به گزارش مجله خبری نگار، «تاکشو» مدلی از برنامه است که بهراحتی میتواند با اجرای یک چهره جذاب و حضور یک چهره دیگر که ناگفتههایی دارد، با کمترین دکور و هزینهای موفق و پربیننده شود. «رک» با اجرای مجید واشقانی برنامهای اینترنتی است که این هدف را دنبال میکند و تا بهحال ۱۷ قسمتش با حضور چهرههایی مثل شهرام لاسمی (قلقلی)، علی صبوری، علیرام نورایی، بهاره افشاری و... پخش شده. شهرام لاسمی از روزهای تلخ کودکی و بعد هم تجربههای دشوار روزهایی که حتی در خیابان نباید صحبت میکرد گفت، علیرام نورایی از کتککاری با رفقای باران کوثری، بهاره افشاری از چالشی که با همسر یکی از چهرههای معروف داشته و...، اما اینکه روند برنامه ناگهان بهحضور فردی، چون زیباکلام ختم شد در نوع خودش جالب و حتی عجیب بود. برنامهای که بخشهایی گزینشی از آن که چالشهای واشقانی با زیباکلام است بهشدت وایرال شده. عدهای واشقانی را بهخاطر رویکرد وطنپرستانه ستایش و جمعی هم زیباکلام را بهخاطر صراحتش تحسین میکنند. اما اگر برنامه را کامل و با دقت ببینیم متوجه میشویم واقعیتش چیزی فراتر از کامنتهای احساسی بسیاری از مخاطبان است.
چهره اول این برنامه بدون شک واشقانی بود؛ کسیکه با سریالهای تلویزیونی و بعد هم رئالیتیشوهایی مثل مافیا چهره شد و تصور نمیشد بتواند یک تاکشوی چالشی در موضوعی که چندان به او نمیآیدرا اداره کند؛ خود واشقانی مدعی است ۱۰ سالی میشود که بهصورت آنلاین تمام کارهای زیباکلام را دنبال کرده و شناخت کاملی از روحیات او دارد؛ شاید دلیل انتخاب زیباکلام بهعنوان اولین مهمان برنامه که غیرهنرمند است، همین باشد. واشقانی در این برنامه چندان در نقش یک مجری ساده نبود و تلاش میکرد با زیباکلام وارد چالش جدی شود؛ او نظریات زیباکلام را درباره اینکه مردمسالاری اولویت است و اگر انسجام اجتماعی خوبی داشته باشیم نیازی به موشک و ... نیست مدام با مثالهایی رد میکرد تا مدافع این دیدگاه باشد که هرچند دموکراسی لازم است، اما اولویت اصلی با توسعه کشور در ابعاد نظامی است. واشقانی بهخوبی مسیر بحث را به سمت دلخواه هدایت میکرد، زبان بدنش مسلط و بدون هیجان بود، چیزهای مختلفی برای مخالفت با زیباکلام در آستین داشت و یک دفتر پروپیمان از مطالب جلویش بود که نشان میداد با آمادگی زیاد و برای سناریوهای مختلف به برنامه آمده. هرچند گاهی احساس میشد که بدون اتکا به نوشتهها و بداهه بحث میکند که آنجا کمی لنگ میزد. اما درمجموع طی گفتوگویی که اگر میزبان سعهصدر نداشت ممکن بود به حاشیه برود محترمانه و باوقار رفتار کرد. هرچند ادبیات او دانشگاهی و دقیق نبود، اما چون مواضع و اطلاعاتش غافلگیرانه بود مورد توجه قرار گرفت. از طرفی خیلیها چالشهای او را با مهمان برنامه وطنپرستانه توصیف کردند. البته که او هم در مواردی با زیباکلام صراحتاً موافق بود، اما در بخشهایی که وایرال شده بیشتر روی مواضع مخالفش با زیباکلام تاکید شده. در پایان باید این را هم بهخاطر داشته باشیم که ما با پادکستی در حوزه سیاست داخلی و خارجی طرف نیستیم، یک برنامه اینترنتی ذاتش بر برخورد، مواضع جالب و محتوای قابل وایرال متمرکز است تا مدل درآمدیاش موفق از کار دربیاید.
زیباکلام نیازی به معرفی ندارد؛ او که زمانی در رشته شیمی تحصیل کرده و بعد استاد علوم سیاسی شده، طی سالها انتقادهای صریحی به شیوه اداره کشور داشته، اما همیشه پای بسیاری از چیزها مثل دفاع مقدس ایستاده طوریکه بارها چشم بسته به دانشجویان رزمندهاش نمره کامل داده. با اینحال هنوز سفت و سخت میگوید مردم و رفاهشان بسیار مهمتر از موشک است. کتاب «ما، چگونه ما شدیم»؟ باعث شناخته شدن او شد؛ اما ۳۰ سال بعد از آن اثر زیباکلام ۷۷ ساله خیلی از ادبیات دانشگاهی فاصله گرفته، بیمحابا، بدون طمانینه و هیجانی صحبت میکند؛ آرامش و تمرکز لازم را ندارد، چیزی که در همان اول برنامه هم بهشوخی دربارهاش گفت. برنامهای که طی آن به وضوح معلوم شد وقتی فردی زیاد صحبت کند اثر و دقت کلامش کم میشود. حالا برویم سراغ بررسی برخی از نکاتی که زیباکلام در «رُک» برابر واشقانی گفت.
ترور دانشمندان هستهای زیباکلام علت ترور دانشمندان هستهای در تهران توسط اسرائیل را بهواسطه اینکه صنعت هستهای ما تهدیدی بالقوه برای اسرائیل است، معرفی میکند. اما از این نکته غافل است که اولاً چنین ترورهایی میتواند به منزله اعلام جنگ باشد، ثانیاً کشور ما عضو NPT (پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای) بوده و با این اوصاف مرجعی که باید تشخیص دهد این صنعت تهدیدی برای دیگر کشورها هست یا نه وجود داشته، اما اسرائیل این عضویت را نپذیرفته بنابراین اساساً تهدیدی علیه همه دنیا محسوب میشود.
فتوای نساختن بمب هستهای زیباکلام بازهم با نادیده گرفتن عضویت ایران در پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای، فتوای رهبری درخصوص حرمت ساخت سلاح هستهای را تنها موردی میداند که میتواند باعث اطمینان دیگر کشورها شود و بعد هم عنوان میکند این مورد هم صرفاً فتوای یک مرجع تقلید است و براساس ضرورت زمان ممکن است تغییر کند. جالب اینکه زیباکلام این مورد را هم نادیده میگیرد که این فتوا از جانب مرجعی صادر شده که رهبر هم هست.
تحریک اسرائیل و عراق بارها در طول این گفتوگو زیباکلام روی این موضوع تاکید دارد که تحریکات ایران باعث حمله عراق و بعدها رفتارهای خصمانه اسرائیل مثل ترور دانشمندان هستهای یا جنگ ۱۲ روزه شده است، درحالیکه با فرض پذیرش این ادعا که تحریکی وجود داشته، چنین چیزی مجوز اخلاقی، انسانی و قانونی برای حمله پیشدستانه و... نیست. همانطور که هیچ کس در دنیا این ادعای دولت آمریکا را که اگر از بمب اتمی استفاده نمیشد ژاپن یا آلمان به آن دست پیدا میکردند و علیه دیگر کشورها استفاده کردند، نمیپذیرد.
سرمایه و انسجام اجتماعی زیباکلام در این برنامه هم روی موضوعاتی مثل انسجام و سرمایه اجتماعی، توجه به ظرفیت تمام قومیتها، وحدت و همدلی با اقشار مختلف جامعه با دیدگاههای متنوع و در کل مردمسالاری و ... تاکید زیادی دارد. او کرهشمالی را مثال میآورد که بمب اتمیاش باعث سرمایه اجتماعی نمیشود و مهمترین ابزار برای دفاع از کشور را مردم میداند. اما چندان در طرح ایدههایش با ادبیاتی دانشگاهی ورود نمیکند. در بیشتر این موارد واشقانی هم با او هم نظر است، اما در اولویتبندی ماجرا با هم اختلاف دارند.
مخالفت با براندازی زیباکلام با براندازی مخالفت جدی داشته و در این برنامه هم این موضوع را به صراحت اعلام میکند؛ اما اساس برنامه و تلاش واشقانی تاکید روی شکافهای بحث است برای همین بحث مدام به یک چرخه تکراری موشک یا دموکراسی میکشد.
تفاسیر اشتباه از جنگ ۱۲ روزه واشقانی پاسخ موشکی ایران به اسرائیل را علت اینکه مردم در طول جنگ ۱۲ روزه به میدان نیامدند، میداند و زیباکلام هم معتقد است تحلیل سلطنتطلبان از ابتدا اشتباه بوده که فکر میکردند مردم بعد از وقوع جنگ به خیابانها میآیند. هرچند زیباکلام در تفسیری عجیب اساساً آن ۱۲ روز را جنگ نمیداند. به اشکال مختلف در این زمینه هر دو به ابعادی از موضوع اشاره میکنند که تمام پاسخ نیست.
جاده یا موشک؟ زیباکلام معتقد است از اساس وقتی کشوری با چالشهای جدی در حوزههای بهداشتی، زیرساختهای آموزشی، راه و... مواجه است نباید اولویت را روی صنایع نظامی بگذارد. هرچند در اینجا هم او بهشکل خوشبینانهای همه کشورهای دنیا را موجوداتی خوب و بیآزار معرفی میکند که اگر تحریکشان نکنیم کاری به ما ندارند. زیباکلام مشخص نمیکند منظور او ایجاد تعادل در هزینههای نظامی و غیرنظامی است یا اساساً با هر نوع هزینه در مباحث دفاعی و... مخالف است.
در نهایت اینکه زیباکلام در طول این گفتوگو بارها مواضع وطنپرستانه گرفت و مرور ما بیشتر روی مواردی بود که جای نقد و بررسی داشت.
زیباکلام از آن چهرههایی است که طی چند دهه با ادبیات خاص و گاهی شیرین، گفتمان در ظاهر متفاوت و... از یک چهره دانشگاهی به سلبریتی تبدیل شد. اما سلبریتی شدن کسیکه میخواهد چهره دانشگاهی باشد و ورای شعارها و مخالفتها و موافقتها در چارچوب حقیقت بحثها را پیش ببرد، خطراتی جدی دارد، چون زمینه کار، خودش را به آن چهره، ادبیات و ایدههایش دیکته میکند. برای همین است که وقتی زیباکلام در برنامهای حاضر میشود که در اپیزودهای قبلی مباحث جنجالی داشته، میتوان به جذاب شدن برنامه دلخوش بود، اما به روش درستش برای ارائه یک بحث نه. خطر «اندیشمندسلبریتی»ها در عصر رسانههای تصویری و شبکههای اجتماعی، بیش از آنکه فقط به سطحی شدن محتوا مربوط باشد، به فروپاشی روششناسی بازمیگردد. این افراد، با نیت سادهسازی مفاهیم نظری، حوزه کار فکری را که ذاتاً نیازمند دقت، تبیین هستیشناسانه و تعریف دقیق واژگاناند به عرصهای میبرند که قرار است گفتوگویی پینگپنگی با ریتم تند داشته باشد و نتیجهگیری هم به عهده مخاطب نباشد. فارغ از برنامه واشقانی که اساساً در دنیای سرگرمی است و ادعایی هم ندارد، انواع دیگر برنامههای اینترنتی چند وقت اخیر در یوتیوب و... مثل مناظرهها و... تبدیل به بحثهایی حیثیتی میشوند که دیده شدن در آنها اولویت اول است. در چنین فضایی، نظریهپردازی جای خود را به «نمایش نظر» میدهد. افراد برای دیده شدن، به بیان نظرات شاذ و متفاوت روی میآورند، بدون آنکه درکی از زمینههای تاریخی، اجتماعی یا فلسفی موضوع داشته باشند. هدف، خلع سلاح طرف مقابل است، نه تولید معنا. این وضعیت، گفتوگو را از دایره حقیقت خارج کرده و آن را به میدان رقابت حیثیتی بدل میکند.
وظیفه اندیشمند دانشگاهی، نه پیشگوییهای شبهتاکسیوار، بلکه گشودن افقهای تازه در فهم یک مسئله است. او باید بتواند با اتکا به روششناسی دقیق، مفاهیم را در بستر تاریخی و معرفتیشان بازخوانی و مخاطب را به تأمل دعوت کند، نه به واکنش. خطر بعدی این است که وقتی چنین ادبیاتی حاکم شود مردم، جوانان، دانشجویان و... اندیشمند دانشگاهی با ادبیاتی غامض را که دنبال سادهسازی مسائل نیست، پس میزنند و مشتری دایمی برنامههای هیجانیتر میشوند.
منبع: خراسان-سید مصطفی صابری