به گزارش مجله خبری نگار، در مطالعهای که اخیراً در مجله قلب منتشر شده است، دانشمندان مشخص کردند که چگونه ویژگیهای خاص عروق شبکیه ممکن است به پیشبینی خطر سکته مغزی در فرد کمک کند.
هر ساله حدود ۱۰۰ میلیون نفر دچار سکته مغزی میشوند که ۶.۷ میلیون نفر از آنها در اثر این رویداد جان خود را از دست میدهند. حدود ۹۰٪ سکتههای مغزی به دلیل فشار خون بالا، چربی خون بالا، سیگار کشیدن و رژیم غذایی ناسالم رخ میدهد که همگی عوامل خطر قابل اصلاحی هستند که به تغییرات سبک زندگی و داروها پاسخ میدهند.
سیستم عروقی مغز ویژگیهای مشترک زیادی با رگهای مغز دارد. در واقع، بررسی فوندوسکوپی شبکیه به ما این امکان را میدهد که سلامت بستر عروقی مغز را تعیین کنیم.
پتانسیل پیشآگهی تغییرات عروقی شبکیه قبلاً بررسی شده است. در رگهای شبکیه، پیچخوردگی، باریک شدن اتصالات شریانی-وریدی، میکروآنوریسمها و قطر ورید ممکن است منعکسکننده اثرات نامطلوب دیابت، کلسترول بالا و فشار خون بالا باشد.
با وجود این مشاهدات، نتایج متفاوت بودهاند. علاوه بر این، آزمایشهای خون فعلی برای پیشبینی خطر سکته مغزی گران، تهاجمی و خیلی دقیق نیستند، که نیاز به مدلهای بهتر برای پیشبینی خطر سکته مغزی را برجسته میکند.
دادههای مطالعهی حاضر از پایگاه دادهی تصویربرداری فوندوس بانک زیستی بریتانیا به همراه اندازهگیریهای عروق شبکیه از سیستم ارزیابی سلامت ریزعروق شبکیه (RMHAS) به دست آمد. دادههای حاصل از مجموع ۴۵۱۶۱ نفر که به مدت ۱۲.۵ سال پیگیری شده بودند، در این تجزیه و تحلیل لحاظ شد.
RMHAS از یک الگوریتم برای تجزیه و تحلیل ۱۱۸ اندازهگیری استفاده میکند و به طور جداگانه شریانها و وریدهای داخل و خارج ناحیه ماکولا را ارزیابی میکند. پس از تنظیم عوامل خطر شناخته شده، دادهها برای شناسایی ارتباط با سکته مغزی جدید تجزیه و تحلیل شدند.
در طول دوره مطالعه، ۷۴۹ مورد سکته مغزی جدید در این گروه رخ داد. سکته مغزی در بین مردان مسن و شرکتکنندگانی که سیگار میکشیدند و همچنین افرادی که سابقه دیابت داشتند، شایعتر بود. میانگین شاخص توده بدنی (BMI)، فشار خون (BP) و سطح کلسترول لیپوپروتئین با چگالی بالا (HDL) در بین افرادی که سابقه سکته مغزی داشتند، بالاتر بود.
در مجموع ۲۹ عامل جدید شبکیه با خطر سکته مغزی جدید مرتبط بودند. هفده مورد از این پارامترها با تراکم عروق مرتبط بودند، در حالی که سه، هشت و یک مورد به ترتیب با قطر، پیچیدگی و پیچ و خم رگ مرتبط بودند.
برای هر پارامتر چگالی، یک تغییر در انحراف معیار (SD) با تقریباً ۱۰ تا ۲۰ درصد افزایش در خطر سکته مغزی همراه بود. کاهش چگالی رگها خطر سکته مغزی را افزایش داد که ممکن است مربوط به هیپوکسی و کاهش تأمین مواد مغذی باشد.
برای پارامترهای کالیبر، هر تغییر انحراف معیار، خطر را ۱۰ تا ۱۴ درصد افزایش میداد. کاهش قطر نسبت به طول، خطر سکته مغزی را در بیماران مبتلا افزایش میداد.
پارامترهای مرتبط با پیچیدگی رگ شامل بُعد فرکتالی، تعداد نقاط انشعاب و دوشاخه شدن، و تعداد نقاط انتهایی و غیر انتهایی در شریانها بود. کاهش یک انحراف معیار در پیچیدگی با افزایش ۱۰ تا ۲۰ درصدی خطر سکته مغزی همراه بود.
از بین ۳۰ معیار پیچخوردگی، کاهش یک انحراف معیار در تعداد پیچخوردگیهای شریانی، خطر سکته مغزی را افزایش میدهد. کاهش پیچیدگی و پیچخوردگی نشاندهنده عملکرد ضعیف اندوتلیال، کاهش پرفیوژن، گردش خون جانبی ناکافی و افزایش خطر هیپوکسی است. در این شرایط، مغز به راحتی توسط عوامل خطر سکته مغزی آسیب میبیند و خونریزیهای میکروسکوپی شایعتر هستند.
در مقایسه با استفاده از عوامل خطر مرسوم به تنهایی، گنجاندن این پارامترهای عروقی شبکیه منجر به افزایش قابل توجه قدرت پیشبینی مدل به میزان ۷۵٪ در مقایسه با ۷۴٪ شد. هنگامی که این مدل عروقی به تنهایی با سن و جنسیت ترکیب شد، عملکردی قابل مقایسه با ارزیابیهای سنتی ارائه داد و در عین حال از نیاز به آزمایشهای خون تهاجمی جلوگیری کرد.
از آنجا که این روش غیرتهاجمی را میتوان با دادههای سن و جنسیت که به راحتی قابل دستیابی هستند ترکیب کرد، این مدل یک روش عملی را نشان میدهد که میتواند برای ارزیابی بیماری چشم و خطر سکته مغزی جدید در محیطهای کمدرآمد و توسط پزشکان مراقبتهای اولیه مورد استفاده قرار گیرد.
محققان توضیح میدهند: «تجزیه و تحلیل رگهای شبکیه، یک رویکرد غربالگری غیرتهاجمی برای ارزیابی خطر سکته مغزی، نشان داده است که عملکرد بهتری نسبت به مدلهای طبقهبندی ریسک سنتی دارد.»
مطالعهی حاضر اهمیت پارامترهای چگالی را به عنوان شاخصهای حساس خطر سکته مغزی برجسته میکند و کاربرد جدیدی از این فناوری را در افراد پرخطر پیشنهاد میدهد. با این حال، مطالعات بیشتری برای بررسی نقش ۲۹ عامل عروقی شبکیه در پاتوفیزیولوژی سکته مغزی مورد نیاز است تا استراتژیهای پیشگیری و درمانهای بالقوه بهبود یابند.