به گزارش مجله خبری نگار، جامعه اسلامی دانشجویان تهران طی نامهای به سید محمد مقیمی سرپرست دانشگاه تهران نوشت: متأسفانه در سالهای اخیر و خصوصاً در دولت قبل موجب تأثر و ناراحتی اساتید محترم و دانشجویان بوده است، عنایت عیان به روابط جناحی و سیاسی بدون نگریستن به شایستگیها و صلاحیتهای مورد نیاز در انتخاب مدیران دانشکدهها به شمار میرود. به منظور جلوگیری از تکرار این تجربه ناصواب میبایست به جای در نظر گرفتن این روابط به شایستگیها و توانمندیهای لازم مدیریتی توجه شود.
متن این نامه به شرح زیر است:
جناب آقای دکتر سید محمد مقیمی
سرپرست محترم دانشگاه تهران
سلام علیکم و رحمه الله
از آن جایی که در چند روز اخیر از یک سو زمزمههایی مبنی بر تغییر در ساختار مدیریتی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران به گوش میرسد و از سوی دیگر در جلسهای که در این خصوص با حضور اعضای هیئت علمی و کارمندان دانشکده برگزار شد، امکان طرح نظرات دانشجویان فراهم نیامد، به عنوان تشکلی دانشجویی که رسالت اصلی آن پیگیری مسائل مربوط به دانشجویان و اطمینان از پیشرفت امور دانشکده است، بر آن شدیم تا انتظارات خویش را به عنوان جمعی از دانشجویان دغدغهمند خدمتتان عارض شویم:
۱- آنچه که متأسفانه در سالهای اخیر و خصوصاً در دولت قبل موجب تأثر و ناراحتی اساتید محترم و دانشجویان بوده است، عنایت عیان به روابط جناحی و سیاسی بدون نگریستن به شایستگیها و صلاحیتهای مورد نیاز در انتخاب مدیران دانشکدهها به شمار میرود. به منظور جلوگیری از تکرار این تجربه ناصواب میبایست به جای در نظر گرفتن این روابط به شایستگیها و توانمندیهای لازم مدیریتی توجه شود.
۲- متأسفانه در سالیان اخیر رکود و رخوت علمی فضای دانشکده را از هیچ پر ساخته است و این رکود جز با مدیریت مبتنی بر عقلانیت تحولخواه قابل اصلاح نیست. اذهانی که به ثبات وضع موجود عادت کردهاند، قادر به تغییر آن به نفع دانشجویان نیستند. تحول بنیادین علاوه بر روحیه تحولخواهی نیازمند جسارت و جرئت مواجهه با مشکلات و موانع پیش رو است. در فضای کنونی حمایت از نخبگان، دانشجویان و پژوهشگران، بدون داشتن برنامه منسجم و عزم و اراده جدی برای فعالسازی فضای علمی و ایجاد نشاط در سطح دانشکده تمنای محال است.
۳-کم توجهی به آرمان دانشگاه اسلامی وعدم کوشش برای تحقق آن در نظام اسلامی قابل پذیرش نیست. اما حرکت در مسیر این مقصود نیازمند حضور مدیری است که علاوه بر علم، ایمان و توان کافی جهت تحقق این مهم را داشته باشد و مدیران خسته و محافظهکار از پس این راه پر مانع بر نخواهند آمد.
۴-رونق بخشیدن به فضای فرهنگی دانشکده، فرصت دادن به مخالفان و شنیدن حرف آنها، حمایت از تشکلها و انجمنهای دانشجویی به عنوان بستر فعالیت هدفمند دانشجویان، همه و همه باید از مهمترین دغدغههای مدیریت دانشکده باشد که این مهم از دست افرادی بر میآید که با علم و التفات به موضوعیت امور فرهنگی و تربیتی دانشگاه را صرفاً محلی برای انباشت مطالب برای دانشجویان ندادند بلکه آن را بستری برای رشد و تکامل انسانی تلقی نمایند.
۵- نوآوری و نوگرایی در عرصه علوم، ارتباط علمی با مجامع داخلی و بینالمللی و حمایت از ابداعات جدید در عرصه دانش در کشور، نیازمند برنامهای تحولخواه و نوآفرین است. معالاسف شاهد آن هستیم که ماندن در فضای سنتی و قدیمی آن هم در جهانی که پیشرفت در لحظات رخ میدهد، نتیجهای جز هدررفت منابع و عقبماندگی نداشته است. استفاده از بسترهای جدید آموزشی، چون آموزش رقابت محور، توجه به جنبۀ عملی دانش و تلاش برای تقویت آن در دانشجویان از جمله مسیرها و طرقی است که مدیریت دانشکده میبایست همت و تلاش خویش را متوجه رسیدن به آن کند.
۶-دانشگاه و دانشکده میبایست در تمام شئون خود مبتنی بر قوانین و اسناد بالادستی حرکت کند. هرگونه تخطی و ترک فعل در رابطه با اهداف و موازین قید شده در این مقررات عام الشمول پذیرفتنی نیست. توجه به معیارهای علمی، اخلاقی و قانونی در فرآیند جذب اعضای هیأت علمی از جمله مواردی است که باید خاصتاً مورد توجه قرار گیرد تا از تکرار برخی تجربیات ناپسند جلوگیری شود.
امید است که در فرآیند انتخاب مدیریت دانشکده به موارد فوق الذکر توجه شود. همچنین خاطر نشان میکنیم تشکلهای دانشجویی صرفاً به بیان ویژگیهای مدیریت مطلوب خود بسنده نمیکنند بلکه در فرآیندهای بعدی نیز پایش و رصد خواهند داشت و در صورت وجود نارسایی مطالبهگری به موقع را از یاد نخواهند برد.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته