به گزارش مجله خبری نگار، این داستاننویس و منتقد ادبی درباره وضعیت مدیریت فرهنگی در دولتهای یازدهم و دوازدهم اظهار کرد: اگر بخواهیم کوتاهمدت به این موضوع نگاه کنیم یعنی چهار سال به چهار سال و هشت سال به هشت سال، باید دقیقتر و با جزئیات بیشتری صحبت کنیم و با مثال پیش برویم. اما اتفاقی که برای صنعت نشر گذشته از نگاه حاکم بر ادبیات، افتاده این است که در بخش اقتصادی با گرانی وحشتناک کاغذ و بیمیلی ناشران برای چاپ کتابهای معمول و کمفروش و هجوم ناشران به سمت کتابهایی که از فروشش مطمئن باشند، مواجه هستیم که این موضوع منجر به تزریق نگاه سطحی و گذرا به فرهنگ و ادب شده است.
او با تأکید بر اینکه بزرگترین چالش ما در حوزه فرهنگ، چالش اقتصادی است، گفت: با هر ناشری که صحبت کنید، میبینید که در یکی دو سال اخیر به زور دارند از پس مشکلات اقتصادی و حل مسائل درونیشان برمیآیند. هیچگاه کتاب برای مردم جزء کالاهای ضروریشان محسوب نمیشد و قشر خاصی حاضر بودند از خیر یکسری چیزهای ضروری بگذرند و کتاب بخرند، اما الان قیمت کتابها آنقدر عجیب و غریب شده و از طرف دیگر سبد کالاهای مردم هم دارد روز به روز از کالاهای اساسی خالی میشود حالا چه رسد به کتاب. یعنی مسئله اقتصادی در اواخر دولت دوازدهم آنقدر پررنگ شد که همه چیز را تحت شعاع خود قرار داد.
احمدی در ادامه گفت: سالهای زیادی است که فرهنگ ما روز به روز کوچکتر و لاغرتر شده و نهادی از آن حمایت نکرده است و یا اینکه نهادها قدرتشان برای حمایت از فرهنگ و ادبیات کمتر شده و کمتر توانستهاند کاری برای آن انجام دهند. در دهه ۷۰ چند جایزه ادبی وجود داشت و الان چند جایزه وجود دارد؟ آن زمان چند مجله فرهنگی وجود داشت و الان چندتا مجله ادبی داریم؟ در آن دوران چند نشست نقد و بررسی کتاب برگزار میشد و الان چقدر است؟ منظورم یکی دو سال کرونازده نیست، بلکه پیش از آن است. کافی است فهرست تعطیلی جوایز را دربیاوریم و ببینیم دلایلش چه بوده است. من فکر میکنم اینکه نگاهمان را به چهار سال و هشت سال منحصر کنیم و ببینیم چه اتفاقی افتاده، خوب نیست و باید به بازه زمانی بیشتری نگاه کنیم.
نویسنده «هیولاهای خانگی»، «سارای همه» و «پری فراموشی» با بیان اینکه از دهه ۷۰ تا کنون باید وضعیت حوزه فرهنگ و ادب بررسی شود، گفت: باید ببینیم انگیزهای که اهالی فرهنگ برای حضور در صحنههای عمومی داشتند، چه بوده و چه اتفاقی برای این تعامل افتاده است. همانطور که گفتم یکی از این آیتمها، تعداد جوایز ادبی و حذف همه آنها است که پاسخ شفافی برای حذفشان وجود نداشت. باید پرسید چرا این اتفاق افتاد؟ پاسخ به اینکه چرا اجازه برگزاری به جوایز ادبی که تعدادشان هم زیاد نبود، داده نشد، پاسخ خیلی از چیزها را میدهد. نیازی هم نیست که خیلی به این هشت سال بپردازیم. هر اتفاقی که در این هشت سال افتاد مانند هشت سال قبلش بود، چند کتاب مجوز گرفتند، برخی لغو مجوز شدند، چند کتاب دوباره مجوز گرفتند. این آیتمها برای اینکه دیدگاه روشنی به ما بدهد، کافی نیست.
او افزود: فکر میکنم نگاه اقتصادی خیلی تأثیرگذار بوده و هست، ناشران اقتصادی نگاه میکنند و سودآوری برایشان مهم است، سبد کالای مردم از کتاب خالی شده و اینها موضوع درجه یکی است که به فرهنگ و ادبیاتمان آسیب میزند. البته این موضوع برگرفته از شرایط فعلی کشور و تورم عجیب و غریبی است که تاکنون سابقه نداشته است.
فرشته احمدی خاطرنشان کرد: اصل ماجرا این است که نگاه مسئولان با نگاه درگیران این بخش خیلی متفاوت است. نمیدانم این آشتی چگونه به وجود میآید؟ چطور میتوان دربارهاش صحبت کرد؟ و چطور پل ارتباطی بین آنها برقرار کرد؟ نمیدانم در دولت آینده با این پیشفرضی که وزیر ارشاد اعلام کرد و همه در تعجب ماندند و با چنین برنامهای قرار است چه پیش بیاید. به نظر نمیرسد آینده خیلی روشنی در انتظار ما باشد، به هر حال اوضاع بهتر از این نخواهد شد و بدتر شدنش هم به قضیه اقتصادی و سختگیریهای شدیدتری که ممکن است اعمال کنند، مربوط میشود.
این کتابفروش درباره حمایتهایی که در قالب طرحهای فصلی کتاب انجام شده و حمایت از فرهنگ در دوران کرونا نیز گفت: در دوسال اخیر که همه طرحها مصادف بود با کرونا و وضیت بد فروش در همه زمینهها. در طرحها مردم به خاطر تخفیفی که شامل حالشان میشود، استقبال میکنند و در صفحههای مجازی آدم احساس میکند ناشران و کتابفروشان تحرکی در این ایام دارند. با توجه به اینکه کتابفروشی ما در این طرحها شرکت نکرده، نمیدانم چقدر واقعیت دارد و چقدر موثر است. اما مهمترین اتفاقی که افتاد اعلام و پیامکهای دائمی و تکراری بود که برای ما میآمد به عنوان حمایت از بنگاههای آسیبدیده فرهنگی و دعوت برای ثبتنام و درخواست وام که کسی نتوانست ثبتنامی انجام دهد. اعمال ریاکارانهای که صرفا اعلام میشد که ما داریم کاری را انجام میدهیم، اما هزار سنگ پیش پای آدمها میاندازند که این کار انجام نشود، زیرا توان انجامش را ندارند. قرار است وامهای با بهره کم و پرداخت طولانیمدت به بنگاه آسیبدیده از کرونا اختصاص دهند، اما از هرکدام از همکارانم که پرسیم هیچکدام موفق نشده بودند یعنی سایت طوری برنامهریزی شده که نتوانید ثبتنام کنید. حتی اتحادیه ناشران هم نامهای نوشته که مشکل از کجاست. این موضوع شبیه خیلی از اتفاقهای دیگری است که میافتد. یعنی وعده و وعیدهایی داده میشود در حالی که امکان انجام آن را ندارند؛ یعنی توان و بودجه این را که از بنگاههای آسیبدیده از کرونا حمایت کنند ندارند، اما میخواهند این ژست را بگیرند که داریم کاری انجام میدهیم در حالی که در عمل هیچوقت انجام نمیشود و یا شرایطی میگذارند که کسی واجد آن شرایط نیست.