به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: دکتر سید علی علوی: حوادث تلخ چند هفته گذشته چنان کشور را درگیر کرده که به نظر میرسد تبعات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و بین المللی آن تا مدتها دامنگیر کشور خواهد بود. مسئله و گرهی که میتوانست با دست باز شود، در ترکیبی از بی تدبیریها، کمتدبیریها، تعللها، غفلتها و بدسلیقگیها تبدیل به زخمی شد که عامل بیگانه و معاند بر آن سوار و شد آن چه نباید میشد...
در هر حال حوادث چند هفته اخیر را از ابعاد مختلفی میتوان بررسی کرد، اما فارغ از مصداق به نظر میرسد جامعه کنونی ایران دچار برخی آسیبهای پایه است که قرار گرفتن در مصادیقی همچون حوادث تلخ پس از مرگ مهسا امینی میتواند آن را دچار بحرانهایی کند. آسیبهایی که باید به طور جدی مورد توجه متولیان امر و سیاست گذاران قرار گیرد، بر این اساس به اختصار به سه نکته در هم تنیده اشاره میشود.
از این واقعیت نمیتوان چشم پوشید که بخش قابل تاملی از جامعه امروز ایران درگیر دو قطبی شده است. نکتهای که رئیس مجلس در مراسم تجلیل از پیش کسوتان دفاع مقدس شهرستان طرقبه شاندیز یا حداد عادل رئیس سابق مجلس نیز در نشست اخیر با استادان دانشگاه تهران به آن اشاره کردند و درباره آن هشدار دادند. در این دو قطبیها بخشی از جامعه در تضادی معنادار با بخش دیگر از جامعه قرار میگیرد و قطبها چنان نسبت به دیگری احساس تضاد میکنند که اصولا حرف همدیگر را نمیشنوند و این برنتابیدن گاه چنان در این قطب بندیها جدی میشود که حذف و از میدان به درکردن طرف مقابل تنها راه به نظر میرسد، آسیبی که حداقل در دو دهه گذشته به خصوص پس از حوادث سال ۸۸ توسط دشمن خارجی برای تشدید آن برنامه ریزی دقیقی شده است. موضوعی که البته خواسته و ناخواسته، آگاهانه و ناآگاهانه توسط دوستان نادان یا نفوذیها در داخل کشور نیز دنبال شده است.
اگر موضوع ایجاد دوقطبی را به عنوان یکی از آسیبهای جدی جامعه امروز ایران بدانیم به نظر نگارنده آن چه میتواند در کاهش شدت دوقطبیها کمک موثر کند توسعه رواداری در جامعه به خصوص در بدنه جریان قطبی شده است.
با توجه به آن چه گفته شد، به نظر میرسد دال مرکزی در ایجاد و توسعه رواداری در جامعه فراهم کردن بسترهای گفت وگوست، مسئلهای که رهبر انقلاب از دهه ۸۰ با طرح مسئله راه اندازی کرسیهای آزاد اندیشی در قالب نامه به جمعی از دانشآموختگان حوزه علمیه در تاریخ ۸۱.۱۱.۱۶ و همچنین بیاناتشان در دیدار با جمعی از نخبگان علمی کشور در تاریخ ۸۸.۸.۶ در خصوص ضرورت راه اندازی کرسیهای مناظره، نقد، نظریه پردازی و آزاداندیشی در دانشگاهها و موسسات آموزش عالی بر آن تاکید داشته و در فرصتهای مختلف اجرای تمام و کمال آن را گوشزد و مطالبه کرده اند. مطالبهای که در ۲۰ سال گذشته متاسفانه از سوی متولیان امر اجابت نشد و بر زمین مانده است.
مطالبهای که اگر از همان سال ۸۱ انجام میشد طبیعتا بسترساز افزایش رواداری در جامعه و به تبع کاهش دوقطبیها میبود. اینک پس از ۲۰ سال کمتوجهی مصوبه روز گذشته شورای عالی انقلاب فرهنگی به ریاست رئیس جمهور برای راه اندازی «خانه ملی گفت وگوی آزاد» را میتوان گامی در راستای احیای این مطالبه رهبر انقلاب دانست، اما بدیهی است برای رسیدن به نقطه مطلوب و موثر در این باره راه زیادی باید پیموده شود.
کوتاه سخن این که جامعه امروز ایران از آسیب جدی دو قطبی شدن رنج میبرد، دو قطبیهایی که در بحرانهایی همچون بحران این روزهای کشور از بخش خاکستری جامعه به طور جدی یارگیری میکنند. مسئلهای که با تشدید دو قطبیها و افزایش بدنه اجتماعی باعث تشدید رادیکالیسم و قربانی شدن مطالبات به حق جامعه میشود. برای کنترل این دو قطبی راهی جز افزایش «رواداری» در جامعه نخبگانی و الیتهای دو قطبیها و تسری آن به بخش خاکستری جامعه نیست و برای رسیدن به یک رواداری معقول یعنی هم افزایی بر اشتراکها و تحمل افتراقها راهی به جز گفتگو نیست...