کد مطلب: ۳۷۵۴۳۱
۲۲ آذر ۱۴۰۱ - ۰۲:۵۷

همه چیز بهانه است؛ هدف، مهار ایران است

تداوم پرستیژ و ابرقدرتی امریکا در گرو آخرین دوندگی نفسگیرشان در وقت‌های اضافه بازی است، حراست و پاسداری از دروازه ایران وظیفه غیرتمندانه هر ایرانی است.

به گزارش مجله خبری نگار/ایران: نه تحریم‌های اقتصادی و نه بهانه‌های موشکی و هسته‌ای و نه دلسوزی‌های دروغین حقوق بشری و نه بحران و تنگنای حجاب و پوشش، هیچ‌کدام‌شان دلیل جدل و خصومت اصلی و اساسی امریکا با ایران نیست. سطح تحلیل اگر خُرد و نازل باشد سرانجام به تقلیل‌گرایی می‌انجامد و ما را از عمق فهم استراتژیک باز می‌دارد. دشمنی عمیق امریکا نه در شیوه توصیف می‌گنجد و نه در روش تفسیر و تحلیل جای دارد، بلکه به فهم تبیین و به دانش هرمنوتیک و تأویل نیازمند است تا بتواند هدف غایی امریکا را در دفن موجودیت ایران آشکار و هویدا کند.

اگر نبود این دلایل چرا باید امریکا از چند موشک ایران بترسد، اما از صد‌ها موشک اتمی پاکستان، هندوستان و کره شمالی و. هیچ واهمه‌ای به دل نداشته باشد؟ کودکان یمن با بمب‌های فسفری ذوب! در عربستان گردن جوان‌ها با شمشیر قطع! در امریکا و اروپا تجاوز جنسی، تبعیض و آپارتاید نژادی علیه رنگین‌پوستان غوغا! استبداد و جنایت دموکراتیک رهبران اروپا و امریکا جایگزین حقوق بشر! یاللعجب؛ با چه حُجت عقلی، نژادی، ناسیونالیستی و اخلاقی، دل‌شان به سیادت، امنیت، سلامت و آینده جوان ایرانی می‌تپد؟

سیاست مهار (containment policy) ایران با نظریه‌پردازی مارتین ایندیک از دیپلمات‌های ارشد امریکا و توسط بیل کلینتون در دهه نود سده بیستم میلادی رقم خورد، سیاست مهار ایران برگرفته از نسخه موفق سیاست سد نفوذ و مهار شوروی توسط نظریه‌پرداز رئالیست و واقع‌گرای مشهور امریکا جُرج کنان بود. سیاست مهار شوروی چهل سال طول کشید و درسال ۱۹۹۱ شوروی فروپاشید.

صرف‌نظر از اینکه آیا سیاست مهار امریکا به‌تن‌هایی موجبات فروپاشی شوروی شد، تحلیل و آنالیز این نوشتار نیست، اما راهبرد امریکا را یکی از متغیر‌های مهم در فروپاشی آن می‌دانم.

اگر بخواهیم به مَجد و عظمت قدرت جمهوری اسلامی و افول قدرت امریکا پی ببریم لازم است اهمیت این بزرگی را با قدرت اتحاد جماهیر شوروی سابق مقایسه کنیم.

شوروی سابق در بحران موشکی کوبا با استقرار موشک‌های اتمی خود در کوبا - کشوری در امریکای شمالی - اقتدار و قدرت نفوذ خود را به رخ کشید و امریکا را مجبور به تمکین و تسلیم کرد، اما تغییر و تداوم سیاست‌های امریکا از تهدید سخت به جنگ نرم، موجبات فروپاشی شوروی را فراهم کرد.

سیاست مهار دوگانه (dual containment) ایران و عراق توسط بیل کلینتون در سال ۱۹۹۳ که با هدف دوری دو کشور از ائتلاف‌سازی علیه امریکا بود، در عراق تا اندکی بویژه در اقلیم کردستان جواب داد. چه اینکه هدف از مهار عراق دلیل مهار ایران بود.

برگردیم به قدرت ایران و ترس امریکا از ابرقدرتی آتی ایران، بله ابرقدرتی ایران دور از محاسبات عینی و میدانی نیست، ایران در چند قدمی ابرقدرتی است، ایران دور زده از تحریم‌های بین‌المللی و جهانی، یک تنه در برابر جنگ نامتقارن امپراطور رسانه و تحریم‌های ظالمانه ایستاده است، ایران فاتح بسیاری از رشته‌های علم و تکنولوژی است، ایران اولین قدرت نظامی خاورمیانه و سومین قدرت موشکی دنیاست، اندازه قدرت دریا پایه ایران در خلیج فارس و انهدام منابع و منافع لجستیک و ناو‌های امریکا و اروپا به مراتب قوی‌تر از شوروی دیروز و روسیه امروز است.

هراس و وحشت امریکا نه تخیلات ذهنی است و نه از جنس افسانه‌های تاریخی و نه نگاه پوپولیستی عوامفریبانه و نه برای خرید دلخوشی‌های نسیه است، بلکه واقعیتی است عینی و انکارناشدنی میدانی و اگر نبود قدرت ایران، امریکا یک لحظه در حمله پیشدستانه خود دریغ نمی‌کرد. با این وصف مهار ایران در میادین نبرد نظامی منتفی است، سیاست تحریم (sanction policy) تلفیقی و ترکیبی امریکا - اروپا نیز بعد از دو دهه در نازل‌ترین و ضعیف‌ترین حالت از ریتم‌های تنفسی است! آخرین و سمی‌ترین حربه امریکا جنگ روانی و فروپاشی ذهن‌ها از طریق بمباران رسانه‌ای و تبلیغاتی است! عبور ایران از پیچ دوربرگردان و تضمین ثبات و آرامش جامعه، همت بلند پدران و مادرانی را می‌طلبد که امنیت و آسایش فرزندان‌شان در گرو آن است.

تداوم پرستیژ و ابرقدرتی امریکا در گرو آخرین دوندگی نفسگیرشان در وقت‌های اضافه بازی است، حراست و پاسداری از دروازه ایران وظیفه غیرتمندانه هر ایرانی است.

حسین حاجی؛ تحلیلگر سیاسی

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر