به گزارش مجله خبری نگار فضایی که پروانه (پریناز ایزدیار) متعدد در آن میچرخد، با انگشتانش لطافت گلها را لمس و خارها دستش را خراش میدهند. گاه شاد و گاهی غمگین است، حس آزادی و رهایی دارد، ولی رنج و غم خانواده را در سینه دارد. ملاقات خصوصی از دل قصههایی پایین شهری و طبقه فقیری میآید که قصههایشان حول محور مواد مخدر، جرم و جنایت و زندان بیرون میآید. فیلم با تمام ایراداتش که بیشتر به فیلمنامه برمیگردد و در ادامه بهطور مفصلتر به آن خواهم پرداخت، استانداردهای زیادی را به درستی ترسیم کرده است. فیلم ملاقات خصوصی بیانگر قدرت عشق است.
«فرهاد» برای جلو انداختن آزادیش باید دل پروانه را بدست بیاورد و این سرآغاز فراز و فرود داستان فیلم است در ادامه به اختصار با عملکرد تیم تولید بیشتر آشنا میشویم. هوتن شکیبا شاید یکی از سختترین کارهای کارنامه اش را بازی کرده باشد، ولی بازیهای بس بهتر از این در پرونده بازیگریش دارد. صورت بدون حس و لحن صدای هوتن شکیبا به بیننده هیچ کمکی در نشان دادن افکارش ندارد. افکاری که در ابتدا رذیلانه، ولی در ادامه درگیر عشقی واقعی میشود.
پریناز ایزدیار در نقش پروانه نشان داد به پختگی کامل در بازیگری رسیده. مشخص است روی فن بیانش کار کرده و نقش یک دختر جنوب شهری را به خوبی ایفا میکند. پریناز ایزدیار هوشمندانه در بازیاش بین یک دختر باهوش و مستقل و یک دختر احساسی و عاشق نوسان دارد. دختری قدرتمند که روی پای خودش ایستاده و در سختترین مراحل زندگی خودش تصمیم میگیرد.
فیلمبرداری کار بسیار دقیق و قابها به درستی گرفته شده اند. موسیقی بسیار تاثیرگذار و زیباست و اثر درستی بر فیلم دارد. کارگردانی با هوش دارد با اینکه اولین کار بلند سینماییش را میسازد، ولی آموزههای خوبی از فیلم کوتاه یاد دارد و چیدمان قابها کنار هم و میزانسن خوب نشان از ظهور جوانی دارد که آینده خوشی را میشود برای او ترسیم کرد.
انتخاب زاویه دید ابتدای فیلم برای نشان دادن ورود به این رابطه کارکرد درستی دارد. ما ابتدا همراه با پروانهای هستیم که صرفا قرار است از نشانههای بیرونی زندگی یک مرد به شناخت او برسد. یک عکس از پروفایل مرد جوان را دیده است و صدای او را شنیده است.
به خانه مادرش میرود و با گذشته و نحوه زندگیش آشنا میشود. جایگاه اجتماعی خوبی داشته و بر اثر یک اشتباه به زندان افتاده است. اما ایراداتی بر فیلمنامه وارد است اول اینکه حدود یک ساعت بعد از شروع فیلم ما متوجه جرم فرهاد میشویم. معرفی شخصیتها بسیار طولانی است و در یک سوم ابتدایی عملا ما متوجه موضوع نمیشویم.
دو سوم میانی ضرباهنگ تند روان و زیبا دارد که همین موضوع بیننده را پای فیلم نگاه میدارد. قاچاق مواد مخدر و استفاده از زنان برای جابجایی، نحوه جابجایی مواد در زندان و خشونتهای خانوادگی به درستی در فیلم نشان داده شده است.
یک سوم پایانی فیلم باز ضرباهنگ کند میشود که این ریتم سینوسی فیلمنامه کمی به فیلم ضربه میزند. اگر تایم فیلم کمی کوتاهتر شود تاثیر پذیری بیشتری روی مخاطب خواهد داشت. ملاقات خصوصی قطعا فیلم بیاشتباهی نیست، اما وقتی همه عوامل را کنار هم قرار میدهیم فیلم خوبی را شاهد هستیم که مخاطب را تحت تاثیر قرار میدهد.