مجله خبری-سبک زندگی نگار: آذر سومین و آخرین ماه فصل پاییز است که نام این ماه از نام ماه نهم گاه شماری اوستایی نو برگرفته شده است. نهمین روز هر برج نیز در گاه شماری زرتشتی آذر نام دارد.
در نُهمین روز از آذرماه که نام روز و ماه یکی میشود یعنی روز آذر در ماه آذر، جشن «آذرگان» برگزار میشود. این جشن به مناسبت فرارسیدن ماه آذر و برافروختن نخستین شعله زمستانی گرامی داشته میشود.
در گذشته ایرانیان هر ماه جشنهای مختلفی برگزار میکردند، آذر جشن نیز یکی از جشنهای ایرانیان برای استقبال از زمستان میباشد.
در نُهمین روز از آذرماه که نام روز و ماه یکی میشود، جشن آذر برگزار میگردد البته در گاهشمار خورشیدی، روز سوم آذر هم به نام آذرگان نام گذاری شده است. برخی از مردم به مناسبت فرارسیدن ماه آذر و برافروختن نخستین شعله زمستانی این جشن را یکم آذرماه برگزار میکنند.
ایرانیان باستان آتش را سمبل پاکی و راستی میدانستند و آتش در نزد آنها بسیار جایگاه بالایی داشت. آتش یکی از چهار عنصر پاک در بین ایرانیان باستان و زرتشتیان اسـت. از نظر ایرانیان نورِ نشئت گرفته از آتش، نشان از اهورامزدا دارد و دل و جان مومنان را روشن میکند.
آذر، ایزد پاسدار آتش و فره ایزدی است؛ بنابراین ایرانیان با یکی شدن روز و ماه آذر، آذر جشن را برگزار کرده که از جشنهای ویژه آتش است و در ستایش آذر اهورایی برگزار میشود. آذر جشن نامهای دیگری مانند آذرگان و آذرخش هم دارد.
از آذر اهورایی و جایگاه آن در بسیاری از متون کهن یاد شده است. ایزد آذر، در اسطورههای ایرانی و زرتشتی، ایزد نگاهبان آتش و فروزه اهورامزدا است و جایگاه او را در شمار امشاسپندان نیز آورده اند. این ایزد یکی از بزرگترین ایزدان دین زرتشتی است و نگهبانی آتش را بر عهده دارد. ایزد آذر یا آتور به زبان پهلوی، موکل بر کلیه آتشهای اهورایی جهان است و راقب خاموش نشدن آتش آتشکدهها است.
در «یسنا، هات ۶۲» صفات آذر اهورایی را اینگونه بیان کرده اند: «برازنده ستایش و نیایش»، «گشایش بخش» و «پناه بخش» و خواستار شادکامی، زندگی دراز، آسایش همگانی، کامروایی و روشنایی از او هستند.
در «تش نیایش» به ستایش آذر اهورایی پرداخته اند و در یسنای ۳۶ بند اول این ایزد از جمله وسایلی است که سبب نزدیکی مخلوقات به خداوند میشود. به همین دلیل قبله زرتشتیان هم، نور است.
زرتشتیان برای گرامیداشت این روز به آتشکدهها رفته و بعد از غبار روبی و پاشیدن عطر به دیوارها دور هم جمع شده و به نیایش میپردازند. مردم در گذشته در حیاط و روی پشت بامها آتش روشن میکردند و درون آتش عود و چوبهای خوشبو برای عطر آگین شدن فضا میانداختند و آن را شعله ور نگاه میداشتند.
سپس شعلهای از آتش را به خانه برده و سعی میکردند تا آخر زمستان آن را شعله ور نگه دارند تا نور و برکت وارد خانه هایشان شود.
اعضای خانواده در جشن آذرگان در کنار آتش و در خانه سفرههای رنگارنگی میانداختند و خوراکیهای پائیزی را روی این سفرهها میچیدند و تمامی اعضای خانواده دور آن جمع شده و تا پاسی از شب خوش گذرانی کرده و از خوراکیها تناول میکردند.
در این جشن ایرانیان برای زینت دادن آتشکدهها و خانههای خود از یک نوع گل خاص به نام گل آتشین یا آذرگون که به رنگ سرخ بود، استفاده میکردند.
این گل، گلی بزرگ بوده است و در دو رنگ زرد و قرمز در طبیعت یافت میشد و چندان خوشبو نبوده است، زیرا دهخدا در کتاب لغت نامه آورده است: «گلی باشد زرد که در میان زغب و پرزی با ریشههای سیاه دارد و خوش بوی نیست و ایرانیان دیدار آن را نیک دارند و در خانه بپراکنند.»
با توجه به کتب دیگر گل آذرگون یا آذربون همان گل آفتابگردان است که در رنگهای زرد و سرخ و یا ترکیبی از این دو در طبیعت یافت میشود.