مجله خبری-سبک زندگی نگار: وقتی اسرار وارد خانواده میشوند، میتوانند این ارتباط را تقویت یا تضعیف کنند. رازهای خوش خیم خانواده که میتواند صمیمیت را افزایش دهد شامل مواردی مانند به اشتراک گذاشتن زبان “مخفی” از سوی والدین خود توسط کودکان یا اشتراک گذاری جوکها و سنتهای اعضای خانواده است.
اسرار موذیانهتر، مانند سابقه زندان، سوء استفاده جنسی در خانواده، یا روابط خارج از ازدواج، میتوانند ساختار خانواده را به هم بزنند و ریشه در شرم از قوانین شکسته و موضوعات تابو دارند. این اسرار اغلب برای جلوگیری از خجالت، محافظت از خانواده در برابر قضاوت و اجتناب از مجازات نگهداری میشوند. این اسرار اغلب منجر به مسائل مربوط به اعتماد داخلی، افزایش اضطراب و شرم میشود.
بیایید به سه نوع اسرار خانواده نگاه کنیم: رازهای فردی، رازهای درونی خانواده، و اسرار مشترک خانوادگی، و نحوه تأثیر آنها بر خانواده ها.
راز فردی رازی است که توسط یک نفر از بقیه اعضای خانواده نگهداری میشود و شامل مواردی مانند پنهان کردن یک رابطه عاشقانه توسط یک نوجوان، روابط خارج از ازدواج همسر، و حداکثر کردن کارت اعتباری توسط یکی از اعضای خانواده است. توجه داشته باشید که به طور کلی، اسرار فردی بیشتر بر روی یکی از اعضای خانواده متمرکز است که نقض قانون را پنهان میکند. افراد این تخلفات را پنهان میکنند تا از عواقب آن جلوگیری کنند و احتمالاً دیگران را از درد راز و واقعیت نقض محافظت کنند.
رازهای فردی میتواند منجر به اضطراب شدید در خانواده شود. دارنده راز ممکن است از کشف شدن مضطرب باشد و بقیه اعضای خانواده ممکن است احساس کنند که چیزی ناخوشایند است، بدون اینکه بتواند مشخص کند که این احساس از کجا میآید. نگه داشتن راز در مورد یک موضوع ممکن است مانع از آسیب پذیری عاطفی دارنده راز در سایر جنبههای زندگی خانوادگی شود، زیرا میترسد مراقب خود نباشد. آنها ممکن است در ترس از کشف شدن زندگی کنند.
اسرار درونی خانواده شامل حداقل دو نفر است که از یک یا تعداد زیادی از اعضای خانواده راز نگه میدارند. به عنوان مثال میتوان به والدینی اشاره کرد که هدایای تولد را از کودک پنهان میکنند و پدری که به دختر نوجوان خود میگوید که قصد دارد درخواست طلاق بدهد، بدون اینکه به همسرش بگوید.
نادر است، با انگیزه میل به ایجاد شادی، و خانواده را تضعیف نمیکند.
با این حال، رازهای بین نسلی که در آن پدر و مادر به فرزند خود محرمانه میگویند و همسر خود را از حلقه دور میگذارند، باعث ایجاد اختلاف میشود. دختر با احساس وفاداری به پدر و مادرش، ممکن است احساس کند که با حفظ راز پدرش به مادرش خیانت میکند –، اما با فاش کردن آن به پدرش خیانت میکند. دختر نمیتواند به هر دو والدین وفادار بماند.
این موقعیت، وفاداری تقسیم نامیده میشود، و میتواند نگهدارنده رازی را که بین کسی که میداند و کسی که ناآگاه مانده است، گیر بیاورد. برای کودکان، این موقعیت به ویژه خورنده است، زیرا یکی از والدین از همسر خود دوری میکند و از فرزند خود به عنوان یک محرم جایگزین استفاده میکند.
با ایجاد یک فرهنگ درونی که احساس خاص میکند، نزدیکی و انسجام را افزایش دهید.
مردم دلایل زیادی را برای حفظ اسرار خانواده ذکر میکنند، از جمله محافظت از خانواده در برابر قضاوت، مقابله با عواقب احتمالی و حفظ حریم خصوصی. این اسرار مرزی بین خانواده و دنیای بیرون ایجاد میکند و ممکن است اعضای خانواده را تحت فشار قرار دهد تا روابط بیرونی خود را محدود کنند تا در برابر بیرون رفتن راز محافظت کنند. اعضای خانواده ممکن است در دام این راز احساس کنند و برای ایجاد روابط نزدیک خارج از خانواده تلاش کنند. این نوع رازها همچنین ممکن است خانوادهها را به درونی کردن شرم سوق دهد.
هر خانوادهای حق حریم خصوصی دارد و تعیین مسئله حریم خصوصی در مقابل رازداری در هر خانواده متفاوت خواهد بود. هدایای تولد پنهان، تشخیصهای خصوصی و سنتهای داخلی میتوانند خانوادهها را منسجم و عاشقانه دور هم جمع کنند.
با این حال، اسرار خانوادگی که بر نقض قوانین و موضوعات تابو متمرکز است، باعث ایجاد اختلاف میشود. رازهای فردی منجر به انزوا و اضطراب در مورد آشکار شدن راز میشود. اسرار درونی جناحهایی ایجاد میکند و اغلب بچهها را در میانه مسائل والدین قرار میدهد. رازهای مشترک خانوادگی باعث ایجاد حس وفاداری میشود که نه بر اساس احساس ارتباط، بلکه بر اساس ترس و شرم از اینکه راز آشکار شود.
خانوادهها باید خود و نحوه انتقال اطلاعات از طریق آنها را بررسی کنند.
هر خانوادهای مبارزه میکند. بسیاری از خانوادهها رازهایی دارند، آن قسمتهایی از خودشان که از دنیای بیرون و گاهی اوقات از یکدیگر پنهان میمانند. مخاطرات اغلب زیاد است. چرا کسی یک راز خانوادگی را به اشتراک میگذارد؟ این تحقیق به چند دلیل اولیه اشاره میکند.
برخی از اسرار، مانند موارد مربوط به مسائل مالی، اعتیاد، سوء استفاده، یا اختلافات داخلی خانوادگی، ممکن است صاحب راز را مضطرب و منزوی کند. اگر نگهداشتن راز خانواده به تنهایی تحمل آن بسیار دشوار است، یک دارنده راز ممکن است آن را به امید یافتن حمایت، تشویق و حتی کمک در میان بگذارد. در حالی که به اشتراک گذاشتن راز ممکن است آرامش بخش باشد، همچنین ممکن است باعث شود که دارنده راز به دلیل خیانت به اعتماد دیگران احساس گناه کند و اگر به اشتراک گذاشتن راز به آرامش مورد انتظار منجر نشود، ناامید شود.
ممکن است شخصی در پاسخ به اینکه یکی از عزیزان راز مشابه خودش را فاش میکند، یک راز خانوادگی را فاش کند. برای مثال، یک فرد ممکن است اختلال مصرف مواد والدین خود را پس از اینکه دوستی سابقه خانوادگی مصرف مواد را به اشتراک بگذارد، افشا کند. در این سناریو، به اشتراک گذاشتن راز میتواند پیوند بین دوستان را عمیقتر کند و در عین حال شبکه کوچکی از درک متقابل ایجاد کند. دوستان ممکن است احساس امنیت کنند که بدانند تجربیات یکدیگر را قضاوت نخواهند کرد و از آنجایی که هر دو اطلاعات حساسی را به اشتراک گذاشته اند، هیچ کدام راز را بیشتر منتشر نمیکنند.
یکی از اعضای خانواده ممکن است رازی را فاش کند تا به نتیجه مثبت تری برسد، مانند کمک برای یک موضوع خطرناک یا ریشه دار. کودکی که پنهان میکند که در خانه اش کمبود غذا وجود دارد، یا همسری که آزار عاطفی را تحمل میکند، ممکن است راز دریافت کمک حقوقی و اقتصادی از بیرون را در میان بگذارد. این نوع فریاد برای کمک هم زمانی رخ میدهد که کسی اسرار خانواده خود را فاش میکند (والدین من از من سوء استفاده میکنند) و هم اسرار سایر اعضای خانواده (برادر شوهرم خواهرم را میزند). در این نوع موارد، ترس از قضاوت یا واکنش متقابل برای به اشتراک گذاشتن راز با نیاز شدید به کمک بیشتر غلبه میکند.
نگه داشتن راز نوعی قدرت بر کسانی است که در گروه میخواهند راز پنهان بماند. افشای راز خانواده به دارنده راز قدرت بر فرد یا کل خانواده میدهد. یکی از اعضای خانواده ممکن است از این اهرم استفاده کند و آن راز را به عنوان تنبیه یا انتقام فاش کند. با این حال، دیگران ممکن است هرگز راز را فاش نکنند، اما اگر نتایج خاصی رخ ندهد، تهدید میکنند. یکی از اعضای خانواده ممکن است تهدید کند که برای مثال، اگر آن عضو خانواده به دنبال درمان نباشد، مسائل مربوط به مواد مخدر یکی از اعضای خانواده را افشا خواهد کرد.
آیا شما یک خاطره اولیه از یادگیری این که دنیا شکسته است دارید؟ چه این تجربه اولین طعم ناامید شدن شما به شکلی عظیم و آسیب زا باشد یا نه، حقیقت این است: انسانیت هماهنگ نیست؛ و درک آن کلید حرکت رو به جلو در شفا و کامل است.
اشکالی ندارد! شاید از فکر ملاقات با خانوادهای که هرگز نمیدانستید داشتهاید، هیجانزده میشوید. همچنین خوب! یا شاید واقعاً چیزی احساس نمیکنید.
باز هم تمام احساسات شما طبیعی است. یک فرد ناقص بودن در دنیای ناقص با افراد ناقص دیگر سخت است! با این حال، مهم نیست که در این لحظه چه احساسی دارید، باید زمانی را برای نشستن با چیزهایی که کشف کرده اید اختصاص دهید.
تاثیر این راز خانوادگی را نادیده نگیرید. اگر افکار خود را در مورد اطلاعات جدید به جای اینکه بفهمید چگونه آنها را در ذهنیت خود بگنجانید سرکوب کنید یا دفن کنید، در خطر است که بعداً و به روشهای بدتری احساسات شما را پنهان کنند.
به خودتان اجازه دهید احساس کنید، و به طور عینی بررسی کنید که چگونه راز و افشای آن بر شما تأثیر گذاشته است. (احساسات ذهنی هستند؛ آنها برای تفسیر شخصی باز هستند. اما دیدگاه عینی تحت تأثیر احساسات یا عقاید قرار نمیگیرد.) و بهترین راه برای انجام آن صحبت کردن و یادداشت روزانه است.
این شخص واکنش شما را تغذیه نمیکند. در عوض شاهد درد تو خواهند بود. به عبارت دیگر، آنها به شما کمک میکنند این واقعیت جدید را پردازش کنید و به این فکر کنید که با اطلاعات چه کار کنید، اما به شما اجازه نمیدهند بیپایان در افکار منفی مارپیچ شوید.
ما همچنین شما را تشویق میکنیم که در مورد نحوه افشای آنچه آموختهاید، اگر شخص دیگری واقعاً تحت تأثیر قرار میگیرد و بنابراین باید بداند، اطلاعاتی دریافت کنید.
احساسات خود را بنویسید. آنها را تأیید کنید؛ آنها واقعی و معتبر هستند، اما آنها نمیتوانند شما را کنترل کنند.
همچنین پیامدهای احتمالی اطلاعات را یادداشت کنید. از خود بپرسید منبع اطلاعات چیست؟ آیا حتی قابل اعتماد و صحیح است؟ آیا چیزی نیاز به تغییر دارد یا اقدام قانونی لازم است؟
سپس، بررسی کنید که چگونه این تجربه میتواند در درازمدت حیات بخش باشد.
منبع: مثبت زندگی