به گزارش مجله خبری نگار بوی این روزهای فاطمیه که در وجودم میپیچد تمام دیوانگیهای عالم به سراغم میآید و مرا سرمست از خاطراتم میکند. در این ایام دلگرفته، پُر هستم از بغض، پُر از بیرحمانهترین روزهای سوریه، از این افکارِ وهم آلود از این تلخیهای مدام رو به تکرار، برای آرامش دل بیقرار خودم در این روزهای زخم خورده مقاومت بدون سیدرضی، دست به دامان حضرت سادات شدهام.
چقدر جای نبودنش درد میکند. چقدر زخمهای ناسور شده از سوز غم جانگدازش غیرقابل علاج شده است. جراحتی از داغش، التیام ناپذیر.
نمیدانم شاید باید سالها بگذرد تا غم جانکاهش فراموش شود.
شاید باید سالیانی دور بگذرد تا تمام قدمهایی که با استواری برداشت و مجاهدتهای جانفشانش در پس حافظهها کمرنگ شود.
کاش زن قوی تری بودم تا با نبودنش لبخندی میزدم به همه بودنهای پدرانهاش. هرچند سخت، دل میبریدم برای روزهای بهتر.
اما تمرین میکنم برای زنده ماندن. در عمق خاطراتم گم هستم و تاب میخورم میان سراب نبودنش.
میهراسم از شبهای سوریه بی سید و یقین دارم که اگر بود رویاهای نافرجام زنان و کودکان مقاومت فلج نمیشد تا حلقه زندگی برایشان تنگتر شود.
کاش امام زمان روی قلبهای ترک خوردهمان دست بکشد. دعا کند برای تمام این روزهای پر از اضطراب و تشویش که آرام گیرد.
تپشهای قلب بیقرار جبهه مقاومت با پیروزی سربازان گمنامش آرام گیرد.
تا سوریه آرام گیرد.