به گزارش مجله خبری نگار، هزاران سال است که ما انسانها میدانیم که سیاره ما به شکل یک کره زیباست که به دور خورشید و در عین حال به دور خودش میچرخد. این باعث میشود که از روز و شب، از گرمای تابستان و سرمای زمستان لذت ببریم. به دلیل اینکه زمین کروی است، پدیدههای دیگری نیز رخ میدهد که بدون آنها، تا آنجا که میدانیم زندگی امکان پذیر نخواهد بود. اما اگر این سیاره به جای کروی بودن، یک صفحه تخت باشد چه اتفاقی میافتاد؟
در صورت کروی نبودن زمین، ما در مجله خبری-سبک زندگی نگار میخواستیم جواب این سوال را بدانیم و همه چیزهایی را که در مورد آن تحقیق کردیم را با شما به اشتراک میگذاریم. خواهید دید که در آن صورت زندگی بسیار متفاوت خواهد بود از آنچه که ما به آن عادت کرده ایم.
طبق قانون پیشنهاد شده توسط اسحاق نیوتن، جاذبه نه تنها ما را به سمت پایین میکشد، بلکه به سمت مرکز زمین نیز میکشد. به همین دلیل است که پاهای ما روی زمین میباشد و در هوا شناور نمیشویم.
اگر زمین مسطح بود، نیروی جاذبه ما را به سمت مرکز مکان مسطح میکشاند و برای مثال، راه رفتن که کاری راحت و آسان است خسته کننده میشد. هر چه از مرکز دورتر حرکت کنیم، کشش جاذبه بیشتر ما را به سمت افقی فشار میداد. به گونهای که به نظر میرسد ما دائما از یک تپه شیب دار بالا میرویم.
به همان دلیلی که در یک زمین مسطح بصورت شیب دار راه میرفتیم، درختان و گیاهان به صورت مورب رشد میکردند و ریشهها به سمت مرکز جاذبه میرفتند، در حالی که سر شاخهها در جهت مخالف رشد میکرد.
چون که زمین یک کره تقریبا کامل است که به دور خورشید میچرخد و همچنین در یک محور کمی مورب به دور خود میچرخد، در نقاط مختلف کره زمین در یک زمان یکسان، فصول مختلف وجود دارد. در حالی که در یک نیمکره سیاره زمستان است، در نیمکره دیگر، تابستان است. شیب محور زمین باعث میشود که بر اساس عرض جغرافیایی و زمان سال اشعههای خورشید در زوایای مختلف به سطح سیاره ما برسد. به عبارت دیگر، هرچه به قطبها نزدیکتر باشیم، اشعههای خورشید مایلتر خواهند بود و در نتیجه گرمای آنها کمتر میشود.
از طرف دیگر، اگر سیاره ما مسطح بود، پرتوهای خورشید با زاویه یکسان در کل سطح میتابید. نتیجه این خواهد بود که همه (در کل مکان مسطح) فصل یکسانی خواهند داشت.
طبق نظریه زمین مسطح، خورشید و ماه بر بالای جهان میچرخند و نور و گرما را مانند یک چراغ رومیزی به سمت پایین میتابانند. اگر اینطور بود، ماهوارههای ساخته شده توسط انسان نمیتوانستند کار کنند، زیرا آنها در اطراف سیاره میچرخند. برای مثال، بدون ماهواره، ما قادر نخواهیم بود از GPS استفاده کنیم (و اغلب اوقات گم میشویم).
در یک زمین کروی، اگر به آسمان شب نگاه کنیم، بسته به اینکه در کدام نیمکره هستیم، صورتهای فلکی متفاوتی را مشاهده میکنیم. از طرف دیگر، اگر به سمت جنوب حرکت کنیم، میتوانیم چلیپا جنوبی (صلیب جنوبی) را مشاهده کنیم. در یک زمین مسطح، صورتهای فلکی و ستارگان یکسانی از هر نقطه روی سطح قابل مشاهده هستند.
همانطور که در بالا توضیح داده شد، اشعههای خورشید به سیاره میرسد و بسته به شیب زمین، در زوایای مختلف به آن برخورد میکند. به همین دلیل، هنگامی که اشعهها بر روی یک جسم یا شخص میتابند، سایههایی بسته به این که در کجای جهان قرار دارند با طولهای متفاوتی ایجاد میشوند. در یک سیاره مسطح، نور خورشید کل سطح را با زاویه یکسانی میپوشاند، بنابراین اندازه سایهها برای مثال در چین و مکزیک کاملا یکسان میشود.
وقتی در ساحل هستیم و کشتی را از دور میبینیم، میتوانیم متوجه شویم که هر چه دورتر میشود، کوچکتر میشود تا در نهایت از دید ما ناپدید میشود. همین اتفاق زمانی که ما روی زمین میایستیم و مستقیم به جلو نگاه میکنیم نیز میافتد: بینایی ما در افق یا شئی که در مقابل ما است به اوج میرسد. با این حال، اگر از درختی بالا برویم، میدان دید ما گسترش مییابد و میتوانیم خیلی دورتر را ببینیم. این اتفاق به این دلیل که زمین کروی است میافتد.
در یک سیاره مسطح، ما چیز کاملا یکسانی را از هر ارتفاعی خواهیم دید. کشتی با دور شدن کوچکتر میشود، اما همیشه در محدوده دید ما خواهد بود.
چون که در یک زمین مسطح، جاذبه زمین نیروی خود را به سمت مرکز مکان مسطح زمین اعمال میکند، باران به یک طرف، در جهت مرکز میبارد. هر چه از آن نقطه دورتر شویم، چترها را بیشتر به به یک طرف کج میکنیم. فقط در مرکز مکان مسطح، باران به شکل عمودی میبارید.
به همان دلیل جاذبه ای، در سیاره مسطح، همه رودخانهها و دریاها به سمت مرکز جاری میشوند، و تمام آب در مرکز جمع میشود. حاشیه ها، یا مکانهای دورتر، در عمل خشک خواهند شد.
قطب شمال، در نقشهی یک زمین مسطح به شکل تخت، در مرکز قرار میگیرد، در حالی که قطب جنوب دیواری از یخ را در اطراف آن به سمت لبههای سیاره تشکیل میدهد. اگر در واقعیت جغرافیای سیاره ما به این شکل بود، پروازهای هواپیما بین برخی کشورها مستلزم زمان بسیار زیادی میبود یا چارهای جز عبور از مسافتهای بسیار زیاد نبود.
برای مثال، اگر بخواهیم از استرالیا به شبه جزیره قطب جنوب برویم، کوتاهترین راه پرواز بر بالای قطب شمال و هر دو قاره آمریکا خواهد بود. از طرف دیگر، عبور از یک طرف به طرف دیگر قطب جنوب، همانطور که قبلا بارها انجام شده است، یک سفر غیرممکن خواهد بود.
تصور کنید اگر زمین صاف بود چه چیزهای دیگری تغییر میکرد؟ آیا دوست دارید در چنین سیارهای زندگی کنید؟