کد مطلب: ۸۱۶۶۲۲
|
|
۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۰۶:۴۱

معمای انگلیسی حل نشده! دستور مارگارت برای کشتن گروگان‌گیر‌های سفارت ایران در لندن

معمای انگلیسی حل نشده! دستور مارگارت برای کشتن گروگان‌گیر‌های سفارت ایران در لندن
ماجرای حمله به سفارت ایران در لندن چه بود؟

به گزارش مجله خبری نگار، هنوز پنج روز از عملیات ناکام «پنجه عقاب» در طبس می‌گذشت که خبر رسید: ساعت ۱۱:۳۰ روز چهارشنبه، ۱۰ اردیبهشت ۱۳۵۹، ۶ فرد مسلح به سفارت ایران در لندن حمله کردند و پس از اشغال سفارتخانه ۲۶نفر را به گروگان گرفتند.

آنها خود را از عرب‌های ساکن ایران معرفی کرده و همان اول خواستار آزادی چندین زندانی سیاسی و دادن خودمختاری به خوزستان شده و تهدید هم کرده بودند که اگر خواسته‌هایشان به‌سرعت عملی نشود، همه ۲۶ گروگان را خواهند کشت! در نگاه اول، شکست عملیات آمریکایی‌ها در طبس، به هیچ وجه نمی‌تواند ربطی به حمله به سفارت ایران در لندن داشته باشد... با این همه شما ادامه مطلب را بخوانید!

پیامی که از لندن رسید

اسم گروهشان را «الشهید محی‌الدین ناصر» گذاشته بودند و گاه خودشان را عضو سازمان سیاسی خلق عرب مسلمان ایران و گاهی هم جبهه دموکراتیک انقلابی برای آزادی خوزستان معرفی می‌کردند. آنها در یک تماس تلفنی با خبر بخش برون‌مرزی بی‌بی‌سی، بیانیه‌شان را خوانده، اول از دولت انگلیس به خاطر این عملیات عذرخواهی کرده و بعد اعلام کردند: «خواسته ما آزادی ۹۱ عرب از زندان‌های عربستان (خوزستان) و خودمختاری خوزستان است... دولت ایران ۲۴ ساعت مهلت دارد این ۹۱ نفر را آزاد کند و با هواپیما به لندن بیاورد. موقعی که این هواپیما به لندن رسید، ما به همراه گروگان‌ها به یک پایتخت عربی در خاورمیانه پرواز خواهیم کرد و در آنجا گروگان‌ها آزاد خواهند شد... در غیر این صورت همه گروگان‌ها را خواهیم کشت». صادق قطب‌زاده وزیر امورخارجه ایران در پاسخ به این تهدید گفته بود: بگذارید چنین کنند!

ماجرا، اما از یک حمله و گروگان‌گیری سیاسی - تروریستی بودارتر به نظر می‌رسد. دلیل اولش اینکه پلیس انگلیس در روز‌های نخست، ماجرا را نه تروریستی که سیاسی و خلقی اعلام می‌کند. دوم اینکه همان روز نخست، پیامی غیررسمی و غیر دیپلماتیک از انگلیس به ایران می‌رسد که: «اگر می‌خواهید مشکل سفارتتان حل شود، مسئله سفارت آمریکا و گروگان‌های آمریکایی در تهران را حل کنید»! خبر رسیدن این پیام به ایران را رهبر انقلاب دو روز بعد در خطبه‌های نماز جمعه ۱۲ اردیبهشت ۵۹ اعلام می‌کنند. سوم اینکه پلیس و نیرو‌های انتظامی انگلیس ۶ روز تمام دست دست می‌کنند و کوچک‌ترین اقدامی برای نجات گروگان‌ها انجام نمی‌دهند. چهارم اینکه نیرو‌های یگان هوایی ویژه «اس آ اس» روز ششم و بعد از اینکه گروگانگیران، وابسته مطبوعاتی سفارت - عباس لواسانی - را به شهادت می‌رسانند وارد عمل شده و پیش از هر کاری همه گروگانگیران تسلیم شده را می‌کشند!

همه را بکشید!

درست است که ما ۴۵ سال پس از این حادثه داریم درباره آن می‌نویسیم، اما این طور نیست که فقط رسانه‌های ایرانی، آن هم سال‌های سال پس از یک رخداد، درباره آن، اما و اگر مطرح کنند. نخستین بار مطبوعات انگلیسی بودند که علامت سؤال‌های بسیاری را جلو اخبار منتشر شده و رسمی این گروگان‌گیری قرار دادند. منابع موثقی که نخواسته بودند نامشان فاش شود گفته بودند عملیات نجات گروگان‌ها با دستور محرمانه نخست‌وزیر وقت «مارگارت تاچر» و با قید و تأکید: «هیچ‌کدام از گروگان‌گیر‌ها نباید زنده بمانند» انجام شده است! البته با همه سماجتی که برخی خبرگزاری‌ها و خبرنگاران انگلیسی و غیرانگلیسی به خرج دادند نتوانستند برای این پرسش‌ها پاسخی پیدا کنند که چگونه با وجود نظارت‌های شدید پلیسی در لندن، ۶ تروریست با گذرنامه عراقی به این شهر وارد می‌شوند، روز‌های زیادی در آپارتمانی اجاره‌ای سکونت دارند و بد‌مستی‌ها و زن‌بارگی‌هایشان سبب می‌شود همسایگان به پلیس شکایت ببرند، بدون تحقیقات و

زیر نظر گرفتن سفارت ایران، یک‌باره با مسلسل توی خیابان‌های شهر راه می‌افتند، به آسانی وارد سفارت می‌شوند و... سرانجام در حالی‌که پیش از آغاز عملیات نجات، سلاح خود را از پنجره به بیرون انداخته و به نشانه تسلیم پرچم سفید نشان داده‌اند، کشته می‌شوند؟

دکتر «غلامعلی افروز» که آن زمان کاردار سفارت ایران در لندن و شاهد عینی ماجرا بوده بعد‌ها تعریف کرد که: «دو روز قبل برای تشدید اقدامات امنیتی مربوط به سفارت با انگلیسی‌ها نامه‌نگاری کرده بودیم... هر روز ساعت ۱۰ در سفارت چای می‌دادیم... به پلیس انگلیسی سفارت گفتم که به داخل بیاید و چای بخورد... در همین اثنا تروریست‌ها در زدند... گویا می‌دانستند که پلیس چه‌ساعتی به داخل سفارتخانه می‌آید تا چای بخورد... نگهبان مقداری از در را که باز کرد یکی از تروریست‌ها پای خود را لای در گذاشت و شروع به تیراندازی هوایی کرد... مهاجمان مرا زدند و از بلندی به پایین پرت کردند... ۲۸ ساعت بعد به هوش آمدم... به امام (ره) فحش می‌دادند... لواسانی به «عون» حمله کرد و با سر به سینه‌اش زد... دو ساعت بعد لواسانی را شهید و جنازه‌اش را بیرون انداختند... روزی که یگان‌ویژه حمله کرد نگهبان اتاق ما را به رگبار بست... چند تا تیر به پای من خورد... سه تا هم به «دادگر» خورد و بدنش را فلج کرد... به «صمدزاده» هم خورد و شهید شد... گروگان‌گیر‌ها که تسلیم شدند، آنها را رو به دیوار کردند و همه را کشتند...».

فوزی بداوی‌نژاد

یک نفر از گروگانگیران، اما خودش را قاطی گروگان‌ها جا زد و زنده ماند. وقتی پیدایش کردند که دیگر نمی‌شد جلو دوربین خبرنگاران او را کشت. انگلیسی‌ها «فوزی بداوی‌نژاد» را ۱۰ روز بعد رونمایی و قاتل دیپلمات‌ها معرفی کرده تا با محاکمه او پرونده این ماجرا را ببندند. جالب اینکه درخواست‌های وزارت خارجه کشورمان برای تحویل «بداوی‌نژاد» به ایران را به بهانه اینکه او عراقی است، رد کردند. محاکمه غیرعلنی برگزار و «فوزی بداوی‌نژاد» به حبس ابد محکوم شد. اصرار‌های ایران برای حضور یک نماینده در دادگاه نیز بی‌پاسخ ماند. قرار نبود کسی از سخنان، هویت و اهداف واقعی گروگانگیران باخبر شود. سال۷۹ موکلانش برای آزادی او تلاش کردند، اما وزیر کشور انگلیس مخالفت کرد. سال ۸۴ روزنامه «تایمز» خبر داد تلاش‌هایی برای آزادی و همچنین اعطای تابعیت انگلیسی به او در جریان است! ۱۸ مهر سال ۸۷ رسانه‌های انگلیس این بار هم به نقل از منابع نامعلوم خبر آزادی‌اش را منتشر کردند. اردیبهشت سال ۹۷ هم رسانه‌ها فیلم‌ها و عکس‌هایی از «بداوی‌نژاد» را منتشر و اعلام کردند: «تنها بازمانده تروریست‌های حمله‌کننده به سفارت ایران از یک زندگی راحت و امکانات رایگان در انگلیس برخوردار است»!

منبع: قدس- مجید تربت‌زاده

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر