به گزارش مجله خبری نگار/ایسکانیوز؛ یک موقعی ماشینها و دستگاهها صرفا ابزاری در خدمت دانشمندان بودند. ولی امروزه این ابزارها بخشی از روند اکتشاف هستند. مثلا تا زمانی که تلسکوپ فضایی جیمز وب ساخته نشد، ما هیچ درک درستی از جهان پیرامونمان نداشتیم و حتی خودمان این توان را نداشتیم که اجرام آسمانی خیلی دور را مشاهده کنیم. یا میکروسکوپهای الکترونی دروازهای را به روی دنیای زیستشناسی مولکولی برایمان باز کرد که تا سالهای سال خودمان نمیتوانستیم حتی آن را درک کنیم.
با ورود هوش مصنوعی به قلب پژوهشها نقش ماشینها دیگر فقط شتابدهنده نیست؛ آنها خود تبدیل به بازیگران علمی شدهاند. هوش مصنوعیهایی مانند «آلفاگو» نشان میدهند که ماشینها میتوانند حتی در قلمرو خلاقیت، قوانین بازی را بازنویسی کنند. علم نیز اکنون در آستانه تجربهای مشابه است.
از نظر اصولی هیچ مشکلی وجود ندارد که ماشینها ماشینهای دیگر را طراحی کنند، یا سیستمها سیستمهای دیگری بسازند، و این روند شاید به شکلی پیش برود که نقش انسان در توسعه علم تنها به یک خاطره دور تبدیل شود.
با توجه به سرعتی که هوش مصنوعی گرفته است، ممکن است زمان زیادی نگذرد تا رباتی شایسته دریافت معتبرترین جوایز علمی جهان شود. در آن زمان آکادمی سوئد چه خواهد کرد؟ آیا جایزه را به آن خواهد داد؟
در واقع، این ایده ۹ سال پیش مطرح شده بود. در سال ۲۰۱۶، دانشمند ژاپنی «هیروآکی کیتانو»، مدیر مؤسسه زیستشناسی سامانهها و مدیر ارشد فناوری در شرکت سونی، چالشی را با عنوان «چالش نوبل تورینگ» به جامعه علمی معرفی کرد. هدف این چالش، توسعه یک سیستم هوش مصنوعی بود که بتواند کشفی در حد جایزه نوبل انجام دهد.
کیتانو باور دارد که یکی از بزرگترین موانع پیشرفت علم، محدودیت ذاتی شناخت انسانی است. به گفته او، این رقابتِ قرن جدید اکنون آغاز شده است.
وقتی کیتانو این ایده را مطرح کرد، سال ۲۰۵۰ را به عنوان زمان تحقق آن در نظر داشت. اما آن زمان این پیشبینی ۹ سال پیش بود؛ یعنی قبل از آنکه ChatGPT جهان را زیر و رو کند. مدلهای زبانی بزرگ یا LLMها که اساس چتباتهای دیجیتال و دهها سیستم مشابه دیگر را تشکیل میدهند، حتی سازندگان خود را شگفتزده کردهاند و نشان دادهاند که تواناییهای شناختی ماشینها بسیار سریعتر از انتظار ما در حال رشد هستند. از این رو، یکی از برگزارکنندگان این چالش، «راس کینگ»، مهندس شیمی دانشگاه کمبریج، اکنون معتقد است که احتمال دارد تا ۱۰ سال آینده رباتی جایزه نوبل بگیرد.
شاید بهتر باشد از حالا فکر کنیم که برای مراسم استکهلم چطور باید لباس ربات برنده را آماده کنیم. آیا با کت رسمی زیبا میشود یا لباس مخصوص رباتها؟ شاید بهتر باشد سفارش طراحی لباسش را به یک طراح مدِ هوش مصنوعی بدهیم؟ همه اینها سوالاتی هستند که حالا حالاها در هالهای از ابهام خواهند ماند.
ماشینها در کدام زمینه میتوانند نقش داشته باشند؟
ماشینها سالهاست در جنبههایی از فعالیتهای علمی مانند تحلیل دادهها و طراحی آزمایشها نقش دارند، اما بدیهی است که اینها بهتنهایی برای دریافت نوبل کافی نیستند. حوزهای که همواره به عنوان بخشی منحصراً انسانی در نظر گرفته شده، ایجاد فرضیههای علمی است و درست همینجاست که بحث جالبتر میشود.
جایزه نوبل معمولاً برای کشفیاتی اعطا میشود که به نوعی کاربردی باشند، در سایر حوزههای دانش اثرگذار باشند و بارور و ثمربخش باشند؛ یعنی راههایی تازه و پیشتر ناشناخته را به روی علم بگشایند؛ و این در حالی است که هوش مصنوعی هماکنون در انجام کارهایی که معمولاً خاص ذهن انسان دانسته میشود مشارکت دارد. از جمله
طرح فرضیههایی درباره منشاء جهان.
پیشبینی پدیدههای نجومی.
طراحی رایانههای کوانتومی.
و رمزگشایی از زبان حیوانات.
یک هوش مصنوعی به نام Coscientist قادر است سامانههای پیچیده واکنشهای شیمیایی را به همان اندازه بهترین کارشناسان انسانی -و البته بسیار سریعتر از آنها- طراحی کند.
جایزههای نوبل فیزیک و شیمیِ سال گذشته به دانشمندانی تعلق گرفت که شبکههای عصبی مصنوعی و سامانههای هوش مصنوعی را ابداع کردند، سامانههایی که فرایند استنتاج شکل سهبعدی پروتئینها تنها بر اساس توالی اسیدهای آمینهشان را متحول ساختند.
طبیعتاً آکادمی سوئد این جوایز را به خود ماشینها نداد، بلکه به سازندگانشان تقدیم کرد.
شرکت Sakana AI اکنون در حال توسعه سامانههایی است که بتوانند تحقیقات در حوزه یادگیری ماشینی را به طور خودکار انجام دهند.
مدلهایی که از این فرایند حاصل میشوند، در واقع آفریده هیچ دانشمند انسانی نخواهند بود. چتباتهایی مانند ChatGPT شروع کردهاند به شبیهسازیِ بحثها و سمینارهایی که دانشمندان در آن ایدههای خود را مطرح میکنند.
زیستشناسان محاسباتی دانشگاه استنفورد در کالیفرنیا حدود یک سال و نیم پیش برای این هدف آزمایشگاه مجازی خود را معرفی کردند و آزمایشگاه هوش مصنوعی شانگهای نیز سامانهای مشابه با نام VirSci توسعه داده است.
پس میتوان گفت که ایده اینکه رباتی در سالهای آینده شایسته جایزه نوبل شود، چندان هم غیرمنطقی نیست. اما اینکه آیا واقعاً چنین جایزهای به آن داده خواهد شد یا نه، مسئله دیگری است. ما انسانها به طرز عجیبی در پذیرش شایستگی ماشینها وسواسی و متعصب هستیم.
تا ۱۱ مه ۱۹۹۷، شطرنج یکی از نشانههای نبوغ ذهن انسان به شمار میرفت. تا اینکه کامپیوتری به نام «دیپبلو» (Deep Blue) توانست «گری کاسپاروف»، سلطان بازی شطرنج، را شکست دهد. آن زمان گفتیم: خب، او را با زور محاسباتی شکست داد. در نهایت بردن در شطرنج الزاماً نشانه هوش نیست، مگر نه؟ از آن زمان تاکنون، ما انسانها دائماً به دنبال بهانههایی برای حفظ برتریطلبی گونه خود بودهایم. اما بهتر است یک جایی دست از این کار برداریم و با دید بازتری همه چیز را ببینیم و حتی بدون تعصب ببینیم که یک ربات جایزه نوبل را در دست گرفته است!