به گزارش مجله خبری نگار، گردشگری اجتماعمحور رویکردی است که مشارکت فعال مردم محلی را در برنامهریزی، مدیریت و بهرهبرداری از مقاصد گردشگری در اولویت قرار میدهد. این نوع گردشگری میتواند به بهبود وضعیت اقتصادی، افزایش آگاهی زیستمحیطی، ارتقای کیفیت زندگی و حتی حفاظت از ارزشها و سنتهای بومی کمک کند. برخلاف گردشگری انبوه که اغلب منافع آن به شرکتها و سرمایهگذاران بزرگ میرسد، گردشگری اجتماعمحور تأکید دارد که سود اصلی نصیب مردم میزبان شود. همچنین با فراهم کردن فرصتهای شغلی پایدار، توزیع عادلانهتر قدرت و نقشها را در جامعه امکانپذیر میسازد. به همین دلیل، این الگو در بسیاری از کشورها بهعنوان ابزاری برای توسعه پایدار محلی شناخته میشود.
بااینحال، دستیابی به این هدف ساده نیست. یکی از چالشهای اساسی، دشواری دسترسی جوامع محلی به بازارهای ملی و بینالمللی است که آنها را در ابتدای مسیر توسعه به حاشیه میراند. در بسیاری از کشورهای درحالتوسعه، بازاریابی محصولات و خدمات گردشگری محلی همچنان ضعف عمدهای دارد. علاوه بر این، اجرای گردشگری اجتماعمحور نیازمند همکاری گسترده میان دولت، جامعه محلی و نهادهای مختلف است. بدون چنین همکاریهایی، طرحهای اجتماعمحور در همان مراحل ابتدایی با ناکامی مواجه میشوند. به همین دلیل، پژوهش درباره شیوههای مؤثر توسعه این نوع گردشگری به موضوعی جدی برای محققان و سیاستگذاران تبدیل شده است.
در این خصوص، نسرین کاظمی از گروه مدیریت و اقتصاد گردشگری دانشکده گردشگری دانشگاه تهران، به همراه دو همکار همدانشگاهی خود، پژوهشی را در زمینه توسعه الگوی بومی گردشگری اجتماعمحور در ایران انجام دادهاند. هدف آنها بررسی شرایط، عوامل و راهکارهایی بوده که بتواند به تقویت جایگاه این نوع گردشگری در کشور کمک کند.
این مطالعه با رویکردی تلفیقی انجام شد. پژوهشگران برای طراحی مدل، از روش مرور سیستماتیک استفاده کردند؛ به این معنا که مقالات علمی مرتبط با موضوع را بهطور دقیق گردآوری و تحلیل کردند. سپس با بهرهگیری از روش دادهبنیاد، تلاش کردند چارچوبی نظری بسازند که بر پایه شواهد واقعی استوار باشد. در این مسیر، آنها چهار پایگاه معتبر علمی را بررسی کردند و درنهایت ۵۵ مقاله را با استفاده از چکلیستهای تخصصی ارزیابی و تحلیل نمودند.
نتایج نشان دادند که توسعه گردشگری اجتماعمحور بیش از هر چیز تحتتأثیر سطح زیرساختهای اقتصادی مقصد و برداشت ساکنان محلی از تأثیرات گردشگری است. اگر مردم محلی احساس کنند که توسعه گردشگری برایشان سودمند است، تمایل بیشتری به مشارکت در این فرایند نشان میدهند. همچنین وجود همبستگی، هماهنگی و اعتماد بین ذینفعان مختلف، نقش مهمی در شکلگیری مشارکت واقعی دارد.
بااینحال، پژوهش یادشده که نتایج آن در فصلنامه «گردشگری شهری» وابسته به دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران منتشر شدهاند، تأکید میکند که صرف وجود این زمینهها تضمینی برای موفقیت نیست. در ایران، بهدلیل ساختار متمرکز برنامهریزی و نقش پررنگ دولت، مشارکت واقعی مردم محلی بهشدت وابسته به سیاستها و تصمیمات سطح کلان است. بنابراین، تنها در صورتی میتوان به توسعه پایدار گردشگری اجتماعمحور امید داشت که مجموعهای از اقدامات هماهنگ اقتصادی، اجتماعی، فنی و حتی فرهنگی در دستور کار قرار گیرد.
از یافتههای مهم پژوهش فوق باید به این موضوع اشاره کرد که پروژههای اجتماعمحور در صورت شکست، میتوانند با اتکا به این مدل، عواملی را که مانع موفقیت آنها شده شناسایی کنند. به بیان ساده، این مدل به مدیران و سیاستگذاران نشان میدهد که کدام متغیرها نیازمند اصلاح یا مدیریت دقیقتر هستند. چنین بینشی میتواند بهویژه در کشورهایی مانند ایران که ساختارهای پیچیدهای بر تصمیمگیری حاکم است، راهگشا باشد.
اهمیت این پژوهش زمانی روشنتر میشود که به نقش حیاتی گردشگری در اقتصاد محلی توجه کنیم. بسیاری از مناطق محروم ایران دارای ظرفیتهای فرهنگی و طبیعی منحصربهفردی هستند که میتوانند بهعنوان جاذبه گردشگری معرفی شوند. بااینحال، اگر برنامهریزیها بدون توجه به نقش مردم محلی انجام گیرد، نهتنها آنها از منافع بیبهره میمانند بلکه حتی ممکن است با آسیبهای زیستمحیطی و اجتماعی مواجه شوند.
مدل ارائهشده توسط پژوهشگران دانشگاه تهران میتواند الگویی باشد برای آنکه چگونه جامعه میزبان نه بهعنوان تماشاگر، بلکه بهعنوان بازیگر اصلی در توسعه گردشگری حضور داشته باشد.