به گزارش مجله خبری نگار/ایران ورزشی: باخت ۱-۳ پنجشنبه شب ملوان مقابل استقلال، تأکید تازهای بر این ترس معقول و احتمال قوی بود که شاید «قو»ی سپید انزلی بلافاصله بعد از صعودش به لیگ برتر، به جایگاه قبلیاش که لیگ دسته اول کشور بود، بازگردد و سقوط تلخ و تازهای را تجربه کند.
این دومین باخت متوالی انزلیچیها بعد از شکست هفته نخستشان مقابل پیکان بود که در تهران حاصل آمده بود. اگر هفته گذشته این توجیه و بهانه وجود داشت که ملوان در شروع فصلی تازه در زمین حریف ناکام مانده است، ناکامی پریشب در انزلی شکل گرفت.
آنجا که ملوان شروع بدی مقابل استقلال نداشت، اما در نیمه دوم از هم پاشید و سه گل از تیمی خورد که خودش بازنده بزرگ هفته اول بود و در تهران با نتیجه ۰-۲ تسلیم سپاهان شده بود.
ملوان در دیدار با استقلال از یک دروازهبان نه چندان پایدار و خط دفاعی که بیشتر تعطیل و در خواب بود تا پویا و بیدار، بهره میجست. در خط میانی نقاط روشنی در نحوه کار تیم محبوب گیلانی رؤیت میشد و در کار حمله نیز ملوان از برخی بازیکنان استفاده میکرد که به وضوح معلوم است روی آنها کار شده و هم امروز برای آنان روشن است و هم فردا برای آنها پر نوید.
اما اگر مازیار زارع مکانیسم کلی تیمش را ارتقا نبخشد و عامل گمشده استحکام را که غایبترین جز در ترکیب این تیم است به روند کار ملوانان ضمیمه نکند، آنها آیندهای کوتاه مدت در بالاترین دسته لیگ کشور خواهند داشت.
آوردن نام بازیکنان مستعد و مجرب و اغلب جوان ملوان کار چندان سختی نیست، اما اینکه پیشبینی کنیم با همین جوانها میتوان از سقوط به دستهای پایینتر جلوگیری کرد، قطعاً کاری دشوار و ریسکی آشکار است. شاید اکبر ایمانی که بعد از سالها بازی در لیگ برتر پیراهن ملوان را بر تن کرده، از باتجربههای این تیم و از چهارچوب تعریفهایی که آوردیم، دور باشد، اما در این تیم جوانان مستعد کم نیستند.
سجاد بازگیر که تک گل ملوان را در دروازه آبیها جای داد و فصل پیش هم گلهای حساسی را برای این تیم به ثمر رسانده بود، یکی از این بازیکنان است و اگر فقط به کیفیت استناد کنیم و سن را تنها مبنا نگذاریم، نائیجپور کریمی، احمدی، حسینی، مؤمنی و قاضیپور هم نفراتی هستند که به درد ملوان میخورند و کار را به پیش میبرند.
نکته اینجا است که این قبیل بازیکنان تا چه حد مردانی مؤثر برای لیگ برتر هستند و آیا سقف پرواز برخی از آنها همان «لیگ یک» نیست که فصل پیش با کسب عنوان قهرمانی آن، مسافر لیگ برتر شدند.
مازیار زارع بعد از آن توفیق بزرگ بیش از آن که وقت و امکان تقویت واقعی تیمش را بیابد، درگیر حفظ نفرات گذشته و گرفتار این دغدغه شد که چگونه در زمانی کوتاه ملوان را مهیای رقابتی کند که به کلی متفاوت با «لیگ یک» است. فقدان سرمایه کافی طبعاً دستهای او و پژمان نوری را که دو سال است پست مدیرعاملی ملوان را عهدهدار شده، میبست و حاصل این تفکرات فاقد فراغ و بسته بودن دستهای باشگاه در زمینه انجام مانورهای لازم در بازار نقل و انتقالهای تابستانی، تیمی است که اینک پیش رو میبینیم.
شاید مس کرمان هم که با صعود از «لیگ یک» در معیت ملوان دوباره لیگ برتری شد به سبب مشکل ضیق وقت و برخی معضلات سختافزاری شرایط چندان روشنتری از «قو»ی پرطرفدار انزلی نداشته باشد، اما تا آنجا که به ملوان مربوط میشود، این تیم فرصتی کوتاه و ابزاری ناکامل برای رسیدن به سطوح لازم فنی دارد.
اگر تیم مازیار زارع تا تعطیلی نیم فصل و نقل و انتقالهای زمستانی برای جذب چند بازیکن تازه صبر پیشه کند، شاید برای جبران مافات دیر شده باشد، زیرا در ۱۵ هفته اول که مسابقات در نهایت فشردگی و هر چهار پنج روز یک بار برگزار میشود، امکان از دست رفتن امتیازات متعدد توسط ملوان به حدی است که حتی درخشش احتمالی در نیم فصل دوم هم نتواند آن را جبران کند.