به گزارش مجله خبری نگار، اسماعیل رائین یکی از محققان و مورخان معروف دوره قاجار و پهلوی بود که به دلیل آثار خاص خود درباره برخی از تحولات تاریخ معاصر و رجال سیاسی آن، از شهرت خاصی برخوردار است. وی در آثار خود به اسنادی استناد میکرد که بسیاری از آنها منتشر نشده بود و از این رو، جذابیت خاصی برای خوانندگان داشت.
یکی از این آثار معروف، «فراموشخانه و فراماسونری در ایران» است که نویسنده، ضمن اشاره به ارتباط تشکیلات فراماسونری با استعمار و صهیونیسم، بسیاری از رجال سیاسی پهلوی را به ارتباط با آن متهم کرده است. از نظر رائین، بسیاری از تحرکات در ایران، به انگلیس مربوط میشد و او این کشور را مسئول بسیاری از حوادث جاسوسی و امنیتی میدانست؛ چنانکه در بسیاری از آثار وی که قبل و بعد از انقلاب منتشر شد، به این موضوع اشاره شده است.
در یک نمونه، او درباره فعالیتهای جاسوسی ریچارد سدان و ارتباط او با بعضی از مقامات ایرانی آورده است: «ریچارد سدان در پوشش نماینده شرکت انگلیس و ایران، شبکه گسترده از جاسوسان فراهم کرده بود و اداره انتشارات و تبلیغات شرکت نفت انگلیس در ایران واقع در خیابان نادری تهران، در پاساژ برلیان فعالیت میکرد، اما تنی چند از ایرانیان و مقامات وابسته، هر شب مقادیری اسناد را به خانهای در کوچه ایرج میبردند و کشف شد».
اسماعیل رائین، بسیاری از دولتمردان رژیم پهلوی را عضوی از شبکه فراماسونری معرفی کرد و از افرادی مانند حکیمی، حسین علاء و سیدحسن امامی، به عنوان فراماسونهای فعال نام برد. رائین از افرادی مانند شریفامامی هم به عنوان فراماسون نام برده است. البته بعد از انتشار کتاب او و نام بردن از برخی چهرهها، تعدادی از آنها، مانند اقبال یا شریفامامی، نارضایتی خود را درباره انتشار این کتاب ابراز کردند. با این حال، برخی معتقدند که وی، ارتباطاتی با ساواک داشت و با پشتیبانی نهاد امنیتی شاه، توانست آثار خود را تألیف و منتشر کند و حتی به این مسئله اذعان دارند که «علویکیا»، معاون وقت ساواک، دستور هر نوع همکاری با رائین را صادر کردهبود و حتی برای او کُد رمز ۱۴۹۸ را تعیین کردهبودند. برخی نیز فضولیهای رائین در فراموشخانه را، حاصل رقابت پنهان آمریکا و انگلیس در سیاست و اقتصاد ایران میدانند؛ مثلا حسین فردوست در خاطرات خود به این نکته اشاره میکند که احتمالاً اسناد مربوط به ماسونهای وابسته به انگلیس را، سفارت آمریکا در اختیار رائین قرار داده است.
این ادعا، البته چندان دور از ذهن و بعید نیست؛ اما برای اثبات آن، فعلاً اسناد قابل ارائهای نداریم. واقعیت آن است که به دست آوردن این همه سند و انتشار آن در سه جلد، کار سادهای نیست و رائین باید برای به دست آوردن آنها، به منبع اطلاعاتی قدرتمندی متصل بودهباشد. رائین ذاتاً یک روزنامهنگار با گرایشهای چپ بود. او سابقه عضویت در حزب توده را داشت که بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، ظاهراً از آن جدا شد. همین سوابق و حاشیهها، تردیدهای فراوانی را درباره امکان دسترسی علمی و بدون دردسر او به منابع مورد نیازش، به وجود آورد.
اسماعیل رائین، نویسنده نسبتاً پرکاری بود. او علاوه بر کتاب فراموشخانه، آثار متعدد دیگری همچون «انجمنهای سری در انقلاب مشروطیت ایران»، «نخستین چاپخانه در ایران»، «در کرانههای کارون و شطالعرب و اسناد تاریخی و حاکمیت ایران»، «من از بحرین آمدهام یا اسناد حقانیت ایران»، «ایرانیان ارمنی»، «دلالان بینالمللی نفت»، «میرزا ملکمخان زندگی و کوشش او»، «مورگان شوستر و اختناق ایران»، «پسران شوکت قشقایی»، «سفرنامه میرزا صالح شیرازی»، «حقوقبگیران انگلیس در ایران»، «هجوم آمریکا به ایران ۱۹۶۸–۱۸۵۶»، «بمبسازان گرجی و قفقازی در انقلابهای ایران» و... را نیز، به رشته تحریر درآورد.
منبع: خراسان