کد مطلب: ۶۸۸۲۱۲
۲۱ شهريور ۱۴۰۳ - ۰۷:۱۱

آقای خیال، نخستین مهمان بهشت زهرا (س) بود

درباره‌خانواده «خیال» که در قطعه‌یک‌بزرگ‌ترین آرامستان‌تهران‌آرمیده‌اند

به گزارش مجله خبری نگار، چند سالی بین‌شان جدایی افتاده و حالا کنار هم هستند؛ در خانه‌ای ابدی در قدیمی‌ترین قطعه بهشت زهرا (س). فرقی نمی‌کند مرد زودتر رخت سفر بسته باشد یا همسرش؛ کسی که اینجا جا مانده برای عزیز سفرکرده‌اش مزاری جادار تدارک دیده که دیر یا زود او را هم در خودش بپذیرد و دوباره کنار هم باشند. در قدیمی‌ترین قطعه آرامستان بهشت زهرا (س) شمار مزار‌های دوطبقه که زوجین ساکن آن هستند فراوان است؛ مزار‌هایی دوطبقه با سنگ‌های امروزی که در کنار سنگ قبر‌های ساده رنگ‌ورورفته قدیمی دیده می‌شوند. اینجا نخستین قطعه بهشت زهراست؛ جایی که قصه پا گرفتن بزرگ‌ترین آرامستان پایتخت آغاز می‌شود.

یک بهشت سرسبز

تیزی آفتاب دم ظهر، سکوت بهشت زهرا (س) را سنگین‌تر کرده است. برای رسیدن به قطعه یک باید بخش‌های اداری و خدماتی آرامستان و مزار‌های جورواجوری را که در قطعات مختلف به چشم می‌خورند یکی یکی پشت سر بگذاری تا به قطعه یک، در ضلع شرقی آرامستان برسی. تک و توک افرادی که از خروجی باب‌الزهرا در رفت‌وآمدند، تنها رهگذران این قطعه‌اند. درختان لابه‌لای سنگ مزار‌ها سن‌وسال‌دار و پرسایه هستند و نهال‌های اندکی هم که به تازگی کاشته شده‌اند، نرم نرمک در حال قدکشیدنند. تعداد مزار‌های چندطبقه که سنگ‌های شیک و زیبای امروزی روی آنها گذاشته شده کم نیستند و سنگ قبر‌های کوچک قدیمی که اغلب از سنگ‌های مرمر سفید، سبز، خاکستری و قرمز تراشیده شده‌اند لابه‌لای این مزار‌های امروزی جا خوش کرده‌اند. در میان این قبر‌های قدیمی کمتر مزاری می‌توان یافت که تصویر فرد مدفون روی آن حک شده باشد. نوشته‌ها هم کوتاه و مختصرند و بازماندگان خوددار این اموات از اشعار و ابیات عاطفی برای نشان دادن احساساتشان کمتر استفاده کرده‌اند، اما مردگانی که سال‌های بعد همسایه و همدمی آشنا پیدا کرده‌اند و یک یا دو تن از نزدیکانشان در قبور ۲ و ۳ طبقه آنها دفن شده‌اند، به رسم مردم امروزی اشعاری جانسوز هم روی سنگ مزار‌های نونوارشان حک شده است.

همسرانی که همخانه ماندند

تصاویر و نوشته‌هایی که روی بسیاری از سنگ مزار‌های دوطبقه حجاری شده، نشان می‌دهد ساکنان آنها زوج‌هایی همدل و وفادار هستند که یکی از آنها در اواخر سال ۱۳۴۹ یا اوایل دهه ۵۰ از دنیا رفته و پس از آنکه همسرشان دیر یا زود به آنها پیوسته‌اند، بازماندگان‌شان از سنگ‌های گران‌قیمت ایرانی و برزیلی یا سنگ‌های شبق گران‌قیمت برایشان سنگی نو تراشیده‌اند. باد و باران، قبور درگذشتگانی را که همخانه نداشته‌اند و سنگ مزارشان تعویض و نونوار نشده به کلی از بین برده و دیگر حتی نام و نشان متوفیان هم خوانا نیست. روی بسیاری از سنگ مزار‌ها با کلمه و اشاره‌ای، شرح حال متوفی نوشته شده تا رهگذران بدانند فردی خاص و متفاوت زیر این سنگ خفته است: دکتر سیمین آذری، نظام پزشکی ۱۱. وفات ۷/۹/۱۳۴۹.

آرزو غفارپور، دانشجوی پزشکی دانشگاه تهران، وفات ۱۲/۵/۱۳۴۹. سارا غفارپور فرد کهن تبریزی، فرزند داداشم. زهرا باغلوچه لوئی، وفات ۹/۱۱/۱۳۴۹... در بعضی از سنگ‌ها هم در کنار این نوشته‌ها نماد‌های تصویری مختلفی مانند چتر، قلم و... حکاکی کرده‌اند تا گویای مهارت متوفی در اموری مانند چتربازی و نویسندگی باشد. هم‌شکل بودن ورودی آرامگاه‌های خانوادگی که در حاشیه قطعه یک ردیف شده‌اند به این آرامگاه‌ها نظم و نسق خاصی بخشیده و استفاده از آجر‌های قزاقی و طرح‌های اسلیمی لاجوردی در طرح محراب سردر‌ها بر زیبایی آنها افزوده است.

همسایه‌های مرحوم خیال

۲ روز بعد از آنکه محمدتقی خیال در ۸۵ سالگی از دنیا می‌رود، دختر او که سوپروایزر بیمارستان ۱۳ آبان بود تصمیم می‌گیرد او را در بهشت زهرا دفن کند و وقتی این موضوع را با مسئولان آرامستان در میان می‌گذارد، با آنکه هنوز آب کر غسالخانه وصل نبود از پیشنهادش استقبال می‌کنند. روز ۲۸ تیرماه جنازه مرحوم خیال در آرامستان مسگرآباد غسل داده می‌شود و با یک خودروی بنز مشکی گلباران شده به بهشت زهرا (س) انتقال پیدا می‌کند. در همان روز‌هایی که خانواده خیال داغدار از دست دادن پدر بودند، روزنامه‌ها نوشتند که به بازماندگان نخستین ساکن بهشت زهرا یک دستگاه پیکان هدیه داده‌اند و کسی نمی‌داند این شایعه چقدر در مورد توجه قرار گرفتن آرامستان تازه پایتخت تأثیرگذار بوده است، اما فقط به فاصله چند روز پس از آرمیدن مرحوم خیال در بهشت زهرا (س) همسایه‌های او هم یکی یکی از راه می‌رسند: زیور فقیردخت، هدایت دیناروند، علی عبدالعلی‌زاده، محمد شاپوری، آغابیگم صفوی و...

اولین مهمان بهشت

آقای خیال، نخستین مهمان بهشت زهرا (س) بود

روی مزار نخستین مهمان بهشت زهرا (س) که در ابتدای ردیف یک این قطعه آرمیده، سنگ مرمری سیاه‌رنگ گذاشته شده که قدیمی و کهنه به‌نظر نمی‌رسد. متن روی سنگ ساده است و فقط تاریخ تولد و فوت او ذکر شده: «آرامگاه محمدتقی خیال، فرزند علی، تولد ۱۲۶۴، وفات ۲۷/۴/۱۳۴۹ قطعه یک، ردیف یک، شماره یک». وقتی مرحوم محمدتقی خیال از دنیا رفت، از بهشت زهرای امروزی خبری نبود و مردم تهران میت عزیزان‌شان را در زیارتگاه‌ها و امامزاده‌های نزدیک به محله خود دفن می‌کردند. این رسم و رویه تا جایی پیش رفته بود که لابه‌لای کوچه و خیابان‌های این شهر ۹۲ گورستان ایجاد شده بود که معروف‌ترین و مجهزترین آنها آرامستان مسگرآباد بود.

این گورستان درسال ۱۳۰۴ برای جلوگیری از دفن اموات در حیاط خانه‌ها و مزارع شخصی در شرق تهران ساخته شده بود و دولت وقت بر سازوکار خاکسپاری مردگان در آنجا نظارت داشت، اما در اواخر دهه ۴۰ فضای گورستان مسگرآباد هم دیگر ظرفیت پذیرفتن اموات تازه را نداشت و همین امر باعث شده بود تدفین بی‌نظم و قاعده مردگان در گورستان‌های محلی و مکان‌های زیارتی مرسوم شود. سرانجام تعدد گورستان‌های پایتخت مسئولان را به صرافت انداخت برای درگذشتگان تهران آرامستانی مشخص و شناسنامه‌دار درنظر بگیرند.

پنجشنبه ۲۵ تیرماه ۱۳۴۹ همزمان با روز شهادت حضرت زهرا (س) خبر آغاز به‌کار بهشت زهرا (س) به‌عنوان گورستان رسمی تهران که دارای غسالخانه و سردخانه مجهز و ۲۰ دستگاه آمبولانس بود اعلام شد، ولی مسئولان وقت آرامستان هم می‌دانستند که مردم تهران به آسانی رضایت نمی‌دهند درگذشتگان خود را در محلی تازه و دور از سایر قبور خانوادگی خود به خاک بسپارند.

منبع: همشهری

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر