کد مطلب: ۶۳۲۶۸۶
۱۰ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۶:۰۱

چگونه ترورها و ماموران امنیتی برای سینما و تلویزیون جذاب شدند؟

در این بخش سعی کردیم برخی از سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی را که با موضوع ترور و ماموران امنیتی ساخته شده‌اند بازخوانی داشته باشیم.

به گزارش مجله خبری نگار/فرهیختگان: صنعت سینمای جهان، علاقه زیادی به وجوه پنهان ماموران امنیتی و موضوع ترور دارد و برایشان قصه‌پردازی می‌کند. اتفاقا فیلم‌هایی با این مدل قهرمان‌هایشان گیشه و فروش خوبی هم دارند. در ایران از سال ۸۴ این ژانر برای فیلمسازان ایرانی اهمیت پیدا کرد و درنهایت در دهه ۹۰ ساخت سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی- که با سوژه ترور و ماموران امنیتی باشد- شدت گرفت. در این بخش سعی کردیم برخی از این سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی را که با این موضوع ساخته شده‌اند بازخوانی داشته باشیم.

«وفا» و عشق

«سریال «وفا»، سریال عشق بود. یک عشق ممنوعه زمینی. به نظر من عشق هیچ وقت تکراری و کهنه نمی‌شود. من در وفا خواستم مساله خشک و بی‌روح صهیونیست را با عشق تلطیف کنم که موفق هم شدم.» این صحبت‌های غلامحسین لطیفی است کارگردان سریال وفا که در سال ۱۳۸۵ ساخته شد، وفا سریال جاسوسی درباره ایران بود که بازیگران نوظهوری مانند هانیه توسلی و پوریا پورسرخ را به مردم معرفی کرد.

فیلمنامه این سریال که توسط علیرضا افخمی و سیدسعید رحمانی نوشته شده، داستان جوانی یهودی‌ـ ایرانی به نام ژوبین پناهی را روایت می‌کند که در حین تحصیل در کشور لبنان با دختری لبنانی‌ـ ایرانی و مسلمان به نام وفا آشنا و شیفته رفتار و اعتقادات او می‌شود. او به جرم جاسوسی برای اسرائیل در ایران زندانی است. این مجموعه درحالی در میانه دهه ۸۰ روانه آنتن شد که فضای کلی ســریال‌ها همچنان ملودرام‌های خانوادگی بود و این یک خرق عادت به‌حساب می‌آمد که ماجرایی امنیتی سوژه یک سریال شود.

محمدحسین لطیفی در وفا سعی کرد یکی از بهترین عملکرد‌های خود را در زمینه کارگردانی ارائه دهد. او هم در خلق لحظات عاشقانه موفق بود و هم به‌خوبی توانست لحظات پرتعلیق و پرکشش مرتبط با تعقیب‌وگریز‌های امنیتی در این مجموعه را به‌تصویر درآورد. وفا را می‌توان یکی از معدود تجربه‌های موفق داخلی در ارتباط با جریان مقاومت و تقابل امنیتی ایران و رژیم‌صهیونیستی به‌حساب آورد.

«بادیگارد» و شخصیت نظام

حاتمی‌کیا در گفت‌و‌گویی که در روز‌های اکران «بادیگارد» با یکی از مجلات داشت، گفت: «می‌گویند یک‌سری هکر هستند که در سیستم‌های امنیتی نفوذ می‌کنند. بچه‌های باهوش و نابغه‌ای که یا باید به زندان انداخت یا آنها را به خدمت گرفت و این رفتارشان را بزرگوارانه بخشید، چون نمی‌شود آنها را به حال خودشان رها کرد. حکایت ما با کمی اغماض همین موضوع است. گاهی وقت‌ها عیب‌هایی را افشا می‌کنیم که شاید به عده‌ای بربخورد. ولی وجودمان مفید است.»

داستان بادیگارد درباره محافظی شخصی است که از جان یکی از شخصیت‌های مهم نظام محافظت می‌کند، اما در جایی و براساس حوادثی متوجه می‌شود که او بیش از آنکه به فکر نظام باشد به فکر منافع شخصی است و داستان ادامه پیدا می‌کند. ابراهیم حاتمی‌کیا مفاهیم عمیقی جای داده است که ناشی از دغدغه‌های جدی آقای حاتمی‌کیا درباره جامعه کنونی و نسبت آن با اصل انقلاب اسلامی است. کلمه شخصیت نظام را باید نقطه کلیدی این فیلم دانست. در همان چند دقیقه آغازین که ترور اول اتفاق می‌افتد، مشخص می‌شود که با فیلمی کاملا حرفه‌ای از لحاظ اجرا طرف هستیم. شروع مخاطب را میخکوب می‌کند و او را تا پایان فیلم نگه می‌دارد. فیلم به‌طرزی عجیب و باورنکردنی میان شاخه‌های مختلف مردم نفوذ کرده، به‌طوری که هنوز با وجود گذشتن چند سال از ساخت و پخش این فیلم، هنوز در برنگاه‌های خاص بازتاب‌های بسیار جذابی از آن می‌بینیم و می‌شنویم.

جیرانی و قصه ترور دانشمند هسته‌ای

تعدادی از عوامل فریب‌خورده و جاسوسان خارجی در عملیاتی، یک دانشمند هسته‌ای ایران را به قصد بهره‌برداری‌های جاسوسی و تبلیغاتی می‌ربایند، اما به‌دلیل مجروح شدن این دانشمند، برنامه عملیات تغییر می‌کند و سرانجام با دستگیری و هلاکت جاسوسان، عملیات ناکام می‌ماند. فریدون جیرانی که در نیمه دهه ۸۰ در اولین تجربه سریال‌سازی خود «مرگ تدریجی یک رویا» را ساخته و نشان داده بود به فضا‌های تیره و سیاه در حال‌وهوای فریب‌خوردگی علاقه دارد، بعد از نزدیک به یک‌دهه سراغ تعبیر وارونه یک رویا رفت. از نکات جالب درباره این سریال، حضور و همراهی مرتضی اصفهانی در مقام یکی از فیلمنامه‌نویسان است. چهره‌ای که به‌عنوان مشاور امنیتی بســیاری از سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی شناخته می‌شد.

اما بسیاری از کارشناسان در همان زمان معتقد بودند که جیرانی نتوانست آن‌طور که باید و شاید از پس ساخت یک سریال امنیتی بربیاید و می‌گفتند در این سریال، با تصویری کاریکاتوری از یک کیس امنیتی مواجه هستیم که باور‌پذیر نیست. با وجود آنکه دو قسمت ابتدایی سریال قوی آغاز می‌شود، اما در ادامه جیرانی سراغ همان شیوه کلاسیک فیلمسازی خودش می‌رود و دوربین سر دست به پشت سر کاراکتر راه می‌افتد.

فریدون جیرانی درباره ساخت این سریال گفت: «بودجه سریال خیلی بالا نبود. ما خودمان طرح را جلو بردیم؛ یعنی درواقع آقای اصفهانی به‌عنوان مشاور-کارشناس قرارداد این مجموعه را بست. وزارت اطلاعات کمک معنوی به ما کرد، اما کمک مادی نکرد.»

ترور در روز روشن

«هناس»، روایت‌کننده زندگی یک قهرمان ملی است و مطمئنا تماشایش برای همه ایرانی‌ها لازم و ضروری است. هناس با موضوع مهمی که داشت یعنی ترور دانشمند شهید رضایی‌نژاد درمقابل چشمان دختر پنج‌ساله‌اش توانست مخاطبان کنجکاو را به سینما بکشاند. شاید برخورد با چنین روایتی برای تک‌تک افراد جامعه جذاب نباشد، اما فهم اینکه شمار بسیاری از ایرانیان قطعا مشتاق دیدن و شنیدن روایت و جزئیات حادثه تلخ ترور دانشمند هسته‌ای کشورمان هستند، اصلا سخت نیست. ترور نخبه صنعت هسته‌ای در روز روشن و در مقابل چشمان دختر خردسالش، واقعه‌ای که در پایتخت همین کشور و در ابتدای دهه گذشته رخ داده، شاید نامش با تاریخ معاصر گره خورده باشد، اما تاریخی است که جامعه آن را با تمام وجود لمس کرده و برایش تازگی دارد.

احسان ثقفی، نویسنده این فیلم سینمایی در گفت‌وگویی که در مورد ساخت فیلم با او داشتیم، گفت: «در چنین کار‌هایی بیشتر از اینکه خالق باشید، کاشف هستید یعنی باید روی آن زندگی، مطالعه زیادی داشته باشید تا زاویه نگاه جذاب و مهم این زندگی را کشف کرده و به‌عنوان محصول عرضه کنید. این با کار اجتماعی متفاوت است. درباره این کار هم تا حدود زیادی اینچنین بود که داده‌هایی از زندگی ایشان داشتیم که یک بخش‌هایی از ابتدا جذاب بود. در جا‌های مختلف شنیده بودم که نیروی محرکه اولیه ما بود؛ از جنس شهادت ایشان، رابطه زن و شوهر به‌خصوص در یک‌سال پایانی زندگی شهید.» همین که داستان واقعی می‌شود، انگار سختی‌های آن هم بیشتر بر دوش سازندگان سنگینی کرده و سختی‌هایش را بیشتر می‌کند. هناس هم خوب است و هم نتوانسته آن طور که باید داستان یک روایت واقعی را به چشم مخاطب برساند.»

«گاندو» و داستان ترور

زمانی که سریال «گاندو» پخش شد، حواشی زیادی داشت. شاید برای اولین‌بار بود که مخاطب در سریالی تلویزیونی با ماجرای واقعی روبه‌رو می‌شد. ماجرایی که در واقعیت شاید خیلی کمرنگ‌تر از آنچه اتفاق افتاده، به گوش مخاطب رسیده، اما وقتی در قالب سریال و با جزئیات قرار است بگویند در واقعیت چه اتفاقی افتاده، مطمئنا برای مخاطب جذاب می‌شود. گاندو، ماموران امنیتی جدیدی را هم به مخاطب نشان داد برعکس آنچه همیشه می‌دیدیم که باید سن و سالی داشته باشند، در اینجا با عد‌ه‌ای جوان روبه‌رو بودیم که می‌توانستند بدون کار‌های خارق‌العاده و یا اینکه بخواهند کار عجیب و غریبی انجام دهند، مخاطب را با خود همراه کنند. آن چیزی که سازندگان سریال درمورد جوان بودن این ماموران امنیتی می‌گفتند، این بود که ما براساس واقعیت آن را ساخته‌ایم و حتی سن و سال ماموران امنیتی هم مطابق با واقعیت بود. حتی جواد افشار، کارگردان این سریال درباره این ماموران گفته بود اگر قرار بود واقعیت ساخته شود، شاید باید بچه‌های امنیتی جوان‌تر از این هم می‌بودند. موضوعی که خودم هم باورم نمی‌شد.

گاندو در دو فصل ساخته شد. سری دوم سریال گاندو در نوروز سال ۱۴۰۰ از تلویزیون ایران پخش شد. همان‌طور که انتظارش می‌رفت با جنجال‌ها و حواشی فراوانی همراه بود. سازندگان در سری دوم چند موضوع مختلف را برای ۳۰ قسمت در نظر گرفتند. امنیت، دیپلماسی، ترور، جاسوسی از جمله این موارد بود. بازی‌ها در «گاندو ۲» به نسبت فصل اول آنقدر به دل نمی‌نشست و شاید همین باعث شد تا در فصل دوم خیلی مورد استقبال قرار نگیرد. مجتبی امینی، تهیه‌کننده این سریال درباره ساخت آن و حرف‌هایی که زده شد، گفت: «با توجه به اطلاعاتی که داشتیم، پرونده جیسون رضاییان را انتخاب کردیم. این پرونده نشان‌دهنده ظلمی بود که به مردم ما شد. درکنار نشان دادن پرونده رضاییان نیز داستانک‌هایی را که همگی واقعی هستند، با تغییر نام و اسامی آوردیم. این داستانک‌های مختلف نشان‌دهنده رخنه و نفوذ ویژ‌ه‌ای است که در سال‌های گذشته اتفاق افتاده است و سه سال طول کشید تا این پروژه به آنتن پخش تلویزیون برسد. پروسه تحقیق، نگارش، پیش‌تولید و تولید و پس‌تولید هرکدام یک سال زمان گرفت. تا به حال اثری با این استاندارد در تلویزیون ما تولید نشده بود و نکته مهم این است که خلق گاندو این را نشان داد بدون عشق مثلثی و با شعار مطالبه‌گری و شفاف‌سازی هم می‌توان سریال ساخت. گاندو نشان داد ذائقه مردم می‌تواند چیز‌های دیگری هم باشد.»

«خانه امن» و تروری در سال ۱۳۸۸

سریال «خانه امن»، سریالی با تم امنیتی که موضوع محوری آن مقابله دستگاه اطلاعاتی کشور با ناامنی‌هایی از جنس داعش یا مفاسدی از نوع اقتصادی و... است. این موضوع جذابیت و ظرفیت خوبی برای به تصویر کشیدن دارد. این سریال هم درامی با بن‌مایه‌های امنیتی در قالب یک موضوع جاسوسی بود، هم ذیل یک تم سیاسی را مشابه با سریال پرحاشیه «گاندو» به مخاطب خود عرضه کرده است. البته آن‌گونه که از شواهد امر پیداست این سریال علاوه‌بر درون‌مایه امنیتی و جاسوسی، نیم‌نگاهی هم به فساد‌های اقتصادی داخلی در کشور با محوریت پولشویی برای تامین بودجه فعالیت‌های تروریستی علیه ایران داشت. خانه امن یک اثر کامل و بی‌نقص نیست و حتی گاهی شلختگی و تسامح در ساخت برخی از سکانس‌هایش دیده می‌شود، اما از نگاه موضوعی، یک اثر قابل اعتناست.‌ای کاش چنین موضوعی در زمان و با بودجه بیشتر و حتی بازیگران قوی‌تر و نه سلبریتی ساخته می‌شد و زمان بیشتری صرف پیش‌تولیدش می‌شد. جامعه و تلویزیون به نمایش چنین آثاری نیاز دارد و این آثار هم باید نسبت خود با شعارزدگی و محافظه‌کاری در بیان حقیقت و همچنین سفیدانگاری نیرو‌های خودی و سیاه‌انگاری نیرو‌های شر را اصلاح کنند. در یکی از قسمت‌های این سریال یکی از نیرو‌های تکفیری داعشی سراغ فردی به نام ماموتسا عبدالرحمن می‌رود و او را در مسجد به شهادت می‌رساند. پیش‌تر مشخص شده بود که این اقدامات تروریستی در راستای تفرقه‌افکنی میان شیعه و سنی است. در حقیقت این سکانس، یادآور یک اتفاق تلخ در سال ۸۸ است. در این سال دو نفر از بزرگان اهل تسنن یعنی ماموستا شیخ‌الاسلام و ماموستا برهان عالی توسط گروهک‌های تکفیری به شهادت رسیدند. این اتفاق در ماه رمضان و در فاصله سه روز رقم خورد.

ماموستا شیخ الاسلام از طلایه‌داران اتحاد اسلامی در میان جماعت اهل سنت کردستان بود و در زمان حیات منشأ خدمات و برکات بسیار در آن منطقه شد. ایشان به دست گروهک تکفیری-تروریستی «توحید و جهاد»، در ۲۶ شهریور ۱۳۸۸، مصادف با ۲۸ رمضان از ناحیه سر هدف شلیک گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.

معظمی کارگردان این سریال در گفت‌وگویی که با او داشتیم، درمورد ساخت این سریال و شباهت‌هایی که می‌گفتند با گاندو دارد، گفت: «سریال گاندو مسئولان را می‌کوبید. هدف ما چیز دیگری است و درباره این مسائل صحبتی نمی‌کنیم. من فیلمساز هستم و بحث ما آشنایی با تروریسم و اتفاقاتی است که در این حوزه می‌افتد. این از همه‌چیز برای من مهم‌تر است. ممکن است در یک قسمت‌هایی اشاراتی داشته باشیم ولی اینها جزئی است. این‌طور نیست که مسئولان داخل را بکوبیم.»

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر