به گزارش مجله خبری نگار، جنیفر لوپز، بازیگر و خواننده ۵۲ ساله آمریکایی، تجربهاش در مورد حمله عصبی موسوم به وحشتزدگی (Panic Attack) را تشریح کرد؛ تجربهای، که بهگفته خودش، مسیر زندگی او را تغییر داد.
بهگزارش مجله «اینستایل»، لوپز، برای سالها، تنها ۳ الی ۵ ساعت در طی شبانهروز میخوابید و در سالهای پایانی دهه بیست عمرش یک زندگی سرشار از بیقراری داشت. او وضعیتش در آن دوره را به این صورت توضیح میدهد: «من تمام روزها را سر صحنه فیلمبرداری و تمام شب را در استودیو میگذراندم؛ آخر هفتهها هم یا مشغول خوشگذرانی بود یا ویدئو پر میکردم.»
لوپز در مصاحبه اخیرش با مجله «اینستایل»، میگوید در آن زمان خیال میکرد «شکست ناپذیر» است و هرگز از پا در نخواهد آمد، تا اینکه روزی اتفاقی رخ داد و این تصور او در هم شکسته شد.
بهگفته لوپز یک روز که او سر صحنه فیلمبرداری نشسته بود، ناگهان تمام اضطرابها و بیخوابیها به سراغش آمد. این ستاره هالیوود درباره آن روز چنین میگوید: «به شکلی کاملا عادی داشتم به این فکر میکردم که آن روز چه کارهایی باید انجام بدهم، ولی ناگهان حس کردم قادر به حرکت کردن نیستم.»
جنیفر لوپز، ضمن اشاره به اینکه در آن لحظه بیناییاش دچار مشکل شده بود، به مجله اینستایل گفت: «کاملا یخ زده بودم و نمیتوانستم چیزی را به وضوح ببینم.» او در توضیح حالتش میگوید در آن لحظه نشانههای وحشتزدگی شروع به ترساندن او کرده بود و هراس او نیز هر لحظه تشدید میشد.
بنابر اظهارات لوپز او حالا میداند که آنچه آن روز تجربه کرده بود وحشتزدگی بوده، ولی در آن لحظه حتی چنین اصطلاحی را هم نشنیده بود.
وحشتزدگی، به احساس ناگهانی ترس و اضطراب شدیدی گفته میشود که فرد همراه با علایم فیزیکی حساش میکند. با اینحال این احساس ناخوشایند ترس و اضطراب شدید نه بر پایه یک خطر قریبالوقوع بلکه بر ذهنیت فرد سوار است. پزشکان بر این باورند که وحشتزدگی یا علت زیستی دارد، یا وراثتی یا عوامل روانی – اجتماعی.
جنیفر لوپز میگوید در روز حمله بهقدری ترسیده بود که گمان میکرد قوه تعقلش را از دست داده است. بهاین ترتیب، وقتی یکی از محافظهایش او را نزد پزشک میبرد، لوپز در همان ابتدا از پزشکش میپرسد آیا دارد دیوانه میشود؟ و وقتی از پزشک معالجش پاسخ منفی میشنود، آرام میگیرد.
پزشک جنیفر لوپز به او توصیه میکند که در طی شبانهروز باید ۷ الی ۹ ساعت بخوابد، از مصرف کافئین پرهیز کند و ورزش کردن را از یاد نبرد. لوپز میگوید پس از مراجعه بهدکتر متوجه شد که نادیده گرفتن نیازهای «بدن و ذهن» تا چه اندازه میتواند عواقبی جدی داشته باشد و درسی که از این تجربه گرفت را اینطور توضیح داد: «از اینجا بود که سفر من بهسمت تندرستی آغاز شد.»