کد مطلب: ۶۵۱۶۸۱
۱۴ تير ۱۴۰۳ - ۰۶:۲۱

خودم مجسمه‌سازی را یاد گرفتم

گپ‌و‌گفتی با یک هنرمند خودآموز در روستای مالخواست مازندران که مجسمه‌هایش را به گردشگر‌ها می‌فروشد و دوست دارد یک مجسمه‌ساز بزرگ شود

به گزارش مجله خبری نگار، سیدابوالفضل موسوی یک نوجوان ۱۶ ساله اهل روستای مالخواست در استان مازندران است. روستای آنها فاصله کمی با چشمه‌های پلکانی و دیدنی باداب سورت دارد. او دو خواهر دارد و بچه وسط خانواده است. او یک هنرمند خودآموز است که با گِل روستا، مجسمه حیوانات اطراف‌شان را می‌سازد و چند وقتی ا‌ست که تصویر کارهایش را در صفحه اینستاگرام خود به اشتراک می‌گذارد. البته ابوالفضل روز‌های تعطیل در کنار بساط آویشن و سبزی کوهی نزدیک باداب سورت، مجسمه‌هایش را هم به گردشگرانی که برای بازدید باداب‌سورت می‌آیند، می‌فروشد. قبل از این که با ابوالفضل صحبت کنم مادرش تلفن را برداشت و از اخلاق و ویژگی‌های شخصیتی این نوجوان هنرمند گفت. او می‌گوید: «ابوالفضل از ۵ سالگی ایده مجسمه‌سازی را در ذهنش داشت. علاقه زیادی به خمیربازی داشت و سعی می‌کرد با خمیر شبیه حیوانات پلاستیکی را که دیده بود، بسازد. اول چیز‌های خیلی ساده می‌ساخت، اما من خودم می‌دیدم که دارد خلاق‌تر می‌شود و از ذهنش بیشتر استفاده می‌کند. روستای ما ۴ کیلومتری باداب سورت است. سال ۹۸ هم یک خانم آمد مستندی از ابوالفضل ساخت که می‌گویند در مرحله صداگذاری است. من در خانواده بیشتر از همه ابوالفضل را تشویق و حمایت می‌کنم. حتی اگر جایی ببینم ابوالفضل خسته شده، بیشتر حمایتش می‌کنم تا پیشرفت کند. دوست دارم ابوالفضل بالا برود و وقتی جوان شد و سروسامان گرفت، کارش مشخص باشد نه سرگردان.» در ادامه با این نوجوان موفق و هنرمند گپ‌و‌گفتی زدیم و از آرزوهایش پرسیدیم.

خودم مجسمه‌سازی را یاد گرفتم

از چه زمانی مجسمه‌ساختن را شروع کردی؟

از ۵ سالگی مجسمه می‌ساختم. آن موقع سرگرمی نداشتم. دوستانم می‌رفتند شهر برای خودشان حیوانات و حیات وحش پلاستیکی می‌خریدند. ما شرایطش را نداشتیم که برویم شهر و این شد که خودم به شکل آن حیوانات نگاه می‌کردم و همان‌ها را در خانه با گل درست‌شان می‌کردم. اول مجسمه‌های آسان می‌ساختم مثل مار، توپ و چیز‌های ساده. بعد بیشتر با گل کار کردم و حیوانات مختلفی ساختم.

با کلاس و دوره، مجسمه‌سازی را یاد گرفتی؟

من کلاس نرفتم و خودم شروع کردم به ساختن کل‌وبز، اسب و بقیه حیوانات. حیواناتی که می‌سازم در کوه‌های دوروبرمان هستند و من آنها را به دقت نگاه می‌کنم و بعد با گل مجسمه‌شان را می‌سازم. سعی می‌کنم مجسمه‌ها شبیه شکل واقعی حیوانات باشد. قبلا هم حیوانات می‌ساختم، اما الان جزئیات بیشتری را می‌توانم به مجسمه‌هایم اضافه کنم. هیچ ابزار و کوره‌ای ندارم و مجسمه‌ها خام هستند. مادر ابوالفضل حرف او را تکمیل می‌کند و می‌گوید: «او دوست دارد کوره داشته باشد ولی وسع ما نمی‌رسد. وام می‌دهند ولی کلی ضامن می‌خواهد و الان در این زمانه کسی ضامن نمی‌شود. روستای ما محیطش کوچک است و اهمیتی به هنر ابوالفضل نمی‌دهند.»

برایمان صفر تا صد مجسمه‌سازی‌ات را تعریف می‌کنی؟

اول می‌روم دنبال پیدا کردن خاک و بعد هم درست‌کردن گل مجسمه‌ها. بعد هم گل را ورز می‌دهم و اول، بدنه مجسمه مدنظرم را به شکل لوله‌ای درست می‌کنم. کم کم از تنه کار می‌گیرم و گل را بالا می‌آورم و باز به آن گل اضافه می‌کنم. بعد سر مجسمه را می‌سازم و شاخ و دیگر جزئیاتش را حالت می‌دهم و به آن اضافه می‌کنم. همه این کار‌ها را دستی انجام می‌دهم و بیشتر آنها مثل ترکیب‌کردن آب و خاک را با تجربه کردن به دست آوردم.

چطور به فکر فروش مجسمه‌هایت افتادی؟

یک بار رفته بودم چشمه باداب سورت که آویشن بفروشم. من همیشه روز‌های تعطیل این کار را می‌کنم. دوست پدرم من را می‌شناخت و خبر داشت که با گل، مجسمه می‌سازم. به من گفت ابوالفضل تو که می‌توانی با گل اینها را درست کنی و این جا بفروشی چرا این کار را نمی‌کنی؟ همان روز یک تور ۴۰ نفری آمدند باداب‌سورت. دوست پدرم من را به آنها معرفی کرد و گفت ابوالفضل هنرمند خودآموز است و مجسمه‌هایش را می‌فروشد. خیلی از کارم استقبال کردند. از آن به بعد در کنار آویشن، با خودم گل می‌برم و مجسمه می‌سازم تا از من بخرند. خیلی‌ها می‌خواهند مجسمه‌هایم را برایشان پست کنم، اما چون مجسمه‌ها خام است نمی‌شود آنها را پست کرد، چون بین راه می‌شکنند.

گفتی فقط روز‌های تعطیل می‌روی باداب سورت. بقیه روز‌ها را چه کار می‌کنی؟

ما هفت، هشت گوسفند داریم که روز‌ها آن‌ها را می‌برم صحرا. بعضی وقت‌ها هم می‌روم دنبال آویشن و سبزی. تابستان نباشد مدرسه هم باید بروم. کار فراوان است و برای همین فقط روز‌های تعطیل وقت دارم. روز‌ها مادرم برای صفحه اینستاگرامم پست می‌گذارد. شب‌ها هم خودم استوری می‌گذارم و جواب مردم را می‌دهم.

بزرگ‌ترین آرزویی که داری؟

دوست دارم یک مجسمه‌ساز بزرگ شوم.

منبع: خراسان

برچسب ها: مجسمه شغل
ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر