به گزارش مجله خبری نگار اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان طی بیانیهای با اشاره به بدعهدی غرب و آمریکا در برجام اعلام کرد: غربیها ثابت کردهاند توان و تصمیم جدیای برای لغو تحریمها علیه ایران ندارند.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
رئیسجمهور آمریکا میگوید در ایران کسانی هستند که نمیخواهند مسئله هستهای با مذاکرات دیپلماسی حلوفصل بشود؛ این دروغ است؛ در ایران هیچکس نیست که نخواهد مسئله هستهای حل بشود و با مذاکرات حل بشود... درباره مسائل منطقهای با آمریکا مذاکرهای نمیکنیم؛ هدفهای آمریکا در مسائل منطقهای، درست نقطهی مقابل هدفهای ما است... این حرفی هم که حالا انسان میشنود که میگویند که «در یک برههای دربارهی اصول کلّی توافق کنیم، بعد دربارهی جزئیات»، این را هم بنده نمیپسندم؛ این را من نمیپسندم. با تجربهای که از رفتارهای طرف مقابل داریم، احساس میکنم که این وسیلهای خواهد شد برای بهانهگیریهای پیدرپی برسر جزئیات.
مذاکرات احیا توافقنامه برجام وارد مراحل حساس و نهایی گردیده است. متاسفانه تجربه تلخ توافق برجام و ماحصل آن یعنی خسارت محض به توان هستهای و به تبع آن کاهش قدرت چانه زنی جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات، ملت ایران را نسبت به هرگونه توافق احتمالی مجدد پیرامون مساله هستهای بدگمان کرده است.
شاهدیم که در ابتدای دولت یازدهم بخش قابل توجهی از مردم- فارغ از نگاههای سیاسی و یا اعتقادیشان - نسبت به مذاکره با قدرتهای پنج بعلاوه یک اقبال نشان میدادند؛ اما، در حال حاضر و با گذشت بیش از شش سال از انعقاد توافق هستهای موسوم به برجام موضوع هستهای و رفع تحریمها از جانب غرب به مسالهای غیرقابل اعتنا تبدیل شده است؛ تنها به این دلیل که غربیها ثابت کرده اند توان و تصمیم جدیای برای لغو تحریمها علیه ایران ندارند.
اما این عدم اعتماد به غرب نافی تاثیر جدی تحریمها بر زندگی مردم نیست، مسلما تحریمهای اعمالی از سوی غرب بر اقتصاد و معیشت مردم ایران تاثیرات قابل توجهی گذاشته است. سوال این است که چاره چیست؟ از سویی غربیها ثابت نموده اند که بصورت جدی و موثر قائل به رفع تحریمها نیستند و از سویی اگر رفع تحریمی هم صورت پذیرد هیگونه تضمینی جهت پایداری آن در دولتهای بعدی ایالات متحده آمریکا نیست.
در چنین شرایط پیچیده و حساسی، میطلبد وزارت امور خارجه و اعضای تیم مذاکره کننده هستهای چند ملاحظه، راهبرد و تاکتیک کوتاه مدت و بلند مدت را به جهت رفع آثار تحریم از زندگی مردم و همچنین جلوگیری از به گروگان گرفتن دوباره سفره مردم توسط دشمنان خارجی اتخاذ نماید.
اول اینکه، تیم مذاکره کننده هستهای جز به تمام آن چیزی که غربیها در برجام اولیه نسبت به ایران متعهد شده اند راضی نشده و نسبت به تحقق صد در صدی توافقنامه اولیه اهتمام بورزند؛ خصوصا در زمینه پرونده مطالعات ادعایی و اتهامی غربیها موسوم به PMD، نقطه قابل قبول برای ملت ایران بسته شدن دائمی این پرونده است.
دوم اینکه، تیم مذاکره کننده بنا بر فرمایش صریح رهبری معظم انقلاب که فرمودند: «تشخیص مسئولان این است که بروند مذاکره کنند تا همین سیاست را اِعمال کنند که در این زمینه بحثی نداریم، اما باید مراقبت شود که مذاکره فراسایشی نشود چرا که برای کشور ضرر دارد.» به هیچ عنوان تن به مذاکرات فرسایشی و طولانی مدت ندهد و شرایط و مناسبات اقتصادی و سیاسی کشور را با طولانی نمودن مذاکرات نسبت به آنچه در وین رخ میدهد شرطی ننموده و اگر قرار بر آن است که اتفاقی در مذاکرات بیافتد در کوتاهترین زمان باشد، خواه وصول توافق باشد، خواه عدم وصول آن.
سوم اینکه، تیم مذاکره کننده از ورود به تله توافق موقت جدا خودداری به عمل آورده و با قبول آن اقتصاد کشور را معطل تصمیمات آتی طرفهای مقابل کند؛ توافق موقت میتواند به معنای بازگشت آمریکا به برجام باشد و در چنین شرایطی میتواند با فعال کردن مکانیسم ماشه فشارهای جدیدی را علیه ایران به عمل بیاورد.
در شرایط کنونی به دلیل اینکه آمریکا عضو برجام نیست، نمیتواند از مکانیسم ماشه استفاده کند، اما اگر براساس این توافق موقت آمریکا دوباره به برجام بازگردد استفاده از این مکانیسم برای این کشور میسر خواهد شد. در صورتی که آمریکا با یک توافق موقت وارد برجام شود احتمال اینکه پس از آن از این مکانیسم علیه ایران استفاده کند وجود دارد. در چنین شرایطی آمریکا میتواند قطعنامههای سازمان ملل علیه ایران را فعال کند. ضمنا، تضمین معتبر غربیها بسیار حائز اهمیت است که باید از جانب دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مورد توجه ویژه قرار گیرد، زیرا با کاهش شدید محبوبیت رئیس جمهور فعلی آمریکا تغییر در هیات حاکمه آمریکا در آینده نه چندان دور بعید نیست.
در پایان چند نکتهای را در خصوص بایدها و نبایدهای سیاست خارجی دولت سیزدهم بازگو میکنیم:
مجموعه وزارت امور خارجه بنا بر جایگاه حقوقی و فنی خود، باید ایجاد تنوع در سبد دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران را جزو اولویتهای خود قرار دهد و همانگونه که تا به امروز از دولت سیزدهم شاهد بوده ایم ارتباط با قدرتهای نوظهور و همسایگان را در راس اقدامات خود قرار دهد؛ توجه به انواع مختلف دیپلماسی، از جمله دیپلماسی عمومی در جهت بهره برداری اقتصادی، سیاسی و فرهنگی از آن باید مورد توجه مسئولین این حوزه قرار گیرد؛ تغییر در نگرش مسئولین دفاتر نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در کشورهای خارجی از نگاه صرفا کنسولی به نگاههای راهبردی اقتصادی، فرهنگی و امنیتی تغییر پیدا کند.