به گزارش مجله خبری نگار/ایران: علیرضا کوهکن(استاد روابط بینالملل): سیاست خارجی دولت سیزدهم، مبتنی بر اصول کلیدی به نام «واقعبینی» و «تلاش برای کسب منافع عینی» یا همان «اقتصادمحوری» تنظیم شده که در اهداف، جهتگیریها و عملکرد دستگاه دیپلماسی کشورمان به خوبی نمایان است. «واقعگرایی» و «اقتصادمحوری» عناوینی هستند که در طول یکسال گذشته، به نقشه راه کشور و سیاستمداران دولت تبدیل شده و دستاوردهایی را هم تاکنون در پی داشته است. سیاست خارجی جمهوری اسلامی جدای از شعار دادنها و توجه به پرستیژ بینالمللی - که پیش از این مرسوم بوده- به سمتی سوق یافته که حتماً باید دستاوردها و خروجی عینی از خود برجای بگذارد.
در یک سال گذشته این نقشه راه در چند مرحله جلوهگری کرده است؛ هنگامی که دولت مقولههایی همچون دیپلماسی اقتصادی و سیاست همسایگی را برجسته میکند، وقتی که ایجاد توازن بین روابط شرق و غرب را مهم میداند و زمانیکه قرن ۲۱ را قرن آسیا مینامد، نشان میدهد در سیاست خارجی به دنبال کسب منافع عینی است. متأسفانه سیاست خارجی ایران مدت زمان زیادی خود را مشغول بحثهای بیخود و بیجهت ساخت. همواره بحث بر سر این موضوع شکل میگرفت که ایران با کدام کشورها رابطه داشته باشد و رابطه خود را با کدام کشورها به صفر برساند؛ با یک کشور رابطه داشته باشد و با کشوری از همسایگان هیچ مذاکرهای شکل ندهد.
درحالی که در تمام دنیا برای برقراری رابطه با دیگر کشورها اینگونه بحث نمیشود و سیاست خارجی به نظرات سایر کشورها گره نمیخورد. حال که با روی کار آمدن دولت سیزدهم نگرش جدیدی پدیدار شده، اثر آن در همین یکسال نمود واقعی یافته است. کسب منافع اقتصادی از حوزه سیاست خارجی «رشد» را نشان میدهد و گسترش روابط با قدرتهای نوظهور را چه در قالب «شانگهای» و چه در چهارچوب «بریکس» که از جمهوری اسلامی برای شرکت در جلسه دعوت به عمل آمده در پی داشته است. این امر به صورت کامل نشان میدهد جهتگیری دولت در سیاست خارجی بر مدار درستی حرکت کرده است.
حال اینکه بدنه حاضر در میدان، توان اجرای این سیاستها را دارند یا خیر، دغدغه جامعه نخبگانی را شکل میدهد. به این معنا که جدا از جهتگیریهای سیاسی باید این سیاستها را درست برقرار کنیم. اینکه چقدر شما کارشناس دیپلماسی اقتصادی دارید و چقدر بخش خصوصی و نیمهدولتی و دولتی اقتصاد میتواند در جهت همکاری خارجی و کسب منفعت از این طریق رفتار کند، میتواند موفقیت یا عدم موفقیت این سیاست را تحتتأثیر خود قرار دهد. اکنون یکی از مهمترین فرصتهای سیاست خارجی دولت در حال انجام است. سفر آیتالله رئیسی به نیویورک به منظور حضور در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، در دو زمینه حائزاهمیت بود. نخست؛ بیان مواضع و جهتگیریها و دوم؛ مذاکرات دیپلماتیک. سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، مصاحبه با رسانههای انگلیسی زبان و دیدار با مقامات کشورهای جهان که در خلال سفر به نیویورک رخ داد، برای ایران فرصت خوبی در تریبون جهانی رخ داد تا مواضع خود را در قبال بحرانهای مختلف و موضوعات حساس بینالمللی بیان کند.
این روزها مقامات متعددی از کشورهای مختلف در نیویورک در کنار هم جمع شدهاند که نتیجه آن دیدارهای متعدد و به تبع آن مذاکرات دیپلماتیک خواهد بود. این فرصتی فوقالعاده برای همگرایی سیاستها و همکاریهای گسترده در عرصه بینالمللی است. ملاقاتهایی که از خیلی از هزینهها به دور است و همه افراد میتوانند برای رفع مشکلاتی که در حالت عادی قابل حل نیست تلاش کنند.
رئیسجمهور ایران که وقت زیادی برای دیدارهای خارجی در نظر گرفته و به این حوزه اهتمام جدی دارد، از این فرصت حداکثر استفاده را کرد و دیدارهای متعددی را در برنامه کاری خود گنجاند. مهمترین نتیجه این دیپلماسی که بتدریج خود را نشان خواهد داد، تأمین بیشتر منافع ملی با تأکید بر حوزه منافع عینی یعنی اقتصاد است. در ماههای گذشته نتیجه این سیاست، در آمار ارائه شده از میزان صادرات، واردات، سرمایهگذاری و مبادلات اقتصادی مشاهده شده و انتظار میرود از این پس نیز نتایج آن با پیشرفت چشمگیری ادامه یابد.