به گزارش مجله خبری نگار،سرزمین مادری بشر سرزمین لموریا Lemuria بود و مرکز اصلی آن کشور عظیمی به نام تلوس Telos.
در کنار آنها آتلانتیس Atlantis قارهای بزرگ با تمدنی بی نهایت فراتر از آنچه تصور کنید رقیب علمی لموریا بود.
مردم زمین اگرچه بسیار پیشرفته بودند، اما هنوز قدرت سفرهای فضایی را نداشتند…تا اینکه یک شب مردم تلوس شاهد فرود آمدن سفینههای عظیم و درخشانی از آسمان بودند.
بزرگترین تاریخ شناس و دانشمند تلوس زنی بود به نام بانوی خورشید Lady of the SUn. او به فرمان پادشاه لموریا به استقبال مهمانان فضایی رفت. این مردمان سیارهی ونوس Venus (زهره) بودند که برای تبادل علم و دانش و با پیام دوستی به زمین آمده بودند.
مردم زهره با مردم زمین قراردادهای تجاری بستند و عصر جدیدی روی زمین شروع شد…اما دیری نپایید که راهبان و مذهبیان آن دوره تمدن را به انحراف کشیدند. آزمایشهای اتمی و ژنتیکی سبب به هم ریختن کدهای ژنتیک (DNA) شدند و موجودات وحشتناک و خطرناک زمین را اشغال کردند…رحم و دوستی و صداقت از زمین رخت بر بست و انسانها مطیع امیال و شهوات زشت خود شدند.
زمین به اواخر عصر طلایی خود نزدیک شده بود و دورهای که قابل مقایسه با زمان فعلی ماست باید به پایان میرسید. گناهای بشر به صورت ویرانی و طوفان و سیل بر زمین نازل شدند تا سیاره را به دورهای بالاتر صعود دهند.
بانوی خورشید از مردم ونوس درخواست کمک کرد. آنها تصمیم گرفتند که فقط انسانهای پاکی را که باقی مانده اند با سفینههای خود نجات داده و به زهره ببرند و مردم نادان و ناآگاه را باقی بگذارند تا هلاک شوند، زیرا به اندازهی کافی پیامبر و بشارت دهنده به آنها فرستاده شده بود و آنها راه کثیف خود را عوض نکرده بودند.
سفینههای ونوس زمین را به همراه انسانهای پاک ترک کردند در حالیکه مردم زمین با عصبانیت فریاد بر میآوردند که این انصاف نیست.
پیش از رفتن – دختر خورشید و دانشمندان ونوس تمام اسرار بشریت و دانشهای موجود را روی الواح فلزی (از جنس تلونیوم Telunium) که هرگز از بین نمیرود برای بشر آینده باقی گذاشتند که هم اکنون زیر آب هستند و شاید در سال های آتی کشف شوند.
با رفتن سفینهها تمام دانش و تمدن بشر از جمله قدرت پرواز-نامرئی شدن-تله پاتی و …. هم از بین رفتند و قارهی عظیم آتلانتیس و لموریا به همراه ساکنینش به قعر آبها فرو رفتند.
منبع: ترجمهی بخشی از مقدمهی کتاب؛ اسرار خفته در مکانهای مخفی؛ نوشتهی جرج هانت ویلیام سن میباشد. این کتاب از مشهورترین و پر فروشترین کتابهای تاریخی و علمی غرب است که اسرار بسیاری را افشا کرده است. متاسفانه به زبان فارسی موجود نیست و نسخهی انگلیسی آن کمیاب میباشد. Secret Places of The Lion by George Hunt Williamson
اطلاعات جنبی راجع به این مبحث:
لموریا در زیر آبهای اقیانوس پاسیفیک در نزدیکی قارهی آمریکای شمالی کنونی قرار دارد. تمدن لموریا افسانه نیست بلکه توسط باستان شناسان کشف شده و باقی آن به زودی کشف خواهد شد.
سنگ نوشتهای از مونام بزرگترین تمدن لموریا مو MU بوده است که در ایالت آریزنا Arizona در آمریکای شمالی واقع شده و سنگ نوشتهها و معابد آن از زیر خاک بیرون آورده شده است.
آتلانتیس سالها پیش توسط باستان شناسان شناسایی شد و همهی تحقیقات نشان داد که این قاره در عرض چند ساعت و ناگهانی غرق شده است. برخی از نجات یافته گان با کشتی خو را به سواحل مصر کنونی رساندند و این اخبار از آنها به حای مانده است
تمدن آتلانتیس اولین بار به طور جدی توسط مردی معمولی به نام ادگار کایس شناسایی شد. مردم آتلانتیس به گفتهی خودش با او تماس گرفته و مکان قاره را مشخص کرده و اطلاعات جالبی را فاش کردند. پیش از آن افلاطون Plato فیلسوف مشهور یونانی به این قاره اشاره کرده بود. (به کتاب مکانهای اسرار آمیز جهان مراجعه شود.)
جزیره ایستر Easter Island بخشی از تمدن مو است که از آب بیرون مانده است. مجسمههای عجیب و غول آسای این جزیره هزاران توریست را مبهوت خود کرده.
به نظر میرسد قارهی آتلانتیس حدود ۵۰۰ هزار سال پیش برای اولین بار در اقیانوس اطلس نمایان شده است، از حدود ۱۲ تا ۱۵ هزار سال پیش به عنوان یک قارهی علم گرا، تحقیقاتی و هنری به اوج خود رسیده است. بر خلاف آن “لموریا” (قارهای دیگر در اقیانوس آرام) دارای پایه و اساس مذهبی قوی بوده که ریشه در فرهنگ مردم آن داشته است. لموریا به خاطر یک سری حوادث طبیعی توسط مادر طبیعت ویران شد، ولی آتلانتیسیهای جاه طلب در نتیجهی برخورداری از دانش انرژی اتمی و فیزیک هستهای به دست خودشان نابود شدند.
بر اساس یافتههای جدید، وقتی قسمت عمدهی قاره با انرژی الکترومغناطیسی محو شد، اکثریت ساکن آن به جز تعداد اندکی که به سوی بخشهایی از اسپانیا و مصر و یوکاتان در مکزیک گریختند، کشته شدند.
مسلما قدرت مطلق ویرانگر است. قبل از اینکه از این فراتر بریم، اجازه بدهید شواهدی مبنی بر وجود آتلانتیس که گزارش شده است، را بررسی کنیم.
۱: در سال ۱۹۷۰ هرمی توسط دکتر “رمی براون” در سواحل “باهاماس” کشف شد. دکتر براون با چهار خواص دیگر جاده، گنبده ها، ساختمانهای مستطیل شکن، ابزارهای فلزی نامشخص و مجسمهای پیدا کردند که به مجسمهی کریستال اسرار آمیز تکیه کرده بود که دارای هرمهای مینیاتوری بود. ابزارهای فلزی و کریستالها برای آنالیز شدن به دانشگاهی در فلوریدا منتقل شدند. چیزی که کشف شد این بود که کریستالها انرژی عبور داده شده از میان خود را تقویت میکردند!
۲: جادهها و ساختمانهای مخروبه؛ که در سواحل جزیرهی “بیبینی” در سال ۱۹۶۰ توسط عکسها و گزارشهای منتشر شده از سفر تحقیقاتی دکتر “مانسون” پیدا شده اند.
همچنین عکسهای مشابهی از مخروبههای زیر آب در باهاماس گرفته شده است. از مخروبههای مشابهی نیز در مراکش عکس گرفته شده که ۵۰ تا ۶۰ فوت زیر آب است.
۳: هرم عظیمی با یازده اتاق در اعماق ده هزار فوت زیر آب در وسط اقیانوس اطلس به کریستالی بسیار بزرگ در بالای آن گزارش شده است. (توسط تونی بلنک)
۴: گزارش ۱۹۷۷ مربوط به یک هرم بزرگ یافته شده در کایسال باهاماس، حدود ۱۵۰ فوت زیر آب.
هرم تقریبا حدود ۶۵۰ فوت ارتفاع داشت. به طور اسرارآمیزی آبی که آنجا را احاطه کرده بود، توسط آب جوشان سفیدی که از سوراخهای موجود در هرم بیرون میزد؛ روشن میشود و به وسیلهی آب سبز رنگی احاطه شده بود؛ درحالی که در همه جای اقیانوس سیاهی بود.
۵: یک شهر غرق شده حدود ۴۰۰ مایلی پرتغال به وسیلهی فردی روسی به رهبری “ادریس استورا” کشف شد؛ با ساختمانهایی که از سیمان و پلاستیک خیلی محکم ساخته شده بود.
او گفته است که بقایای خیابانها نشانگر این است که از مونوریلها برای حمل و نقل استفاده میکردند. اون همچنین مجسمهای را از آنجا بیرون آورده است.
آتلانتیس سه فاجعه بزرگ در تاریخچهی خود داشته است؛ اولی حدود ۵۰۰ هزار سال پیش، دومی حدود ۲۵ هزار سال پیش و سومی که تمدن آنها را نابود کرد حدود ۱۲ هزار سال پیش بود.
انحراف قطبی موجب فشار آوردن بر قوهای از زمین میشود و جا به جایی در سیاره زمین سبب بروز شکافی در بین قارهها میشود، لموریا و آتلانتیس هر دو به علت کج شدن قطبین غرق شدند و در نتیجه آن سطوح وسیعی از کرهی زمین به اعماق آب فرو رفت.
ساکنین آتلانتیس انرژی الکترومغناطیس و جاذبهای را آزمودند که یکی از دلایل اصلی این ویرانی بوده است. انحراف قطبی میتواند سبب فوران آتشفشان ها، زلزله و سبب مهاجرت یا پراکندگی جزیی در جمعیتها بشود، اما این انحراف بزرگترین فاجعه در تاریخ کره زمین بود.
فرضیههای بسیار زیادی در مورد نحوهی زندگی آتلانتیسیها وجود دارد. ما میدانیم که آنها اساسا از لحاظ طبقاتی به دو طبقه تقسیم میشدند.
شهروندان متمول و برده ها. البته آنان قانون گذاران و انجمنهای مخلتفی از مهتران و مشاوران داشتند که همه آنها شامل طبقه شهروندان بودند. اکثر آنها نسبتا متمول بودند. شاید قسمت عمدهی حقیقت این بود که طبقه بردگان نیز وجود داشتند. جالب است با بردهها خوش رفتاری میشد و به هوش آنها احترام گذاشته میشد. در حقیقت طبق استاندارد امروزی آنان جزء طبقه متوسط محسوب میشدند و بعضی از آنها ثروت سرشار داشتند. آتلانتیس یک تمدن سهل گیر بود و همه در نعمتهای آن شریک بودند.
ساکنین قارهی گم شده دارای طول عمر ۸۰۰ ساله بودند و قد آنها حدود ۲۵۰ تا ۳۷۰ سانتی متر بود. ممکن است فکر کنیم این افراد غول پیکر زایدهی تخیل باشند، اما باستان شناسان هنگامی که بیش از دوازده اسکلت با قدی حدود ۲۵۰ تا ۳۷۰ سانتی متر را در مکانهای مختلف در سراسر جهان پیدا کردند، شوکه شدند.
علاقه آتلانتیسیها به فرهنگ و هنر در زندگی آنان تاثیرات ویژهای داشت. آنها همچنین در زمینه تکنولوژی بسیار پیشرفته بودند. پیشرفت چشمگیری که وقتی از کنترل خارج شد، آنان را به نابودی کشاند مردم قاره گمشده زمانی به دنبال کارهای خلاقانه مانند فلسفه، نویسندگی، مجسمه و پیکره سازی و نقاشی بودند. اما به تدریج به سوی صنعت گرایش پیدا کردند و به شدت مادی و تجاری شدند.
آنها در زمینه تکنولوژی آن قدر پیشرفته بودند که امروزه حتی انسانها نمیتوانند رویای آن را بپرورانند. به عنوان مثال آتلانتیسیها کامپیوتری را به کار میبردند که نه تنها اطلاعات را در حافظه اش نگهداری میکرد بلکه بر اساس منطق استقرایی و قیاسی قضاوتهای ملموسی انجام میداد. به علاوه قسمت عظیمی از تکنولوژی آنان به بررسی صور مختلف انرژی اختصاص داشت. آنان نیروی جاذبه را مهار کردند و به طور تجربی و تفریحی نیروی الکترومغناطیسی را آزمودند و با به کارگیری کریستالهای بزرگ و کوچک از آنها برای متمرکز کردن انرژی استفاده کردند.
متاسفانه بسیاری از دانش و اطلاعات آنان از نظر ما برای همیشه از دست رفته است. آنان همچنین قدرت اتمی و نیروهای رادیواکتیو را در اختیار داشتند.
بسیاری از نظریه پردازان معتقدند که آتلانتیس محل تجمع مهاجرانی از فضا بود. شاید، چون متعلق به سیاره دیگری بودند میدانستند که چگونه از میدان جاذبه زمین استفاده کنند. آنان اتومبیلهای هوایی داشتند، ماشینهایی با نیروی هستهای و دستگاههایی داشتند که تمام شهر را سرد یا گرم میکردند. آنان در مورد اتمسفر اطلاعات زیادی داشتند که قادر بودند توسط ماشینهای یونیزاسیون قدرتمند اتمسفر را کنترل کنند. آنان کسانی بودند که راه ورود به مثلث برمودار را ساختند. همچنین قادر بودند وضعیت آب و هوا، زلزله و فوران آتشفشانها را کنترل کنند.
آتلانتیسیها باغها و آبراهههای حیرت انگیزی تقریبا شبیه به یک سیستم کانال، داشتند که از میان و اطراف بسیاری از شهرها عبور میکرد. خانهها و ساختمانهای عمومی آنان از لحاظ زیبایی فوق العاده چشمگیر بود. عدهی زیادی در ساختمانهای هرمی شکل زندگی میکردند. آتلانتیسیها همچنین ماشینی برای تجدید حیات بدن داشتند، به وسیلهی عبور انرژی الکترومغناطیس از درون کریستالها آن را به کار میبردند که در طول عمر تاثیر به سزایی داشت، چنانکه قبلا گفته شده طول عمر در آتلانتیس معمولا خیلی زیاد بود. به علاوه آنان از این ماشین برای تشخیص علت بیماری استفاده میکردند. مریضها به تالاری منتقل میشدند و ماشین میتوانست اورای (یک نوع بیماری) شخص را بخواند و با اشعه ایکس مغناطیس عکس بگیرد.
از اندامهای مصنوعی در هنگام نیاز برای پیوند استفاده میشد، اما در پایان، هنگامی که تمدن آنان به تباهی کشیده شد، به روشی باورنکردنی و خطرناک شروع به آزمایش بر روی حیوانات و انسانها کردند حتی به جایی رسیدند که سعی داشتند انسان و حیوان را به هم بیامیزند.
همچنان که زمان به پیش میرفت، آتلانتیسیها از فناوری خود نه تنها برای بهبود و جوان ماندن بلکه برای بدست آوردن قدرت بیشتر استفاده میکردند.
از آنجا که همه چه کوچک و چه بزرگ طمع داشتند تا توانایی خود را افزایش دهند؛ آنان نیز شروع به استفاده از کریستالها برای تقویت فناوری خودشان و مبادلاتی برای دست یافتن به چیزهایی بهتر و بزرگتر کردند. به نظر میرسد بعدها از قدرت کریستال برای اهداف نظامی و ویرانگر استفاده کردند.
منبع:اینفو