به گزارش مجله خبری نگار/جماران، فرشته مقدم: یک مشکلی در ورزش وجود دارد که تنها با صدای پایین درباره اش صحبت میشود و زمانی که برخوردهای شدیدی به وجود میآید به ندرت به آن پرداخته میشود. هشدار گاهی اوقات فعال میشود، اما با جدیت لازم بررسی نمیشود. قضیه تیراندازی اخیر در نیویورک آمریکا نیز به این موضوع مربوط است که در آن بازیکن سابق فوتبال آمریکایی وارد ساختمان مرکزی NFL (لیگ فوتبال آمریکایی) شد و پنج نفر را به قتل رساند. او در نامه خودکشی اش به داشتن بیماری انسفالوپاتی مزمن جراحتی (زوال عصبی که منجر به زوال عقل میشود) اشاره کرد.
خیلی از ورزشکاران از بیماری زوال عصبی رنج بردند یا میبرند که مطالعات مختلف آن را به ضربات مکرر سر که در حین انجام رشتههای مختلف ورزشی دریافت میکنند، نسبت میدهند. بوکس همیشه در مرکز این قضیه قرار دارد، اما فوتبال آمریکایی، راگبی و حتی فوتبال هم از این مشکل نگران کننده غافل هستند. تحقیقات جامعه پزشکی و علمی ضربه مغزی را به عنوان یک مسئله مهم سلامتی نشان میدهد.
ضربات به سر در ورزشها
سرعت، قدرت و توان در ورزش حرفهای با تکامل بدن انسان و کمک تکنولوژی همراه بوده است. آن تاثیرات مثبت و منفی دارد. آسیب دیدگیها جزو موارد منفی هستند. از چند دهه پیش پیامدهای ضربات به سر جزو تیترهای رسانهها شدند و به منبعی برای نگرانی تحقیقات جامعه پزشکی و علمی تبدیل شدند.
خیلی از ورزشکارانی که از ضربه مغزی رنج میبرند ممکن است علائم قابل مشاهدهای نداشته باشند که آن تشخیص را سخت میکند. این علائم ممکن است پس از آسیب سر یا دقایق یا چند ساعت بعد خود را نشان دهند.
علائمی که ممکن است پس از ضربه مغزی دیده شود: گیجی و ناتوانی در صحبت به صورت منسجم، خستگی، از دست دادن حافظه (اتفاقی که برایشان افتاده است)، سردرد و احساس فشار در سر، تهوع و استفراغ.
ضربه مغزی و سندرم ضربه دوم میتواند موجب سرگیجه، از دست دادن هوشیاری، فراموشی، استفراغ، زنگ زدن گوش یا کبودی شود، اما در دراز مدت بسیار جدیتر میشوند، از خطر آلزایمر یا زوال عقل گرفته تا اضطراب، اختلال خواب یا تحریک پذیری. آنها عواقب مادام العمری هستند که در برخی موارد میتوانند کشنده باشند. اصلیترین نگرانی متخصصان این است که انسفالوپاتی مزمن جراحتی باشد. آن ناشی از ضربه مغزی مختلفی است که ورزشکاران در طول دوران حرفهای خود از آن رنج میبرند. با توجه به شناخت خطر، وضعیت فعلی همه سازمانها را مجبور میکند تا با دقت و مسئولیت پذیری به این مشکل رسیدگی کنند. افزایش موارد با فرض اینکه هرگز نمیتوان خطر را به صفر رساند، این موضع را ایجاب میکند. فوتبال آمریکایی مدت زمان زیادی است که در این رابطه دست به کار شده است، راگبی گامهای روشنی برای خنثی کردن این مشکل برداشته است و فوتبال دیگر در اولویت نیست.
لویس مودی، بازیکن بازنشسته راگبی که ۷۱ بازی برای تیم ملی انگلیس انجام داده است، گفت: "به یاد دارم در بازی برابر تونگا در جام جهانی ۲۰۰۷ یک ضربه دریافت کردم و زمانی که بلند شدم هیچ ایدهای نداشتم که کجا هستم. به بازی خود ادامه دادم و در نخستین دقایق مارتین کوری، هم تیمیام مرا در زمین راهنمایی میکرد همچنان که حواس و تعادلم را باز مییافتم. آن قضیه عادی بود حتی سرگرم کننده. خندیدن آشکار در حالی که شاهد ضربه مغزی یک بازیکن بودید، غیر معمول نبود. " این اظهارات نشان میدهد در سالهای اخیر چقدر نگاه به این قضیه تفاوت پیدا کرده است. دیگر کسی نمیخندد. بررسی دانشگاه تکنولوژی اوکلند نشان میدهد ۸۵ درصد بازیکنان حرفهای راگبی حداقل یک بار در طول دوران ورزشی خود از ضربه مغزی رنج میبرند. در همین راستا تحقیقات سالیانه اتحادیه راگبی فوتبال انگلیس نشان میدهد که ضربه مغزی بیشترین آسیب دیدگی در راگبی این کشور است. با حمایت فدراسیون جهانی راگبی، دورههایی برای آگاهی بخشی بر اساس شعار چهار اصل 'ر': «تشخیص، حذف، بازیابی و بازگشت» برگزار میشود.
موارد راگبی
انگلیس در سال ۲۰۰۳ قهرمان راگبی شد. در جزایر بریتانیا از آن به طور خاص یاد میشود، چون تنها قهرمانی خالقان راگبی به حساب میآید. با این حال استیو تامپسون ۴۳ که در آن فینال بازی کرد و پیروز شد هیچ چیز از آن رقابتها را به یاد ندارد: نه بازیها نه جام. بازیکن انگلیسی ۷۳ بازی ملی انجام داده است و بیش از ۲۰۰ بازی باشگاهی. در عکسهای جشن قهرمانی تامپسون در حال بلند کردن جام دیده میشود و با یک بطری نوشیدنی در دست. با این حال برای بازیکن انگلیسی همه آنها غیر واقعی است. او در این رابطه گفت: "من آنجا نبودم، آن من نیستم. "
تامپسون و دیگر بازیکنان بازنشسته که به زوال عقل زودرس دچار شدند سال گذشته از نهادهای حاکم بر راگبی به دلیل سهل انگاری در محافظت از سلامتشان در بازی شکایت کردند. وکلای شاکیان تخمین میزنند که بیش از ۸۰ درصد بازیکن بین سنین ۲۵ تا ۵۵ علائم انسفالوپاتی مزمن جراحتی دارند که شامل زوال عقل، افسردگی و از دست دادن حافظه است و تنها پس از مرگ تشخیص داده میشوند. تامپسون پس از مرگ مغز خود را برای تحقیق انسفالوپاتی مزمن جراحتی اهدا خواهد کرد.
پروتکل ضربه مغزی در راگبی
۲۴ ساعت استراحت جسمانی و روحی، یک هفته استراحت نسبی بدون علامت، ویزیت دکتر، بازگشت تدریجی به بازی (۲۴ الی ۴۸ ساعت به صورت مرحلهای)، ویزیت پزشک، بازگشت به بازی حداقل پس از ۱۲ روز.
در فوتبال نیز دست به کار شدند. با خجالت، بله، اما حداقل یک آغاز است. پروتکلهای فیفا و یوفا ارزیابی عصبی را بهبود بخشیدند و حتی در صورت ضربه مغزی تعویض موقت را پیشنهاد میدهند. هر دو سازمان، در کنار اتحادیه FIFPRO برخی کمپینهای آگاهی بخشی را راه اندازی کردند. با این حال هنوز سکوت عمومی مشخصی وجود دارد که وسعت واقعی این مشکل را پنهان میکند. در سال ۱۹۸۵ با تایید دکتر ووجین اسمودلاکا آمریکایی یک مقاله در مجله رسمی فیفا منتشر شد که خطر ضربه سر را بررسی کرده بود، یکی از عناصر اصلی رشته فوتبال که نتیجه گرفت بیش از حد ضربه سر زدن موجب سردرد، گردن درد و گوش درد، سرگیجه، بی خوابی و از دست دادن حافظه میشود و هشدار داد پزشکی ورزشی به اندازه کافی به این مشکل مهم آسیبهای مغزی توجه نکرده است.
آن مقاله در دورانی که توپها بسیار سفتتر و بازیهای هوایی بیشتر (میانگین ۳۴۰ ضربه سر سالیانه برای هر بازیکن) بود به سوءظنها دامن زد. اکنون ضربه سر مستقیم به توپ یک خطر واقعی محسوب نمیشود. پابلو اگیا، دکتر انجمن مغز و اعصاب اسپانیا به آس گفت: "نتایج مطالعات مختلف نشان نمیدهد که ضربه سر مشکل ساز است. در اصل با توجه به فراوانی انجام آن به نظر نمیرسد یک عامل خطر باشد. "
با این حال به دلیل ماهیت بازی، بازیکنان همیشه در معرض ضربه مغزی به خاطر بازیهای هوایی هستند. مقابل این تهدید نهفته، سازمانها باید از حرف به عمل روی آورند و از سنین پایین اقدامات پیشگیرانه را اتخاذ کنند. در بریتانیا ضربه سر برای بازیکنان زیر ۱۲ سال در تمرینات ممنوع است و محدودیتهایی برای بازیکنان ۱۲ تا ۱۸ سال وجود دارد. اگیا در این رابطه اظهار کرد: "مغز کودکان در حال رشد است و برابر این مصدومیتها آسیب پذیر است. گردن آنها نه قدرت و نه تحمل چنین ضربههایی را ندارد. آنها همچنین هماهنگی کمتری دارند و بنابراین بیشتر احتمال دارد هنگام پریدن دچار آسیب سر به سر شوند. آنها بیشتر از بزرگسالان مستعد این آسیب هستند. "
تاثیر بر فوتبال
در سال ۲۰۲۰ اتحادیه بازیکنان حرفهای در انگلیس و اتحادیه جهانی فیفپرو از فیفا خواستند تا در مورد تعداد آسیبهای سر بازیکنان در جریان مسابقات مختلف اقدام کند. در فینال جام جهانی ۲۰۱۴، کریستوف کرامر آلمانی پس از برخورد با حریف آرژانتینی برای ۱۴ دقیقه با حالت گیجی بازی کرد. داور به خبرنگاران گفت که کرامر از او خواسته بود که در طول بازی تایید کند که آن دیدار واقعا فینال جام جهانی است.
در سال ۲۰۱۹ یان فرتونگن، بازیکن سابق تاتنهام اعتراف کرد که با علائم ضربه مغزی ۹ ماه بازی کرده است پس از اینکه در نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا ۲۰۱۹ سرش آسیب دید. در نوامبر ۲۰۱۹ رائول خیمنس و داوید لوییز سرهایشان به شدت به هم خورد و آسیب سختی دیدند. خیمنس جمجمه اش شکست و زیر تیغ جراحی رفت. لوییز برای نیم ساعت بازی کرد و بین دو نیمه تعویض شد.
در جریان یورو ۲۰۲۰، بنجامین پاوار پس از ضربه شدید به سرش روی زمین افتاد، اما داور تصمیم گرفت بازی ادامه یابد به جای اینکه کادر پزشکی وارد زمین شود. مدافع فرانسوی گفت که برای ۱۰ تا ۱۵ ثانیه بیهوش بود.
در دسامبر ۲۰۲۰ IFAB (هیئت بین المللی فوتبال) به شکل آزمایشی اجازه داد بازیکنانی که از سر آسیب دیدند یا مشکوک به این آسیب هستند تعویض شوند. با این حال درباره قضیه پاوار در یورو این پروتکل فعال نشد. اتحادیه بازیکنان فیفپرو بیانیهای منتشر کرد و از یوفا خواست توضیح بدهد که چرا منشور ضربه مغزی اعمال نشده است.
تحقیق ویلی استوارت
دکتر ویلی استوارت، عضور آزمایشگاه نوروپاتولوژی دانشگاه گلاسکو اواخر سال ۲۰۱۹ تحقیقی با عنوان "مرگ و میر ناشی از بیماریهای عصبی در بازیکنان بازنشسته" منتشر کرد. در آن اطلاعات پزشکی ۷۶۷۶ فوتبالیست متولد اسکاتلند بین سالهای ۱۹۰۰ تا ۱۹۷۶ را با ۲۳ هزار و ۲۸ مرد با پیشینه اجتماعی مشابه، اما کسانی که به صورت حرفهای ورزشهای تماسی انجام نداده بودند، مقایسه کرد. این بررسی تایید کرد که بازیکنان بازنشسته سه برابر بیشتر از بقیه افراد احتمال دارد علت اصلی مرگشان داشتن بیماری دژنراتیو (ساختار یا عملکرد یک بخش از بدن به صورت تدریجی و پیش رونده تحلیل میرود یا آسیب میبیند) باشد. استوارت نتوانسته است علت مرگ و میر را تعیین کند، اما به عنوان یک فرضیه گفته است تنها عامل خطر شناسایی شده ضربه به سر است.
درحال حاضر فیفا اجازه میدهد تا هر تعداد تعویض لازم برای جایگزینی بازیکنانی که از سر آسیب دیدهاند، انجام شود حتی اگر مربیان قبلا از پنج تعویض مجاز استفاده کرده باشند. اگر یک یا دو بازیکن از سر آسیب دیده باشند بر اساس پروتکل باید از زمین خارج شوند.
فوتبال به دنبال راه حل است و نمیتواند چنین نتیجه گیریهای نگران کنندهای مانند نتایج مطالعه ویلی استوارت یا نتایج جمع آوری شده توسط تیم ناظران بیمارستان سنت مایکل تورنتو کانادا را نادیده بگیرد. آنها ۵۱ بازی یورو ۲۰۱۶ را بررسی و ۶۹ ضربه مغزی احتمالی را شناسایی کردند، میانگین ۱.۳۵ در هر بازی. این صرفا سنجش کمی از خطر است. موارد قابل توجهی از بازیکنان بازنشسته قربانی بیمارهای دژنراتیو شدهاند. از جف استل گرفته تا پوشکاش، گرد مولر، نوبی استایلز یا مورد اخیر رابی چارلتون. چهار قهرمان جهان انگلیس در سال ۱۹۶۶ به دلیل این بیماریها درگذشتند؛ بنابراین این ترس بی اساس نیست. آلن شیرر، اسطوره فوتبال انگلیس که ضربات سر عالی و مهار نشدنی میزد و بهترین گلزن تاریخ لیگ برتر به حساب میآید، در مستند بی بی سی با عنوان "زوال عقل، فوتبال و من" در سال ۲۰۱۷ شرکت کرد که تاثیر زیادی ایجاد کرد. مهاجم سابق نیوکاسل و تیم ملی انگلیس تحت یک سری آزمایشهای پزشکی و اسکن قرار گرفت که نتایج نگران کنندهای برای آینده به همراه داشت. شیرر در این فیلم گفت: "باید مطمئن شویم که فوتبال یک بازی کشنده نباشد. "
با این حال فوتبال مانند NFL نیست، جایی که تاریخ مارپیچ غیرمعمولی از آسیبهای مغزی را در بازیکنانش ردیابی کرده است، تا جایی که تحقیق مجله انجمن پزشکی آمریکا تایید کرد از ۱۱۱ مغز بررسی شده بازیکنان بازنشستهای که فوت شدند ۱۱۰ مورد علائم حاد انسفالوپاتی مزمن جراحتی داشتند. NFL مدتها آزمایشهای علمی که نشان میداد ورزش محبوب آمریکا احتمال ابتلا به آلزایمر، افسردگی یا زوال عقل در سنین پایینتر را افزایش میدهد، انکار کرد. این واقعیت تلخ سر و صدای زیادی در جامعه به پا کرد و لیگ آمریکا را مجبور کرد از سال ۲۰۱۶ چند بار قوانین خود را اصلاح کند تا از عواملی که موجب ضربه مغزی میشوند جلوگیری شود. تلاشهای آنها در طول تمرینات و بازیها قابل مشاهده است با نظارت پزشکی جامعتر و جریمههای شدید برای خشونتهای بیش از حد بازیکنان. بر این اساس NFL با اختصاص منابع و زمان لازم برای مشکلی به این بزرگی که دیگر نباید مسکوت گذاشته شود، ضربه مغزی را مهار کرده است.
کشف ترسناک فوتبال آمریکایی
دکتر بنت اومالو، متخصص مغز و اعصاب اوایل دهه ۲۰۰۰ مغز مایک وبستر، بازیکن سابق و ستاره تیم فوتبال آمریکایی پیتسبرگ استلیرز را دریافت کرد. زمانی که دکتر اومالو بافت مغز وبستر را زیر میکروسکوپ مشاهده کرد، غلظت بالایی از پروتئینی به نام TAU را کشف کرد. این یکی از دو پروتئینی است که در مغز در بیماریهایی همچون آلزایمر و انسفالوپاتی مزمن جراحتی تجمع مییابند و با ضربات مکرر به سر مرتبط است.
کشف اومالو منجر به شروع یک سری تحقیقات شد و جنجال به پا کرد با توجه به این که NFL از پذیرش رابطه مستقیم بین انسفالوپاتی مزمن جراحتی و بازی فوتبال آمریکایی خودداری کرد و هنوز هم آن را رد میکند.
چند سال پس از کشف متخصص مغز و اعصاب، گروهی از اعضای خانوادهها و بازیکنان بازنشسته از NFL شکایت کردند. به یک توافق رسیدند و NFL به شاکیان ۷۶۵ میلیون دلار پرداخت کرد، اما بدون اذعان صریح به رابطه مستقیم بین انسفالوپاتی مزمن جراحتی و بازی. در ماه جولای ۲۰۱۷ نیویورک تایمز گزارشی را منتشر کرد که نتایج تحقیق انجام شده توسط متخصصان مغز و اعصاب دانشگاه بوستون بود که مغز بازیکنان بازنشسته فوتبال آمریکایی را بررسی کرده بودند. از میان ۱۱۱ مغز در ۱۱۰ مغز انسفالوپاتی مزمن جراحتی پیدا شد. این تحقیقات این فرضیه را به وجود آورد این بیماری با فوتبال آمریکایی مرتبط است.