به گزارش مجله خبری نگار،از حماسههای جنگی مدرن مانند جوخه برادران و اقیانوس آرام گرفته تا درامهای تاریخی مانند رُم و شوگان، بهترین سریالهای جنگی، برخی از بهترین سریالهایی هستند که این رسانه تاکنون به چشم دیده است. با این حال، طبیعتاً، برای هر سریال پرطرفداری که مورد توجه بینندگان و منتقدان قرار میگیرد، سریالهای زیادی نیز هستند که هرگز آنقدر که شایسته بودهاند مورد توجه قرار نمیگیرند. برخی از این سریالهای جنگی دست کم گرفته شده، جزییات بسیار جذابی در مورد زندگی سربازان ارائه میدهند، بزرگی و وسعت نبردها را به تصویر میکشند و همزمان بسیار سرگرمکننده هستند. در ادامه این مطلب شما را با ۱۰ سریال جنگی کمتر شناختهشده و نادیده گرفتهشده آشنا خواهیم کرد که از تماشایشان پشیمان نخواهید شد.
۱۰- All the Light We Cannot See (۲۰۲۳)
۹- The White Queen (۲۰۱۳)
۸- Home Fires (۲۰۱۵–۲۰۱۶)
۷- Hitler: The Rise of Evil (۲۰۰۳)
۶- Shaka Zulu (۱۹۸۶)
۵- Napoléon (۲۰۰۲)
۴- SAS: Rogue Heroes (۲۰۲۲–۲۰۲۵)
۳- Our World War (۲۰۱۴)
۲- Generation War (۲۰۱۳)
۱- Generation Kill (۲۰۰۸)
بر اساس رمان جنگی آنتونی دوئر به همین نام، تمام نورهایی که نمیتوانیم ببینیم، داستانی عمیقاً انسانی است که تجربیات جوانان را در جهنم جنگزده اروپای دوران جنگ جهانی دوم بررسی میکند. این سریال جنگی داستان ماری-لور (آریا میا لوبرتی)، نوجوان فرانسوی نابینا، و ورنر (لوئیس هافمن)، پسری را دنبال میکند که در ارتش آلمان استخدام شده و در آنجا متخصص شناسایی فرکانسهای رادیویی میشود. با ادامه جنگ، این دو جوان در تقلاهای ناامیدانه خود برای زنده ماندن از وحشت اطراف خود، با یکدیگر همراه میشوند.
این مینیسریال به شدت توسط منتقدان مورد انتقاد قرار گرفت، عاملی که بهطور غیرقابل انکاری در کمتر دیده شدن این سریال نتفلیکسی نقش داشت، اما مخاطبان عمومی از داستان انسانی و احساسی بودن آن در بحبوحه یکی از بزرگترین عداوتهایی که بشر تاکنون به چشم دیده است، استقبال بیشتری کردند. داستان سریال گاهی اوقات بیش از حد ایمن پیش میرود و در نتیجه مدام با کلیشهها روبهرو میشود، اما تمام نورهایی که نمیتوانیم ببینیم همچنان یک درام جنگی تاریک و قدرتمند است که باید توسط افراد بیشتری دیده میشد.
یک روایت حماسی تاریخی که به عنوان نسخهای دراماتیزه شده، اما جذاب و خوشایند از جنگ رُزها عمل میکند، ملکه سفید اصول واقعی داستان خود را با یک جذابیت شرورانه متعادل میکند تا دوز جذابی از درام تلویزیونی باشد. روایت این فیلم به طور خاص بر سه تن از زنان درگیر در این ماجرا متمرکز بوده و بازیهای قدرت زیرکانه و توطئههای سیاسی آنها را پوشش میدهد، در حالی که هر یک از آنها امیدوارند نامزد مورد نظر خود را به عنوان پادشاه قانونی انگلستان بر تاج و تخت کشور مسلط کنند.
با اشتهایش برای نمایش خشونت و سکانسهای جنسی که به وضوح تحت تأثیر محبوبیت فزاینده بازی تاج و تخت است، ملکه سفید یک روایت پرسروصدا و سرگرم کننده است که در حالی که گاهی اوقات به یک سریال عاشقانه آبکی تبدیل میشود، تا حد زیادی یک پیچش لذت بخش در یکی از مهمترین درگیریهای تاریخ است. از آنجایی که سریال در مجموع ۳۰ سال جنگ را در یک سریال ۱۰ قسمتی فشرده میکند، گاهی اوقات از نظر دقت تاریخی کیفیت و صحت قابل قبول را ندارد، اما این مینی سریال بی بی سی هنوز یک درام جنگی تاریخی پر جنب و جوش و سرگرم کننده است. همچنین این سریال تاریخی اولین نقش بزرگ ربکا فرگوسن در سینمای غرب نیز بود.
Home Fires که در ۱۲ قسمت و دو فصل پخش شد و بعد از این اپیزودهای اندک علیرغم ناراحتی طرفدارانش کنسل شد، یک کاوش درخشان در زندگی غیرنظامیان در زمان جنگ است، غیرنظامیانی که مشتاقانه منتظر اخباری از اعضای خانواده خود در خط مقدم هستند. بر اساس رمان Jambusters اثر جولی سامرز، این سریال داستان شش زن در شهرستان چشایر، انگلیس را دنبال میکند که برای حمایت به یکدیگر تکیه میکنند، در حالی که با ترومای دور بودن از عزیزانشان دست و پنجه نرم میکنند.
در حالی که سریال آتش سوزی خانه در یک حال و هوای نسبتاً غم زده و مملو از سرمای عاطفی و ترس و اضطراب دائمی روایت میشود، اما این سریال موفق شده از طریق نوشتههای دقیق و مجموعهای از بازیهای برجستهاش، جذابیت خاصی ایجاد کند. علیرغم اینکه تنها پس از دو فصل و بسیار زودتر از انتظار کنسل شد، داستان شخصیتهای این سریال در قالب یک مجموعه رمان ادامه پیدا کرد که در ابتدا در قالب چهار کتاب الکترونیکی چاپ گردید و سپس بهعنوان رمانی کامل در سال ۲۰۱۸ منتشر شد.
کاوشی سه ساعته در ظهور یکی از بدنامترین مردان تاریخ بشر، سریال هیتلر: ظهور شیطان به عنوان یک مینی سریال کانادایی و در دو قسمت منتشر شد. این سریال زندگی آدولف هیتلر (رابرت کارلایل) از جنگیدن در خط مقدم در طول جنگ جهانی اول تا بازگشت به مونیخ به عنوان یک انقلابی، دوران حبس او و تشکیل حزب کارگران آلمان – که بعداً به حزب نازی تغییر نام داد – که در دهههای ۲۰ و ۳۰ به شهرت رسید، را تحت پوشش قرار میدهد.
این مینی سریال برای به تصویر کشیدن ظهور قدرت سیاسی هیتلر و این که چرا چنین ایدئولوژی شریرانهای توانست اینطور مورد استقبال قرار گرفته و قدرت را به دست بگیرد، سخت تلاش میکند و به همین خاطر دقت تاریخی و جذابیت بسیار خوشایندی دارد. Hitler: The Rise of Evil که با مجموعهای از بازیهای قوی، از جمله تصویرسازی مغناطیسی کارلایل از هیتلر تکمیل شده است، تصویری روشنگرانه و متعادل از رویدادهایی است که منجر به ویرانگرترین درگیری در تاریخ بشر شد.
یک جواهر دست کم گرفته شده تلویزیونی ساخت دهه ۱۹۸۰ و همچنین کاوشی جذاب در تاریخ یکی از مشهورترین نیروهای رزمی در تاریخ آفریقا، Shaka Zulu یک سریال جنگی سرگرم کننده و یکی از بهترین سریالهای ساخت آفریقای جنوبی است. روایت غیرخطی آن ظهور ملت زولو تحت حکومت شاکا (هنری سل) را از ۱۸۱۶ تا ۱۸۲۸ بررسی میکند. همچنین این سریال جنگهایی که شاکا نقش رهبری آنها را بر عهده دارد، توسعه سریع قلمرو زولو تحت حاکمیت او و همچنین تجربیات تاجران بریتانیایی که با وی ملاقات داشتند را نیز به تصویر میکشد.
در حالی که در آن زمان با واکنشهای متفاوتی در آفریقای جنوبی مواجه شد، شاکا زولو در سطح بینالمللی هم موفقیتی انتقادی و هم تجاری بود، بهویژه در آمریکا، جایی که داستان دراماتیک، بازیهای قدرتمند و تصویر ارائه شده از خشونت ها، بینندگان را تحت تأثیر قرار داد. متأسفانه محبوبیت این سریال ادامه دار نبود، و اعتبار آن در طول سالها کاهش یافته است تا جایی که اکنون به یک گوهر فراموش شده در ژانر درام تاریخی جنگی تبدیل شده است.
ناپلئون بناپارت یکی از مشهورترین رهبران نظامی در تاریخ بشریت است. یک متخصص بی مانند در فنون و استراتژیهای نظامی که زندگی و دوران پادشاهی اش حاوی پیروزیهای بزرگ، جنجالهای فراوان و سقوطی فاجعهبار بود، داستان او یکی از داستانهایی است که گزینه مناسبی برای به تصویر کشیده روی پرده است. در حالی که فیلم بیوگرافی ریدلی اسکات با بازی واکین فینیکس، به طور گستردهای به عنوان یک روایت کسل کننده و نادرست از زندگی این شخصیت تاریخی تلقی میشود، مینی سریال فرانسوی ناپلئون یک پیروزی واقعی برای تلویزیون بوده است.
این سریال که داستان آن از دوران تبعید بناپارت (کریستین کلاویه) به سنت هلنا در سال ۱۸۱۸ آغاز میشود، شاهکارهای او در میدان نبرد و ظهور افسارگسیختهاش در سیاست فرانسه در طول ۲۲ سال قبلتر را از طریق فلاشبکهایی بررسی میکند، در حالی که او در تبعیدگاه جزیره ایش، تجربیات خود را برای یک دختر جوان انگلیسی روایت میکند. در حالی که این سریال نقصهایی دارد که به دلیل گنجاندن چنین دوره طولانی و فضای وسیعی در تنها ۴ اپیزود قابل درک است، ناپلئون همچنان به عنوان تحلیلی جذاب و روشنگرانه از یکی از بدنامترین مردان تاریخ اروپا قوی عمل میکند.
SAS: Rogue Heroes که در کشورهای دیگر با نام قهرمانان سرکش نیز شناخته میشود، یک سریال جنگی با تعادل فوق العاده است که هم در تحسین قهرمانانش با سبکی بسیار شیک و هم به چالش کشیدن اهداف جنگ، میدرخشد. این سریال که توسط خالق پیکی بلایندرز ساخته شده، در مورد ستوان دیوید استرلینگ (کانر سویندلز) است که یک واحد کماندویی ویژه ایجاد میکند، واحدی که قادر به انجام عملیاتهای پرخطر در اعماق خطوط دشمن است. در حالی که فصل ۱ بر فعالیتهای این واحد در شمال آفریقا متمرکز است، فصل ۲ در سال ۲۰۲۵ به بررسی عملیات آنها در پهنه اروپایی جنگ جهانی دوم میپردازد.
SAS: Rogue Heroes با گروهی از بازیگران ستاره و اشتهای مناسبی برای اکشن سرگرم کننده در کنار درام جنگی ذاتی اش، سریالی منحصربهفرد و اقناع کننده است که در میان کمتر دیده شدهترین سریالهای سالهای اخیر قرار میگیرد. در میان تأثیرگذارترین نقاط قوت این سریال این است که چگونه، در زیر پوشش بسیار جذاب از موسیقی راک و فیلمسازی هنرمندانه، به عنوان پرترهای هوشمندانه و به شدت تاثیرگذار از جنگ و فداکاریهایی که توسط سربازان در هر نبردی انجام میشود، میدرخشد.
چیزی در قالب یک مینی سریال گلچین که از هر یک از سه قسمت خود برای بررسی نبردهای مختلف جنگ جهانی اول و تأثیر تجربیات وحشتناک آن بر افراد درگیر استفاده میکند، جنگ جهانی ما یک شاهکار نادیده گرفته شده بریتانیایی در دنیای درامهای جنگی است که بر اساس روایتهای دست اول از وقایع این جنگ ساخته شده است. اپیزود اول در مورد گردان چهارم از فوزیلیرهای سلطنتی ارتش بریتانیا، تنها دو هفته پس از شروع جنگ است، در حالی که با مقاومت سنگین آلمانیها روبهرو میشوند. اپیزود دوم نبرد سومی را پوشش میدهد، در حالی که قسمت سوم در حالی روایت میشود که چهار سال از جنگ میگذرد، و سرگذشت یک سرباز جوان را دنبال میکند که پیش از جنگ آمینز، به خدمه یک تانک جنگی میپیوندد.
در حالی که تصمیم برای قرار دادن موسیقی مدرن در کنار تصاویر مختص جنگ جهانی اول، نقدهای متفاوتی را از سوی منتقدان و مخاطبان به همراه داشت، جنگ جهانی ما در سراسر جهان به عنوان یک پیروزی فنی شناخته میشود که انتخابهای هنری جسورانه و درخشانی را برای به تصویر کشیدن وحشتهای جنگ به شیوهای منحصربهفرد و قدرتمند انجام میدهد. این سریال یکی از نادیده گرفته شدهترین مینیسریالهای دهه ۲۰۱۰ و جواهری پنهان است که درام تلویزیونی بریتانیایی را در بهترین حالت خود تعریف میکند.
یک حماسه بی بدیل که تلاقی پیوندهای دوستی و وفاداری را در جنگ بررسی میکند، سریال نسل جنگ یک مینی سریال جنگی سه قسمتی خیره کننده ساخت آلمان است که قدرت داستان سرایی شگفت انگیزی دارد. داستان این مینی سریال درباره پنج دوست – از جمله دو سرباز، یک پرستار، یک خدمتکار با آرزوی خواننده شدن، و یک یهودی بدبین به تغییر چشمانداز سیاسی – در شهر برلین و در آستانه تهاجم آلمان به اتحاد جماهیر شوروی است. اما توافق و قول آنها برای دور هم جمع شدن دوباره در کریسمس بعدی ناکام میماند، وقتی هر یک از آنها در بحبوحه نابودی ویرانگر جنگ جهانی دوم با مشکلات و رنجهای خود روبهرو میشوند.
این سریال در پرداختن به جذابیت نازیسم در آلمان قبل و دوران جنگ جهانی دوم، بسیار دقیق و سنجیده عمل میکند، اما به عنوان داستانی عمیق از دوستی و ناامیدی در پس زمینهای ترسناک از جنگ جهانی دوم به اوج کیفیت خود میرسد. تمرکز آن بر افراد درون رژیمهای توتالیتر باعث میشود که به لطف تصویرسازی بیرحمانه اش از عداوتهای جنگ، تاثیرگذارتر باشد.
از خالق The Wire و بر اساس کتاب غیرداستانی به همین نام نوشته گزارشگر رولینگ استون، ایوان رایت، که به عنوان یک گزارشگر مستند با گروه اصلی شخصیتهای سریال همراه است، سریال جنگی نسل کشی بینشی استثنایی از دردسرهای لجستیکی و تجربه رزمی در جنگهای مدرن ارائه میدهد. این سریال داستان گردان شناسایی یکم نیروی دریایی ایالات متحده را دنبال میکند، در حالی که در اولین مراحل حمله به عراق، ماموریتهایی به آنها محول میشود.
اصالتی ملموس و قابل درک – و گاهی آزاردهنده – در سرتاسر این مینی سریال نفوذ میکند. شخصیت سربازها به شکلی عمیق مورد بررسی قرار میگیرد، از رهبران جوخه گرفته تا برخی از اعضای خطرناکتر و بی کفایتتر یگان، و مسائلی که آنها به طور معمول با آنها مواجه میشوند، بوروکراسی و ضعف زنجیره فرماندهی را به تصویر میکشند. این سریال بسیار جذاب، روشنگرانه، تکان دهنده و حتی در مواقعی خندهدار است. همچنین، سریال جنگی نسل کشی بهعنوان دست کمگرفتهشدهترین سریال جنگی تمام دوران و یکی از بهترین نمونههای این ژانر شنتخته میشود که تلویزیون تاکنون به چشم دیده است.
منبع:روزیاتو