به گزارش مجله خبری نگار،از دوران باستان تا پژوهشهای نوین عصبشناسی، انسان همواره کوشیده است معنای رویاهای خود را دریابد؛ تجربهای رازآلود که هم در سنتهای معنوی و هم در علم مدرن بهعنوان پلی میان ناخودآگاه و واقعیت بیداری شناخته میشود.
به نقل از سایکولوژی تودی، انسانها حدود یکسوم عمر خود را در خواب میگذرانند و نزدیک به ۲۰ درصد این ساعات در حال رویا دیدن هستند. از نوزادان گرفته تا سالمندان، همه ما در طول زندگی رویا میبینیم. همین پدیده رازآلود از دیرباز ذهن انسانها را به خود مشغول کرده و الهامبخش مذاهب، علوم انسانی و هنر بوده است.
از آغاز تاریخ مکتوب، رویاها موضوعی شگفتانگیز و پررمز و راز به شمار آمدهاند. در جهان باستان، بسیاری باور داشتند رویاها راهی برای پیشبینی آیندهاند؛ پیشگویی بیماریها، قحطیها یا جنگها از خلال رویا امری متداول بود. سومریها، بابلیها، آشوریها و یونانیان بر این باور بودند که رویاها پیامهایی مستقیم از خدایان هستند.
حتی در حماسه گیلگمش (حدود ۲۱۰۰ پیش از میلاد)، مادر گیلگمش رویای او را چنین تعبیر میکند که ستارهای در حال سقوط، نشانه ملاقاتش با همراهی نیرومند (انکیدو) است. گرچه امروزه نام زیگموند فروید و روانکاوی مدرن با تعبیر رویا گره خورده است، اما نخستین متون موجود در زمینه تفسیر رویا بسیار قدیمیتر از زمان موسی و کتابهای دینیاند.
در بین النهرین، خوابهای افراد مهم بر لوحهای گِلی به خط میخی ثبت میشد. این سنت نشان میدهد که انسانها همواره تلاش کردهاند رویاها را بفهمند و معنای آنها را با زندگی روزمره خود پیوند بزنند.
هنگام خواب و رویا، ما کجا هستیم؟ رویاها از کجا میآیند؟ این پرسشها هنوز پاسخی قطعی نیافتهاند. تجربههای رویایی غالباً بهاندازه واقعیت بیداری ملموس و واقعی به نظر میرسند، اما در عین حال میدانیم بخشی از جهان بیداری ما نیستند. همین تضاد باعث شده همواره از خود بپرسیم چگونه باید با این تصاویر و داستانهای شگفتانگیز برخورد کنیم.
رویاها میتوانند گذشته، حال و آینده ما را بازتاب دهند. خاطرات فراموششده، دوستان دوران کودکی، حیوانات خانگی از دسترفته یا حتی فرزندان آینده در خواب به سراغمان میآیند. گاهی تصویر یک «کودک» در خواب میتواند اشارهای به رویدادی واقعی در کودکی ما باشد، یا نمادی از معصومیت، تولدی تازه، فرصتی جدید یا نگرشی متفاوت در زندگی. به همین شکل، خواب دیدن مادر میتواند به معنای حضور مادر واقعی، تصویر مادری درون ما، نگرشی مراقبتی نسبت به دیگران یا حتی نیازی درونی به پرستاری و محبت باشد.
ادوارد سی. ویتمونت و سیلویا برینتون پررا، دو روانکاو یونگی، در کتاب مشهور خود «رویاها: دروازهای به سرچشمه» نوشتهاند: «حل یک مشکل تنها در رویا کافی نیست. باید فعالیتی متناظر در زندگی بیداری نیز رخ دهد. ما موظفیم با تصاویر و پیامهای رویا زندگی کنیم و آنها را به شکلی مسئولانه و واقعبینانه در زندگی روزمره به کار بگیریم.»
در بیداری، جهان را با حواس پنجگانه درک میکنیم. اما هنگام خواب، ذهن ما فعال است ولی از حواس جدا میشود. در رویا میتوانیم بر فراز درختان پرواز کنیم یا کنار خویشاوندی که سالها پیش درگذشته، پنکیک بخوریم. این تجربهها واقعی به نظر میرسند، اما در دنیای غیرمادی رویا رخ میدهند؛ جایی که قوانین فیزیک بیاثر است. در رویا میتوان از دیوار عبور کرد، دمی حیوانی داشت یا به زبانی صحبت کرد که هرگز آن را نیاموختهایم.
در سنتهای بومی و بسیاری از مکاتب معنوی، رویا وسیلهای برای خودشناسی و تعالی روحی دانسته شده است. کارل یونگ نیز در روانشناسی تحلیلی خود، رویا را پلی به سوی ناخودآگاه و ابزاری برای کشف بخشهای پنهان روان معرفی کرد. بسیاری از فرهنگهای بومی، رویا را نهتنها بازتابی از ضمیر فردی، بلکه پیوندی با جهان ارواح و نیاکان میدانند.
امروزه نیز بسیاری از افراد پیش از خواب از «خالق رویا» درونی خود میخواهند تا پاسخی به پرسشی مهم بدهد. برای نمونه، شخصی ممکن است بپرسد: «اکنون در زندگیام کجا ایستادهام؟» و امیدوار باشد که رویا پاسخی روشن یا نمادین ارائه دهد.
علم عصبشناسی توضیحی متفاوت ارائه میدهد. پژوهشهای مداوم نشان دادهاند که هر مرحله خواب، بهویژه مرحله REM که بیشترین رویاها در آن رخ میدهد، برای عملکرد بهینه مغز ضروری است. سه نظریه علمی اصلی درباره علت رویا دیدن مطرح است:
رویاها به تثبیت حافظه کمک میکنند.
رویاها مزیتی تکاملی برای بقا فراهم میسازند.
رویاها ابزاری برای پردازش هیجاناتاند.
برخی دانشمندان معتقدند مغز در خواب، خاطرات را مرتب، ذخیره یا حذف میکند تا ذهن سبکتر شود. نظریهای دیگر بر این باور است که رویاها به انسان و سایر پستانداران کمک کردهاند در زندگی واقعی برای موقعیتهای دشوار یا تهدیدکننده آماده شوند. همچنین خواب REM نقش مهمی در تنظیم احساسات، بازیابی از فشار روانی، تقویت تابآوری و حل مسائل عاطفی در روابط نزدیک دارد.
در سالهای اخیر، کشفهای قابل توجهی درباره رویای شفاف (Lucid Dreaming) صورت گرفته که توجه بسیاری را جلب کرده است. رویای شفاف وضعیتی است که فرد در خواب متوجه میشود در حال خواب دیدن است. برخلاف رویاهای معمولی، در این حالت فرد میتواند برخی جنبههای خواب را کنترل کند، کابوسها را متوقف سازد یا تصاویر ترسناک را با صحنههای مثبت جایگزین کند.
درمان با رویای شفاف اکنون برای کمک به بیماران مبتلا به اضطراب و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) به کار میرود. فرد در این روش میتواند کابوس را آگاهانه متوقف و تهدید را به شکلی دوباره تصور کند که اثر آسیبزا را از بین ببرد. این نوع درمان نوین نشان میدهد رویاها نهتنها بازتاب روان، بلکه میتوانند ابزاری درمانی و مفید برای سلامت روانی باشند.
پرداختن به رویاها و درک پیامهایشان میتواند نیرویی تازه به زندگی ببخشد و حس یکپارچگی بیشتری ایجاد کند. جهان مدام ما را با تغییرات سریع، چالشهای جسمی، تناقضها و اندوهها مواجه میسازد. در چنین شرایطی، رویاها میتوانند بهمثابه راهنمایانی دوستانه عمل کنند؛ آنها از فعالیتهای پنهان ذهن ناخودآگاه آگاه میسازند و نشانههایی الهامبخش درباره مسیر پیش رو ارائه میدهند.
بسیاری از روانشناسان پیشنهاد میکنند دفترچهای برای نوشتن رویاها داشته باشیم. یادداشت دقیق خوابها پس از بیداری به ما کمک میکند الگوها، نمادها و پیامهای تکرارشونده را تشخیص دهیم. شاید زمان آن فرا رسیده که شما هم دفترچه رویا آغاز کنید.
منبع:فرارو