کد مطلب: ۹۱۳۰۲۱
|
|
۰۹ مهر ۱۴۰۴ - ۰۶:۳۵

عملیات خنثی‌سازی ماشه در کف جامعه

عملیات خنثی‌سازی ماشه در کف جامعه
با اجرای مکانیسم ماشه و بازگشت تحریم‌ها، بسیاری از گروه‌های خانوادگی و دوستانه در شبکه‌های اجتماعی پر شده از اخبار لحظه‌ای قیمت طلا، دلار و شایعاتی پیرامون جنگ و ... فارغ از این‌که خود مکانیسم ماشه چه میزان پیامد خواهد داشت در این پرونده رفتار مسئولانه را بررسی خواهیم کرد؛ چراکه همیشه اولین سنگر آرامش است

به گزارش مجله خبری نگار، از روزی که مکانیسم ماشه اجرا شد و تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل بازگشت، بسیاری از کانال‌های تلگرامی و صفحات اینستاگرامی مسابقه گذاشته‌اند تا داغ‌ترین اخبار را منتشر کنند و شاید با تظاهر به این‌که منبع دقیق و در لحظه اخبار هستند، مخاطب بیشتری جذب کنند. به تبع فضای مجازی، در جمع‌های خانوادگی و دورهمی‌های دوستانه، قیمت دلار، سکه و طلا جای مکالمات روزمره را گرفته، فوروارد کردن قیمت‌های لحظه‌ای در گروه‌های تلگرامی جای سلام و احوال‌پرسی را گرفته همه سعی می‌کنند لحظه به لحظه نرخ‌ها و پیش‌بینی‌ها را کنترل‌کنند تا مبادا از موج تازه‌ای جا بمانند. اما پرسش هم این جاست: آیا مکانیسم ماشه واقعاً طی همین چند روز به این اندازه زندگی روزمره ما را تغییر داده یا ما با هم با رفتارمان بخشی از پیامد‌های آن شده‌ایم؟ البته که این اتفاق ممکن است پیامد‌هایی بر معیشت مردم و اقتصاد کشور داشته باشد، اما شاید بخش قابل توجهی از فشار این روزها، ناشی رفتار خود ما هم باشد. از جست وجوی بی‌پایان اخبار تا تجزیه‌وتحلیل‌های بدون پایه و حتی ایجاد صف‌های خرید. در این پرونده می‌خواهیم فارغ از میزان اثرگذاری مکانیسم ماشه به دنبال وظیفه خودمان در این شرایط باشیم چرا که تمام بحران همیشه بیرون از آغاز نمی‌شود، شاید گاهی ما هم ناخواسته در افزایش ضریب نفوذ آن نقش داشته باشیم و بتوانیم با رفتار‌هایی پیامدهایش را کم کنیم.

این مکانیسم ماشه چی بود حالا؟

با فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت رسمی تحریم‌های شورای امنیت، دوباره همان مجموعه محدودیت‌هایی که سال‌ها پیش تجربه کرده‌ایم، به جریان افتاده است. پیامد‌های واقعی چنین تصمیمی اغلب به شکل تدریجی وارد زندگی مردم می‌شود. با سخت‌تر شدن تجارت بین‌الملل، کاهش سرمایه‌گذاری خارجی و محدودیت‌های مبادلات بانکی، هزینه واردات بالا می‌رود و برخی کالا‌ها ممکن است گران‌تر شوند. نتایج این تغییرات در صورتی که تدبیر درستی برابرشان اتخاذ نشود زمان‌بر هستند و معمولاً یک‌شبه رخ نمی‌دهند، اما در نهایت می‌توانند معیشت را تحت فشار‌هایی قرار دهند.

اثر روانی با سرعت و شدت بیشتر

برخلاف اثر واقعی، اثر روانی فوری و حتی پیش از اجرای کامل تحریم‌ها آغاز شد. التهاب بازار ارز و طلا، واکنش‌های رسانه‌ها و شایعه‌های بی‌پایه، فضای نااطمینانی ایجاد می‌کند و تصمیم‌های لحظه‌ای را به مردم تحمیل می‌کند. در بسیاری مواقع، جهش قیمت‌ها در روز‌های اول بیشتر نتیجه هجوم هیجانی خریداران و فروشندگان است تا تغییر واقعی بازار‌های جهانی. همین خرید‌های هیجانی مکانیسم عرضه و تقاضا را برهم می‌زند و زمینه گرانی طلا، سکه و دلار می‌شود.

آنچه در کنترل ماست

اثر واقعی بازگشت تحریم‌ها در پی مکانیسم ماشه بیشتر در اختیار دولت و ساختار‌های اقتصادی است، اما بخش زیاد اثر روانی موضوع کاملاً وابسته به رفتار ماست. با انتخاب منابع خبری معتبر، پرهیز از بازنشر شایعات، و خودداری از تصمیم‌های عجولانه، می‌توان این فشار را کم کرد. مکانیسم ماشه ممکن است بر اساس تصمیمات سیاسی بیرونی فعال شده باشد، اما «مکانیسم آرامش» و کاهش اضطراب جمعی، مسئولیت مستقیم هر یک از ماست. فراموش نکنیم که نتیجه رفتار درست ما فقط پیامد‌های اقتصادی نیست، ما با رفتار مسئولانه، توجه به اخبار درست و دامن نزدن به شایعات و... می‌توانیم علاوه براین‌که عرضه و تقاضا را برهم نزنیم باعث حفظ ثبات روانی جامعه شویم.

عملیات خنثی‌سازی ماشه در کف جامعه

رژیم خبری بگیریم

در روز‌هایی که سیل خبر‌ها بی‌وقفه به گوشی‌ها و شبکه‌های اجتماعی ما می‌رسد، تنظیم یک «رژیم خبری سالم» ضروری است. رژیمی که بر اساس آن، فقط زمان‌های مشخصی خبر‌ها را می‌خوانیم و تنها مواردی را دنبال می‌کنیم که واقعاً به زندگی یا کار ما ارتباط دارند. به یاد داشته باشیم که بسیاری از تیتر‌های فوری، بیش از آن‌که اطلاعات بدهند، وظیفه‌شان ایجاد هیجان و افزایش بازدید است؛ درست شبیه هشدار غلطی که ما را بی‌دلیل به حرکت وامی‌دارد. اما برای یک رژیم خبری سالم چه باید کرد؟

پرهیز از نگاه کردن لحظه‌ای نرخ‌ها و تیتر‌ها

نگاه کردن مکرر به قیمت دلار، طلا یا تازه‌ترین تیتر‌های خبری، اثر مستقیم بر سطح اضطراب دارد. این رفتار ما را به چرخه بی‌پایان واکنش‌های هیجانی می‌برد و فرصت تحلیل آرام را از بین می‌برد. همان‌طور که رولف دوبلی در کتاب «پیگیر اخبار نباشید» یادآور می‌شود، بخش بزرگی از اخبار روزانه هیچ تأثیر عملی بر تصمیمات ما ندارد، اما ذهن را با بار اضافی پر می‌کند.

زمان‌بندی و منبع محدود

به جای دنبال کردن ده‌ها کانال و روزنامه، دو یا سه منبع معتبر را انتخاب کنید. در طول روز، یک یا دو بازه زمانی مشخص برای خواندن اخبار داشته باشید و خارج از این بازه‌ها، آگاهانه از خبر دور شوید. این کار به تنظیم ریتم ذهن و کاهش واکنش‌های هیجانی کمک می‌کند.

چطور منبع خوب را بشناسیم؟

یک منبع خبری خوب قبل از هر چیز بی‌طرف است؛ یعنی نه با انتخاب واژه‌های احساسی و جهت‌دار به دنبال تحریک مخاطب می‌رود، نه با سانسور گزینشی واقعیت را ناقص نمایش می‌دهد. ویژگی دیگر، تکیه بر داده و مستندات است. خبر یا گزارشی که از آمار رسمی، نظر کارشناسان شناخته‌شده و منابع قابل ارجاع استفاده می‌کند، به مراتب ارزشمندتر از خبر‌های کلی‌گویی یا مجهول‌منبع است. گزارش‌های تحلیلی که زمینه تاریخی، اقتصادی یا اجتماعی یک رویداد را توضیح می‌دهند، کمک می‌کنند تا خواننده تصمیمات خود را بر پایه فهم عمیق‌تر بگیرد. در مقابل خبر‌های لحظه‌ای فضای مجازی عموماً عمقی ندارند و ممکن است روند دقیقی برای راستی آزمایی آنها طی نشده باشد. در کنار اینها به منابعی توجه کنید که تمرکز بر اطلاع‌رسانی دارند، نه ایجاد هیجان. اگر اولین پاراگراف یک خبر با جملات تحریک‌کننده و بزرگ‌نمایی خطر آغاز شود، به احتمال زیاد هدفش بیشتر جلب توجه و افزایش بازدید است تا افزایش دانش مخاطب. خلاصه این‌که در شرایط بحرانی، فیلترکردن منابع خبری به معنای حفاظت از ذهن و وقت خودمان است؛ چون هر دقیقه‌ای که با داده درست صرف شود، جایش را از ساعاتی که با شایعه و ترس هدر می‌رود می‌گیرد.

صفی که خودش بحران می‌سازد

در روز‌های اول اجرای مکانیسم ماشه، بسیاری از مردم برای خرید ارز، طلا یا حتی کالا‌های مصرفی راهی بازار شدند. این رفتار، بیش از آن‌که به دلیل نیاز واقعی باشد، ناشی از ترس از آینده و باور به گران‌تر شدن همه چیز است. در این حالت افراد تصور می‌کنند فارغ از چالش‌های جدی جامعه باید فقط به فکر خودشان باشند. نتیجه آن، ایجاد صف‌های طولانی، افزایش تقاضای لحظه‌ای و بالا رفتن قیمت‌هاست؛ درست در زمانی که ممکن بود بازار بتواند آرام‌تر واکنش نشان دهد. اما رفتار‌های اشتباه در روز‌های بحرانی مصادیق دیگری هم دارد که مرورشان می‌کنیم.

دامن‌زدن به شایعات

انتشار خبر‌های تأییدنشده در گروه‌های خانوادگی و دوستانه، به‌سرعت دامنه اثر روانی را گسترش می‌دهد. یک پیامک کوتاه یا یک تصویر جعلی، می‌تواند موجی از اضطراب را به خانه‌ها ببرد. این اتفاق نه‌تنها واقعیت را تحریف می‌کند، بلکه رفتار اقتصادی و حتی روابط اجتماعی را تحت‌تأثیر هیجان آنی قرار می‌دهد. لازم هم نیست ما برای انتشار یک شایعه قصد جدی داشته باشیم. همین‌قدر که رفتار مسئولانه را نشناسیم و تفکر انتقادی نداشته باشیم ممکن است در مواجهه با خبری که باید راستی‌آزمایی شود هیجانی عمل کرده و فورواردش کنیم. بماند که در این موضوع نقش رسانه‌ها به‌خصوص در فضای مجازی هم اهمیت دارد و نباید از این آب گل‌آلود دنبال افزایش مخاطب باشند.

پیامد‌هایی فراتر از جیب ما

شاید تصور کنیم یک نفر هستیم و نتیجه رفتارمان موج خاصی ایجاد نمی‌کند؛ اما چالش‌های اقتصادی جامعه، افزایش نگرانی جمعی و کاهش همبستگی اجتماعی، برآیند حجم زیادی از همین رفتار‌های به‌ظاهر ساده، اما اثرگذار است. در شرایط بحرانی، اولین قدم مسئولانه، مقاومت در برابر این هیجان‌هاست؛ زیرا هر واکنش ما، بخش کوچکی از تصویر بزرگ جامعه را شکل می‌دهد.

عملیات خنثی‌سازی ماشه در کف جامعه

چطور ماشه‌ای نشویم؟

در روز‌هایی که هر خبر تازه می‌تواند اضطراب جمعی را بالا ببرد، حفظ آرامش فردی نه یک انتخاب، بلکه یک وظیفه اخلاقی است. این آرامش فقط به معنای بی‌تفاوتی نیست؛ بلکه مدیریت واکنش‌ها، خودداری از تصمیم‌های عجولانه و تمرکز بر راهکار‌های منطقی برای زندگی روزمره است. فردی که در خانه یا محل کار آرامش خود را کنترل می‌کند، به دیگران هم پیام امنیت و ثبات منتقل می‌کند. اما فراتر از این آرامش چه باید کرد؟

حمایت از خانواده و اطرافیان

اطرافیان ما، مخصوصاً سالمندان و کسانی که به‌طور مداوم در معرض اخبار و شایعات هستند، بیشتر مستعد دریافت فشار روانی‌اند. مسئولیت ماست که حجم خبر‌هایی که به آنها می‌رسد را مدیریت کنیم، اخبار مهم را با توضیح و تحلیل صحیح منتقل کنیم و اجازه ندهیم موج‌های کاذب زندگی‌شان را مختل کند. این حمایت می‌تواند از یک گفت‌وگوی ساده در جمع خانوادگی شروع شود.

الگوسازی برای نسل جوان

در شرایط پرتنش، رفتار ما الگو می‌شود. کودکان و نوجوانان از واکنش‌ها، مکالمات و حتی جست‌و‌جو‌های خبری بزرگ‌تر‌ها یاد می‌گیرند که بحران را چگونه ببینند. بر همین اساس، لازم است با گفتار و رفتارمان نشان دهیم که مدیریت خبر، تحلیل آرام و پرهیز از شایعه، بخشی از سبک زندگی سالم است.

توقف چرخه اضطراب غیرضروری

هر بازنشر شایعه، هر تحلیل غیرمعتبر و هر خرید عجولانه، مثل یک حلقه به‌هم‌پیوسته است که اضطراب را در سطح جامعه تکثیر می‌کند. مسئولیت فردی یعنی آگاهانه تصمیم بگیریم این چرخه را قطع کنیم و به جای افزودن به مشکلات، نقش کاهنده در فضای ملتهب داشته باشیم، حتی اگر در کوتاه مدت با عقب ماندن از این موج ضرر‌های متوجه‌مان شود.

سبک زندگی در روز‌های پر التهاب

حفظ فعالیت‌های روزمره، از کار و ورزش گرفته تا زمان صرف با خانواده، مهم‌ترین راه مقابله با اضطراب ناشی از بحران‌هاست. نظم شخصی یادآور می‌شود که زندگی در جریان است و بحران‌ها بخشی گذرا از آن هستند، نه تمام آن.

فرهنگ گفت‌و‌گو به جای شایعه

در جمع‌های خانوادگی یا دوستانه، انتخاب موضوعات مثبت و سازنده می‌تواند فضا را از اضطراب دور کند. حتی گفت‌و‌گو درباره فیلم جدید یا برنامه سفر، تأثیر روانی زیادی دارد و چرخه شایعه و نگرانی را می‌شکند.

بحران گذراست، رفتار باقی می‌ماند

هر بحران، حتی مکانیسم ماشه، سرانجام از شدت می‌افتد یا شرایط جدید تثبیت می‌شود. چیزی که ماندگار می‌شود، شیوه‌ای است که ما برای مواجهه انتخاب کرده‌ایم. اجازه ندهیم اثر روانی بحران، سبک زندگی ما را از مسیر سالم منحرف کند. اگر قرار است مکانیسم ماشه تأثیری بگذارد، آن را محدود به بُعد اقتصادی کنیم و اجازه ندهیم ذهن و زندگی روزانه‌مان گروگان هیجان و اضطراب شود.

منبع: خراسان-سید مصطفی صابری

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر