به گزارش مجله خبری نگار، همه روابط در طی زمان تغییر میکنند. هر چه زمان بیشتری با هم بگذرانید، تغییرات بیشتری رخ میدهد. برخی از آنها ممکن است ترسناک یا آزاردهنده باشند. با این حال، اگر با دقت بنگرید، مشخص میشود که آنها فقط مرحله جدیدی از عشق هستند.
مجله خبری-سبک زندگی نگار از شما دعوت میکند نگاهی به ۱۰ قانون عشقی که همه زوجها با آن روبرو میشوند بیندازید.
همه روابط مبتنی بر اعتماد هستند و گاهی اوقات ممکن است بسیار مستحکم به نظر برسند. این احساسی بسیار فریبنده و خطرناک است، زیرا اعتماد بین همسران میتواند خیلی سریع و آسان از بین برود.
یک زوج ایدهآل فقط در رویا همه کارها را با هم انجام میدهند و هرگز از کنار هم بودن خسته نمیشوند. در زندگی واقعی، یک کتاب یا ملاقات با دوستان ممکن است جالبتر از گذراندن یک عصر با همسرتان باشد. این بدان معنا نیست که بین شما فاصله است. فقط کمی دور از هم استراحت کنید و به زودی دوباره با هم سرگرم خواهید شد.
حتی اگر همه تصمیمات مهم را به اتفاق بگیرید، دیر یا زود زمانی فرا میرسد که در یک موضوع اصولی در طرف مخالف قرار خواهید گرفت. مهم است که از نیمه گمشده خود عصبانی نشوید و با هم راهی برای خروج از این وضعیت پیدا کنید.
بسیاری از مردم به اشتباه بر این باورند که ازدواج رابطه آنان را قویتر میکند یا اینکه فرزندان میتوانند شکاف بین همسران را پر کنند. با این حال، ازدواج و پدر و مادر شدن هر دو آزمونهای بسیار دشواری هستند و هیچ ایرادی در رابطه با آنها وجود ندارد. شما یاد خواهید گرفت که یک شریک زندگی و والد خوب باشید، درست مانند زمانی که دوچرخهسواری را یاد میگرفتید. بله، چند بار افتادید، اما بعداً خیلی بهتر شدید.
یک رابطه فقط در ابتدا بسیار پرشور است. شور و اشتیاق از بین میرود و زندگی عاشقانه آرامتر میشود. گاهی اوقات این موضوع میتواند به یک معضل تبدیل شود. مهمترین کار این است که ناامید نشوید و فکر نکنید که شاید قرار نبود در کنار هم باشید. شما میتوانید همه چیز را درست کنید.
ممکن است به نظر برسد که یک رابطه –ازدواج – در تقابل با تنهایی است، اما این تفکر واقعاً درست نیست. گاهی اوقات احساس تنهایی میکنید و ممکن است به نظرتان برسد که هیچکس شما را درک نمیکند و هیچکس به شما اهمیت نمیدهد. هر فردی گهگاهی چنین افکاری را در سر دارد، فرقی نمیکند متاهل باشد یا نه.
"آیا باید طلاق بگیرم؟ " "آیا میتوانستم با شخص دیگری خوشحالتر باشم؟ " چنین افکاری ممکن است به سراغ شادترین زوجها هم بیاید. مردم اغلب شبها یا زمانی که تنها هستند به این قبیل موضوعات فکر میکنند. این سوالات به اندازه "اگر در فرانسه به دنیا میآمدم زندگی من چطور بود؟ " اهمیت دارند.
گاهی اوقات احساس میکنید که شما، سرنوشت و قلبتان همه به آنکه دوستش دارید وصل است. ولی گاهی به نظر میرسد این ارتباط قطع میشود. طبیعی است. به احتمال زیاد، شما فقط خیلی خسته هستید.
هیچکس نمیتواند بیشتر از آنکه دوستش دارید شما را بیازارد. شما بیش از هرکس دیگری حرفهای او را به دل میگیرید. در وسط دعوا، شریک زندگیتان نیز میتواند به شما ضربه بزند که بیشترین درد را دارد. شما همدیگر را آزار خواهید داد. مهمترین موضوع این است که با مشکلات زمانی که ظاهر میشوند کنار بیایید، نه زمانی که خیلی دیر شده است.
بسیاری از مردم اغلب به ما یادآوری میکنند که "عشق" میتواند یک فعل نیز باشد. عشق یک کنش (عمل) است، نه فقط یک احساس. ما باید روی روابطمان کار کنیم. ما باید با هم این کار را انجام دهیم: یک شریک به تنهایی نمیتواند آتش عشق را برای مدت طولانی روشن نگه دارد.