به گزارش مجله خبری نگار،وقتی صحبت از شادی و موفقیت در زندگی میشود، به همان اندازه که IQ اهمیت دارد EQ هم اهمیت دارد. بیاموزید که چگونه میتوانید هوش هیجانی خود را تقویت کنید، روابط قویتری ایجاد کنید و به اهداف خود برسید.
هوش هیجانی (در غیر این صورت به عنوان ضریب احساسی یا EQ شناخته میشود) توانایی درک، استفاده و مدیریت احساسات خود به روشهای مثبت برای کاهش استرس، برقراری ارتباط موثر، همدلی با دیگران، غلبه بر چالشها و خنثی کردن تعارض است. این هوش به شما کمک میکند تا روابط قویتری ایجاد کنید، در مدرسه و کار موفق شوید و به اهداف شغلی و شخصی خود برسید. همچنین میتواند به شما کمک کند تا با احساسات خود ارتباط برقرار کنید، قصد را به عمل تبدیل کنید و تصمیمات آگاهانهای در مورد آنچه برای شما مهم است بگیرید.
خود مدیریتی: شما میتوانید احساسات و رفتارهای تکانشی را کنترل کنید. احساسات خود را به روشهای سالم مدیریت کنید، ابتکار عمل داشته باشید، به تعهدات خود عمل کنید و با شرایط در حال تغییر سازگار شوید.
خودآگاهی: شما احساسات، و نحوه تأثیر آنها بر افکار و رفتار خود را میشناسید. شما نقاط قوت و ضعف خود را میشناسید و اعتماد به نفس دارید.
آگاهی اجتماعی: شما میتوانید احساسات، نیازها و نگرانیهای افراد دیگر را درک کنید. نشانههای عاطفی را دریافت کنید. از نظر اجتماعی احساس راحتی کنید و پویایی قدرت را در یک گروه یا سازمان تشخیص دهید.
مدیریت روابط: شما میدانید که چگونه روابط خوب ایجاد کرده و آن را حفظ کنید. به وضوح ارتباط برقرار کنید، دیگران را الهام بخشید و تحت تاثیر قرار دهید، به خوبی در یک تیم کار کنید و تعارض را مدیریت کنید.
همانطور که میدانیم، این باهوشترین افراد نیستند که موفقترین یا کاملترین افراد در زندگی هستند. احتمالاً افرادی را میشناسید که از نظر تحصیلی درخشان هستند و در عین حال از نظر اجتماعی ناتوان و در کار یا روابط شخصی خود ناموفق هستند. توانایی فکری یا بهره هوشی شما (IQ) به تنهایی برای رسیدن به موفقیت در زندگی کافی نیست. بله، ضریب هوشی شما میتواند به شما کمک کند تا وارد دانشگاه شوید، اما این EQ شما است که به شما کمک میکند استرس و احساسات را هنگام مواجهه با امتحانات نهایی مدیریت کنید. IQ و EQ به صورت پشت سر هم وجود دارند و زمانی مؤثرتر هستند که از یکدیگر را کامل کنند.
عملکرد شما در مدرسه یا محل کار: هوش هیجانی بالا میتواند به شما کمک کند تا پیچیدگیهای اجتماعی محل کار را مرور کنید، دیگران را رهبری و انگیزه دهید و در حرفهتان برتری پیدا کنید. در واقع، وقتی نوبت به سنجش نامزدهای شغلی مهم میرسد، بسیاری از شرکتها اکنون هوش هیجانی را به اندازه توانایی فنی، مهم ارزیابی میکنند و قبل از استخدام از تست EQ استفاده میکنند.
سلامت جسمانی: شما اگر قادر به مدیریت احساسات خود نیستید، احتمالاً استرس خود را نیز مدیریت نمیکنید. این میتواند منجر به مشکلات جدی سلامتی شود. استرس کنترل نشده فشار خون را افزایش میدهد، سیستم ایمنی را سرکوب میکند، خطر حملات قلبی و سکته را افزایش میدهد، باعث ناباروری میشود و روند پیری را تسریع میکند. اولین قدم برای بهبود هوش هیجانی، یادگیری نحوه مدیریت استرس است.
سلامت روان شما: احساسات کنترل نشده و استرس نیز میتوانند بر سلامت روان شما تأثیر بگذارد و شما را در برابر اضطراب و افسردگی آسیبپذیر کنند. اگر نمیتوانید احساسات خود را درک کنید، یا احساسات خود را مدیریت کنید، برای ایجاد روابط قوی نیز دچار مشکل خواهید شد. این به نوبه خود میتواند باعث احساس تنهایی و انزوا شود و هر گونه مشکل سلامت روانی را تشدید کند.
روابط شما: با درک احساسات خود و نحوه کنترل آنها، بهتر میتوانید احساسات خود را بیان کنید و احساس دیگران را درک کنید. این به شما این امکان را میدهد که به طور مؤثرتر ارتباط برقرار کنید و روابط قویتری هم در محل کار و هم در زندگی شخصی خود ایجاد کنید.
مهارتهایی که هوش هیجانی را تشکیل میدهند، میتوان در هر زمانی آموخت. با این حال، مهم است به یاد داشته باشید که بین یادگیری ساده در مورد EQ و استفاده از آن دانش در زندگی شما تفاوت وجود دارد. فقط به این دلیل که میدانید باید کاری را انجام دهید، به این معنی نیست که کار را انجام خواهید داد. به خصوص زمانی که تحت فشار استرس قرار میگیرید، که میتواند بهترین نیت شما را تحت الشعاع قرار دهد. به منظور تغییر دائمی رفتار به گونهای که تحت فشار قرار میگیرد، باید یاد بگیرید که چگونه در لحظه و در روابط خود بر استرس غلبه کنید تا از نظر احساسی آگاه باشید.
مهارتهای کلیدی برای ایجاد EQ و بهبود توانایی شما در مدیریت احساسات و ارتباط با دیگران عبارتند از:
خود مدیریتی
خودآگاهی
آگاهی اجتماعی
مدیریت روابط
برای اینکه بتوانید EQ خود را درگیر کنید، باید بتوانید از احساسات خود برای تصمیم گیری سازنده در مورد رفتار خود استفاده کنید. وقتی بیش از حد تحت استرس قرار میگیرید، میتوانید کنترل احساسات و توانایی عمل متفکرانه و مناسب را از دست بدهید. به زمانی فکر کنید که استرس بر شما غلبه کرده است. آیا روشن فکر کردن یا تصمیمگیری منطقی آسان بود؟ احتمالا نه. وقتی بیش از حد تحت استرس قرار میگیرید، توانایی شما برای تفکر واضح و ارزیابی دقیق احساسات خود و دیگران، به خطر میافتد.
احساسات اطلاعات مهمی هستند که در مورد خود و دیگران به شما میگویند، اما در مواجهه با استرسی که ما را از منطقه آسایش خود خارج میکند، ممکن است غرق شویم و کنترل خود را از دست بدهیم. با توانایی مدیریت استرس و حضور عاطفی، میتوانید یاد بگیرید که اطلاعات ناراحت کننده را دریافت کنید بدون اینکه اجازه دهید بر افکار و کنترل خود شما غلبه کند. میتوانید انتخابهایی داشته باشید که به شما امکان میدهد احساسات و رفتارهای تکانشی را کنترل کنید. احساسات خود را به روشهای سالم مدیریت کنید، ابتکار عمل داشته باشید، به تعهدات خود عمل کنید و با شرایط در حال تغییر سازگار شوید.
مدیریت استرس، اولین قدم برای ایجاد هوش هیجانی است. علم دلبستگی نشان میدهد که تجربه عاطفی فعلی شما، احتمالاً بازتابی از تجربه اولیه زندگی شما است. توانایی شما برای مدیریت احساسات اصلی مانند خشم، غم، ترس و شادی اغلب به کیفیت و ثبات تجربیات عاطفی اولیه زندگی شما بستگی دارد. اگر مراقب اصلی شما، احساسات شما را در کودکی درک کرده و برای آنها ارزش قائل بوده، احتمالاً احساسات شما به داراییهای ارزشمندی در زندگی بزرگسالی تبدیل شده است. اما، اگر تجربیات عاطفی شما به عنوان یک نوزاد گیج کننده، تهدید کننده یا دردناک بود، احتمالا سعی کردهاید از احساسات خود فاصله بگیرید. ارتباط لحظه به لحظه با تجربه احساسی در حال تغییر خود، کلید درک اینکه چگونه احساسات بر افکار و اعمال شما تأثیر میگذارد است.
آیا احساساتی را تجربه میکنید که جریان دارند و یا احساسات شما لحظه به لحظه تغییر میکنند، با احساسات یکی پس از دیگری روبرو میشوید؟
آیا احساسات شما با احساسات فیزیکی همراه است که در مکانهایی مانند معده، گلو یا سینه تجربه میکنید؟
آیا احساسات و عواطف فردی مانند خشم، غم، ترس و شادی را تجربه میکنید که هر کدام از آنها در حالات ظریف چهره مشهود است؟
آیا میتوانید احساسات شدیدی را تجربه کنید که به اندازه کافی قوی باشد که هم توجه شما و هم دیگران را جلب کند؟
آیا به احساسات خود توجه میکنید؟ آیا آنها در تصمیم گیری شما نقش دارند؟
اگر با هر یک از این تجربیات ناآشنا هستند، ممکن است احساسات خود را «خاموش» کرده باشید. برای ایجاد EQ و سلامت عاطفی، باید دوباره به احساسات اصلی خود متصل شوید، آنها را بپذیرید و با آنها راحت باشید. شما میتوانید از طریق تمرین ذهن آگاهی به این هدف برسید. ذهن آگاهی به شما کمک میکند تا مشغله فکری خود را به سمت درک لحظه، احساسات فیزیکی و عاطفی سوق دهید و چشم اندازی بزرگتر از زندگی به ارمغان آورد. ذهن آگاهی شما را آرام و متمرکز میکند و در این فرآیند شما را به خودآگاهی بیشتری میرساند.
توسعه آگاهی عاطفی:
مهم است که ابتدا یاد بگیرید که چگونه استرس را مدیریت کنید، بنابراین احساس راحتی بیشتری در ارتباط مجدد با احساسات قوی یا ناخوشایند و تغییر نحوه تجربه و پاسخ به احساسات خود خواهید داشت. با استفاده از جعبه ابزار رایگان هوش هیجانی HelpGuide میتوانید آگاهی عاطفی خود را توسعه دهید.
آگاهی اجتماعی شما را قادر میسازد تا نشانههای غیرکلامی را که دیگران دائماً برای برقراری ارتباط با شما استفاده میکنند، شناسایی و تفسیر کنید. این نشانهها به شما اجازه میدهد بفهمید که دیگران واقعاً چه احساسی دارند، وضعیت عاطفی آنها چگونه لحظه به لحظه تغییر میکند و چه چیزی واقعاً برای آنها مهم است. وقتی گروههایی از افراد نشانههای غیرکلامی مشابهی را ارسال میکنند، میتوانید پویایی قدرت و تجربیات عاطفی مشترک گروه را بخوانید و درک کنید. به طور خلاصه، شما همدل هستید و از نظر اجتماعی راحت هستید. برای درک بیشتر نشانههای غیرکلامی یا body language میتوانید مطلب ارتباط غیرکلامی و زبان بدن را مطالعه فرمایید.
خوب کار کردن با دیگران فرآیندی است که با آگاهی عاطفی و توانایی شما برای تشخیص و درک آنچه دیگران تجربه میکنند آغاز میشود.
اجتناب از ارسال پیامهای غیرکلامی به دیگران در مورد آنچه فکر میکنید و احساس میکنید غیرممکن است. ماهیچههای بسیاری در صورت، به ویژه عضلات اطراف چشم، بینی، دهان و پیشانی، به شما کمک میکنند تا احساسات خود را بدون کلام منتقل کنید و همچنین قصد عاطفی دیگران را بخوانید. بخش عاطفی مغز شما همیشه فعال است و حتی اگر شما پیامهای آن را نادیده بگیرید دیگران این کار را نمیکنند. شناخت پیامهای غیرکلامی که برای دیگران ارسال میکنید میتواند نقش مهمی در بهبود روابط شما داشته باشد.
شوخ طبعی، خنده و بازی پادزهرهای طبیعی برای استرس هستند. آنها بارهای منفی شما را کاهش میدهند و به شما کمک میکنند همه چیز را در چشم انداز خود نگه دارید. خنده سیستم عصبی شما را به تعادل میرساند، استرس را کاهش میدهد، شما را آرام میکند، ذهن شما را تیزتر میکند و شما را همدلتر میکند.
یاد بگیرید که تعارض را فرصتی برای نزدیک شدن به دیگران بدانید. تعارض و اختلاف در روابط انسانی اجتناب ناپذیر است. دو نفر نمیتوانند همیشه نیازها، نظرات و انتظارات یکسانی داشته باشند. با این حال، این نباید چیز بدی باشد. حل تعارض به روشهای سالم و سازنده میتواند اعتماد بین افراد را تقویت کند. وقتی تعارض به عنوان تهدید یا تنبیه تلقی نشود، آزادی، خلاقیت و امنیت را در روابط تقویت میکند.
منبع:روزساز