت هم وقتی از وضعیت همسرم باخبر شدم، خودم با بیمارستان تماس گرفتم و همسرم را به بیمارستان منتقل کردیم.
او ادامه داد: پزشکان و پرستاران مدعی شدند بعد از عمل جراحی همسرم به هوش آمده، اما ناگهان حالش وخیم شده است. اما وقتی از آنها خواستیم که فیلم دوربینها را نشان دهند مدعی شدند دوربینی ندارند که بشود ادعای آنها را بررسی کرد. تنها موضوعی که کمی ما را آرام میکند این است که اعضای بدن محبوبه را اهدا کردهایم. همسرم زنی نخبه و باسواد بود، او رتبه زیر ۷۰ کنکور بود و لیسانس تکنولوژی معماری داشت، اما به خاطر سهلانگاری کادر این کلینیک جانش را از دست داد و من از آنها شکایت دارم و پیگیر هستم.
با توجه به شکایت خانواده محبوبه از کادر درمان کلینیک، به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران، پرونده با قرارعدم صلاحیت به دادسرای جرایم پزشکی انتقال داده شد.