به گزارش مجله خبری نگار، جام جهانی باشگاهها در نسخه جدید خود با فرمت ۳۲ تیمی و ساختاری مشابه جام جهانی ملتها، به یکی از بحثبرانگیزترین پروژههای فیفا بدل شده است. این تورنمنت با هدف نمایش قدرت باشگاهها در سطح بینالمللی و گسترش بازار فوتبال در قارههای غیراروپایی طراحی شد. اما از نخستین بازیها تاکنون، پرسشهای مهمی ذهن کارشناسان، مربیان و هواداران را به خود مشغول کرده است: آیا این رقابتها واقعاً مورد استقبال قرار گرفتهاند؟ آیا گسترش آن به زیان جام جهانی نیست؟ و از همه مهمتر، آیا فوتبال در مسیر «اشباع» قرار نگرفته است؟ در این نوشتار، با اتکا به آمار رسمی، تحلیل کارشناسان و تجربه رسانهای، تلاش میکنیم تصویری جامع از فرصتها، تهدیدها و چشماندازهای پیشروی این تورنمنت نوظهور ترسیم کنیم. این بررسی نه از منظر هیجانات زودگذر، بلکه با نگاهی ساختاری و آیندهنگر صورت میگیرد. جام جهانی باشگاهها شاید گامی به سوی جهانیسازی فوتبال باشد، اما جهانیسازی بدون تعادل، میتواند به فروپاشی تدریجی سرمایهای که فوتبال نام دارد منجر شود.
زمانی که فیفا خبر گسترش جام جهانی باشگاهها به ۳۲ تیم را اعلام کرد، بسیاری آن را یکی از جاهطلبانهترین پروژههای تاریخ این نهاد خواندند. برگزاری رقابتی با مقیاس جام جهانی ملی، اما با محوریت باشگاهها، نهتنها از منظر رسانهای و اقتصادی جذاب بهنظر میرسید، بلکه فرصتی برای حضور تیمهایی از قارههای گوناگون در سطحی برابر با غولهای اروپایی فراهم میکرد. اما آیا این تغییر بنیادین به استقبال گسترده هواداران منجر شد؟ آیا کارشناسان نیز از آن حمایت کردند؟ و مهمتر از همه، آیا در مسیر اشباع بیرویه رقابتها گام برنمیداریم؟
بر اساس دادههای رسمی فیفا، رقابت افتتاحیه میان اینتر میامی و الاهلی عربستان با حضور ۶۰٬۹۴۲ تماشاگر همراه بود، و بازی پاریسنژرمن مقابل اتلتیکو مادرید با ۸۰٬۶۰۰ تماشاگر به اوج رسید. اگرچه این اعداد در ظاهر موفقیتآمیزند، اما برخی رسانهها به کاهش ملموس شور عمومی در بازیهای مراحل ابتدایی، بهویژه بازیهای تیمهای کمتر شناختهشده از آسیا، آفریقا یا اقیانوسیه اشاره کردهاند. از سوی دیگر، فروش بالای حقوق پخش تلویزیونی و پوشش گسترده شبکههای جهانی، نشانگر تقاضای تجاری قابلتوجه است؛ اما آیا این بهمعنای اشتیاق مردمی است یا فقط بازی سرمایهگذاران جهانی؟
در حالی که حضور تیمهایی، چون الهلال عربستان، مامِلودی سانداونز از آفریقای جنوبی یا اوراواردز ژاپن تنوع رقابت را افزایش دادهاند، کارشناسان اعتقاد دارند که شکاف کیفی با تیمهای اروپایی هنوز بسیار بالاست و این مسئله میتواند به کاهش انگیزه بینندگان برای پیگیری کامل تورنمنت منجر شود.
جان اینفانتینو، رئیس فیفا، بارها اعلام کرده است که این تورنمنت جدید گامی به سوی «دموکراتیزه کردن فوتبال» است. به باور او، باشگاههای قارههایی، چون آسیا و آفریقا باید فرصتی برابر برای درخشش در مقیاس جهانی داشته باشند. این هدف از لحاظ مفهومی ستودنی است، اما مسئله اینجاست: آیا این رقابتها جایگزین بیصدای جام جهانی ملی خواهند شد؟
تحلیلگران اروپایی و برخی بازیکنان سرشناس، از جمله تونی کروس و کوین دی بروینه، صراحتاً اعلام کردهاند که این رقابتها ممکن است:
✅بار بیش از حدی بر دوش بازیکنان بگذارد.
✅هویت و ویژهبودن جام جهانی فوتبال را دچار خدشه کند.
✅با لیگهای داخلی تداخل یافته و زمان استراحت را برای تیمها و بازیکنان کاهش دهد.
این موارد در حالی اهمیت پیدا میکند که بسیاری کارشناسان اذعان دارند، هر هفته دنیای امروز فوتبال، تبدیل به یک فینال شده است. با افزایش تعداد رقابتها، فرسودگی ذهنی بازیکنان و ریسک مصدومیت، بهشکل بیسابقهای افزایش یافته است. نکته نگرانکننده اینجاست که بسیاری از بازیکنان در قراردادهای خود، موظف به حضور در رقابتها هستند و امکان انصراف داوطلبانه برایشان وجود ندارد.
در حال حاضر، تقویم فوتبال جهانی شامل موارد زیر است:
⚽لیگ ملتهای اروپا؛ دوسالانه
⚽لیگ قهرمانان اروپا؛ سالانه
⚽جام ملتهای هر قاره؛ هر چهار سال یکبار
⚽جام جهانی؛ هر چهارسال یکبار
⚽جام جهانی باشگاهها؛ هر چهارسال یکبار
⚽رقابتهای داخلی باشگاهی؛ سالانه
⚽سوپرجامها؛ هرسال
تا چند سال پیش، دیدن بازیهایی، چون برزیل و آلمان یا آرژانتین و فرانسه، اتفاقی کمیاب و پرهیجان بود، اما حالا که هر ازچندگاهی شاهد بازیهایی در سطح بینالمللی بین باشگاهها با ملیتهای مختلف هستیم، بسیاری معتقدند که ویژگی منحصربهفرد و اسطورهای جام جهانی و اصولا رقابتهای پرهیجان فوتبال به خطر افتاده است.
رسانهها نقش دوگانهای در این جریانسازی نوین ایفا میکنند. از یکسو، با داستانپردازی پیرامون رقابتها، باشگاهها و بازیکنان، به جذابیت آنها میافزایند؛ از سوی دیگر، رسانهها گاه با تبلیغ بیوقفه و بزرگنمایی رقابتها، به پدیده «اشباع هیجانی» دامن میزنند. در جام جهانی باشگاهها، برخی گزارشها به فشار تبلیغاتی سنگین بر مخاطبان اشاره دارند؛ فشارهایی که ممکن است باعث شود شور و اشتیاق طبیعی جای خود را به مصرفگرایی اجباری بدهد.
به هر حال جام جهانی باشگاهها، در فرم فعلیاش، تلفیقی است از فرصت و تهدید؛ از یکسو میتواند دروازهای تازه به سوی جهانیسازی فوتبال باز کند، اما از سوی دیگر، اگر بدون در نظر گرفتن خستگی ذهنی مخاطبان و سلامت بازیکنان به مسیر خود ادامه دهد، ممکن است باعث بیاعتنایی تدریجی مردم نسبت به فوتبال شود و این بزرگترین خطریست که یک ورزش جهانی را تهدید میکند.